درخواست طلاق برای سرویس طلای ارزانقیمت
زندگی امید و ریحانه هنوز شروع نشده بود که به انتها رسید. این زوج عاشقپیشه که در تدارک جشن عروسیشان بودند، چند روز مانده به شروع زندگی مشترکشان، با یکدیگر دعوا کردند و این دعوا در نهایت به دادگاه خانواده کشیده شد. آنها تصمیم گرفتند زندگی مشترک خود را آغاز نکنند و برای همیشه از یکدیگر جدا شوند.
زن جوان وقتی در مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت، درباره ماجرای درگیری خود با شوهرش گفت: یکسال پیش بود که با امید آشنا شدم، البته او را از قبل میشناختم. امید یکی از همکاران سابقم بود. او یکبار ازدواج کرد، ولی زندگیاش خیلی دوام نداشت. زمانی که با امید همکار بودم، او عاشق یک دختر دیگر بود. چند وقت بعد هم با یکدیگر ازدواج کردند. ولی وقتی امید از محل کارمان رفت، بعدها متوجه شدم که از هم جدا شدهاند. وقتی امید را بار دیگر دیدم، ارتباط ما شکل گرفت و عاشق هم شدیم. امید میگفت که همسرش به او خیانت کرده و خیلی زود از هم جدا شدهاند. میگفت همه زندگیاش را برای آن زن گذاشته، ولی درنهایت او را از دست داده است. خلاصه قرار شد ما با هم ازدواج کنیم. از همان ابتدا حس میکردم امید سعی دارد خیلی چیزها را با ازدواج اولش مقایسه کند. مرتب از من میخواست قناعت کنم. میگفت لزومی ندارد برای خیلی چیزها هزینه اضافی کند. در صورتی که من برای شروع زندگیمان کلی آرزو داشتم. با این حال سعی کردم مراعات کنم و غر نزنم. حتی مهریه پایینی برایم تعیین شد. در صورتی که امید برای همسر سابقش مهریه بالایی در نظر گرفته بود. احساس میکردم او نسبت به این مسائل ترس دارد و میخواهد با احتیاط بیشتری رفتار کند. برای همین هم حرفی نمیزدم و تحمل میکردم. تا اینکه تدارکات مراسم عروسیمان شروع شد. من برای خریدهای عروسی ذوق داشتم، در صورتی که امید احساسی نداشت. درنهایت برای خرید سرویس طلا کلی گشتیم. امید و مادرش یک سرویس طلای معمولی و ارزانقیمت برایم خریدند. آنها گفتند برای عروس قبلی سرویس طلایی حتی ارزانقیمتتر از این خریده بودند، من هم قبول کردم و آن سرویس طلا را خریدم. ولی درست چند روز قبل از جشن عروسیام متوجه شدم که سرویس طلای همسر قبلی امید، برلیان و خیلی قیمتی بوده است.
دیگر تحملم را از دست دادم. شوهرم و مادرشوهرم مرا گول زدند. به من دروغ گفتند. آن هم فقط به خاطر اینکه مرا راضی کنند یک سرویس طلای ارزانقیمت بخرم. اگر حقیقت را میگفتند شاید مثل بقیه چیزها، این را هم حل میکردم، ولی حالا دیگر نمیخواهم آنها را ببینم.
در ادامه شوهر این زن به قاضی گفت: آقای قاضی اتفاقا برعکس است. ریحانه خودش همه چیز را با همسر قبلی من مقایسه میکرد. هرچه میخواستم برایش بخرم، آن را با چیزی که برای همسر قبلیام خریده بودم مقایسه میکرد. حتی درباره جزئیات هم از همسر قبلیام میپرسید. من هم دیگر عصبانی شده بودم. برای همین هنگام خرید سرویس طلا مجبور شدم به او دروغ بگویم، چون ریحانه مرتب میپرسید آن چیزی که برای همسر قبلیام خریدم چه قیمتی داشته است. من از همان ابتدا شرایط زندگی قبلیام را به او گفتم و خواستم همه چیز را در زندگی مشترکمان فراموش کند اما او نهتنها گذشته را فراموش نکرد با یادآوری آن، آینده را هم خراب کرد. اگر از واقعیت زندگی من خبر نداشت این رفتار را درک میکردم اما وقتی همه چیز را میدانست و قول داد شرایط را درک کند، دیگر نتوانستم با موضوع کنار بیایم.
در پایان قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.
دیگر تحملم را از دست دادم. شوهرم و مادرشوهرم مرا گول زدند. به من دروغ گفتند. آن هم فقط به خاطر اینکه مرا راضی کنند یک سرویس طلای ارزانقیمت بخرم. اگر حقیقت را میگفتند شاید مثل بقیه چیزها، این را هم حل میکردم، ولی حالا دیگر نمیخواهم آنها را ببینم.
