اگر آوینی انقلابی نبود
حسام آبنوس
سالگرد و همایش برگزار كردن و پاسداشت گرفتن و تقدیر از یك عمر فعالیت یك چهره فرهنگی یكی از برنامههای مرسوم است كه معمولا در سیستم فرهنگی كشور برای برخی چهرهها برگزار میشود. این راحتترین كاری است كه زحمتی ندارد و میتوان گزارش كاری با آن ارائه و خود را به یك چهره نزدیك كرد و از آن بهره برد. البته برای چهرههایی كه زمان زیادی از وفات آنها نمیگذرد برگزاری چنین بزرگداشتهایی طبیعی است، اما برای چهرههایی كه سالها از فقدان آنها میگذرد كارهایی سوای برنامههایی از جنس پاسداشت و بزرگداشت نیاز است.
شهید سیدمرتضی آوینی یكی از آن چهرههایی است كه هر ساله در سالروز شهادتش بزرگداشتهای متعددی برایش برگزار میشود و خاطراتی از او نقل میشود و از جایگاه فكری، هنری و فرهنگی سید شهیدان اهل قلم سخن رانده میشود. به تعبیری در طول سال همواره از نام این شهید به نفع «هنر انقلاب» خرج میشود، اما كمتر كسی است كه در طول این ربع قرن پس از شهادتش به این فكر افتاده باشد تا اثری مكتوب در بازخوانی آرا و اندیشههای او داشته باشد.
نهادهای فرهنگی كه از بودجههای بالایی با عنوان هنر انقلاب اسلامی بهره میبرند نیز در این عرصه كمتر فعالیتی داشتهاند تا به تبیین این جایگاه بپردازند. یعنی بعد از گذشت 25 سال از شهادت سیدمرتضی آوینی، غیر از آثار بهجا مانده از این شخصیت فرهنگی، كه نسلی از فعالان فرهنگی و هنری وامدار آرا و اندیشههای او هستند، اثری تبیینی و تحلیلی در بررسی افكار این شهید عرصه فرهنگ منتشر نشده است. سرمایهگذاری برای تالیف چنین آثاری در حد صفر است و نهادهای انقلابی عرصه فرهنگ، احتمالا نهتنها پاسخی برای این مسأله ندارند، بلكه با توجیههایی باورنكردنی كمكاری خود را لاپوشانی خواهند كرد.
آیا لازم است كه در این مورد نیز مانند نمونههای دیگر (از جمله امام خمینی(ره) یا شهید بهشتی) باز هم رهبر انقلاب تذكر دهند تا مدیران فرهنگی به فكر تولید اثری بیفتند تا در دیدار بعدی با ایشان ارائه كنند؟ یعنی این نگاه در مدیران فرهنگی وجود ندارد كه پیش از تذكر و یادآوری رهبر انقلاب، خودشان دست به كار شوند و آثاری با هدف معرفی آرا و اندیشههای شهید آوینی و امثال او تولید كنند؟ این در حالی است كه اگر سیدمرتضی آوینی گرایشهای روشن انقلابی نداشت بیشك جناح شبهروشنفكر تاكنون او را نیز مانند بسیاری از چهرههای هنر انقلاب مصادره میكرد، ولی از آنجا كه آوینی چهرهای كاملا انقلابی با گرایشهای دینی و ضداستكباری است، آنها دست به چنین كاری نزدهاند. آیا آوینی برای این روزهای هنر انقلاب كاركردی ندارد و تنها عكس یادگاری گرفتن با او كافی است؟
شهید سیدمرتضی آوینی یكی از آن چهرههایی است كه هر ساله در سالروز شهادتش بزرگداشتهای متعددی برایش برگزار میشود و خاطراتی از او نقل میشود و از جایگاه فكری، هنری و فرهنگی سید شهیدان اهل قلم سخن رانده میشود. به تعبیری در طول سال همواره از نام این شهید به نفع «هنر انقلاب» خرج میشود، اما كمتر كسی است كه در طول این ربع قرن پس از شهادتش به این فكر افتاده باشد تا اثری مكتوب در بازخوانی آرا و اندیشههای او داشته باشد.
نهادهای فرهنگی كه از بودجههای بالایی با عنوان هنر انقلاب اسلامی بهره میبرند نیز در این عرصه كمتر فعالیتی داشتهاند تا به تبیین این جایگاه بپردازند. یعنی بعد از گذشت 25 سال از شهادت سیدمرتضی آوینی، غیر از آثار بهجا مانده از این شخصیت فرهنگی، كه نسلی از فعالان فرهنگی و هنری وامدار آرا و اندیشههای او هستند، اثری تبیینی و تحلیلی در بررسی افكار این شهید عرصه فرهنگ منتشر نشده است. سرمایهگذاری برای تالیف چنین آثاری در حد صفر است و نهادهای انقلابی عرصه فرهنگ، احتمالا نهتنها پاسخی برای این مسأله ندارند، بلكه با توجیههایی باورنكردنی كمكاری خود را لاپوشانی خواهند كرد.
آیا لازم است كه در این مورد نیز مانند نمونههای دیگر (از جمله امام خمینی(ره) یا شهید بهشتی) باز هم رهبر انقلاب تذكر دهند تا مدیران فرهنگی به فكر تولید اثری بیفتند تا در دیدار بعدی با ایشان ارائه كنند؟ یعنی این نگاه در مدیران فرهنگی وجود ندارد كه پیش از تذكر و یادآوری رهبر انقلاب، خودشان دست به كار شوند و آثاری با هدف معرفی آرا و اندیشههای شهید آوینی و امثال او تولید كنند؟ این در حالی است كه اگر سیدمرتضی آوینی گرایشهای روشن انقلابی نداشت بیشك جناح شبهروشنفكر تاكنون او را نیز مانند بسیاری از چهرههای هنر انقلاب مصادره میكرد، ولی از آنجا كه آوینی چهرهای كاملا انقلابی با گرایشهای دینی و ضداستكباری است، آنها دست به چنین كاری نزدهاند. آیا آوینی برای این روزهای هنر انقلاب كاركردی ندارد و تنها عكس یادگاری گرفتن با او كافی است؟