در ادامه شوهر این زن به قاضی گفت: آقای قاضی اتفاقا برعکس است. ریحانه خودش همه چیز را با همسر قبلی من مقایسه میکرد. هرچه میخواستم برایش بخرم، آن را با چیزی که برای همسر قبلیام خریده بودم مقایسه میکرد. حتی درباره جزئیات هم از همسر قبلیام میپرسید. من هم دیگر عصبانی شده بودم. برای همین هنگام خرید سرویس طلا مجبور شدم به او دروغ بگویم، چون ریحانه مرتب میپرسید آن چیزی که برای همسر قبلیام خریدم چه قیمتی داشته است. من از همان ابتدا شرایط زندگی قبلیام را به او گفتم و خواستم همه چیز را در زندگی مشترکمان فراموش کند اما او نهتنها گذشته را فراموش نکرد با یادآوری آن، آینده را هم خراب کرد. اگر از واقعیت زندگی من خبر نداشت این رفتار را درک میکردم اما وقتی همه چیز را میدانست و قول داد شرایط را درک کند، دیگر نتوانستم با موضوع کنار بیایم.
در پایان قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.
نظر کارشناس
زندگی خود را مقایسه نکنید
سارا شقاقی، روانشناس دراینخصوص میگوید: به اعتقاد من زن و شوهر نباید زندگی خود را با هیچکس مقایسه کنند. باید بدانند که مقایسه خود با دیگران نهتنها هیچ کمکی نکرده، بلکه میتواند موجب کاهش قدرت اراده و انگیزه برای ورود به یک رابطه عاطفی جدید و ساختن ازدواج دوم موفق پس از شکست قبلی میشود. زن و مرد باید به یاد داشته باشند که ازدواج یک رابطه دوطرفه است که زن و مرد هرکدام در آن سهم دارند اما نشستن در جایگاه قربانی یا متهم هیچ کمکی به پشتسر گذاشتن این تجربه تلخ جدایی نخواهد کرد. بدانند که فارغ از تمایز در شرایط محیطی، ویژگیهای شخصیتی افراد بهشدت متفاوت بوده و نمیتوان دو مرد یا دو زن را در یک رابطه مقایسه کرد. مهم این است که در ابتدا نیازها و اولویتهای خود را به طور شفاف بشناسند. وقتی رابطهای دچار مشکل میشود و به خطر میافتد، هر دو طرف باید تصمیم بگیرند که آیا میل دارند برای بهبود بخشیدن به آن کاری کنند یا خیر. رابطه زوجها در ازدواج دوم بعد از تجربه تلخ حاصل از ازدواج اول نیاز به مراقبت جدی دارد. اگر هردو طرف انگیزهای برای بهبود بخشیدن به رابطه داشته باشند، در این صورت کمک گرفتن از مشاوران و درمانگران حرفهای بسیار مؤثر و مفید خواهد بود اما اگر فقط یکی از طرفین پیگیر رابطه و حل مشکلات باشد و در صورت نیاز به تنهایی به مشاور مراجعه کند، در چنین شرایطی آن هم در ازدواج دوم نجات رابطه بدون همکاری هر دو طرف بسیار سخت میشود.
سیما فراهانی - تپش
زندگی خود را مقایسه نکنید
سارا شقاقی، روانشناس دراینخصوص میگوید: به اعتقاد من زن و شوهر نباید زندگی خود را با هیچکس مقایسه کنند. باید بدانند که مقایسه خود با دیگران نهتنها هیچ کمکی نکرده، بلکه میتواند موجب کاهش قدرت اراده و انگیزه برای ورود به یک رابطه عاطفی جدید و ساختن ازدواج دوم موفق پس از شکست قبلی میشود. زن و مرد باید به یاد داشته باشند که ازدواج یک رابطه دوطرفه است که زن و مرد هرکدام در آن سهم دارند اما نشستن در جایگاه قربانی یا متهم هیچ کمکی به پشتسر گذاشتن این تجربه تلخ جدایی نخواهد کرد. بدانند که فارغ از تمایز در شرایط محیطی، ویژگیهای شخصیتی افراد بهشدت متفاوت بوده و نمیتوان دو مرد یا دو زن را در یک رابطه مقایسه کرد. مهم این است که در ابتدا نیازها و اولویتهای خود را به طور شفاف بشناسند. وقتی رابطهای دچار مشکل میشود و به خطر میافتد، هر دو طرف باید تصمیم بگیرند که آیا میل دارند برای بهبود بخشیدن به آن کاری کنند یا خیر. رابطه زوجها در ازدواج دوم بعد از تجربه تلخ حاصل از ازدواج اول نیاز به مراقبت جدی دارد. اگر هردو طرف انگیزهای برای بهبود بخشیدن به رابطه داشته باشند، در این صورت کمک گرفتن از مشاوران و درمانگران حرفهای بسیار مؤثر و مفید خواهد بود اما اگر فقط یکی از طرفین پیگیر رابطه و حل مشکلات باشد و در صورت نیاز به تنهایی به مشاور مراجعه کند، در چنین شرایطی آن هم در ازدواج دوم نجات رابطه بدون همکاری هر دو طرف بسیار سخت میشود.
سیما فراهانی - تپش