حاشیههایی که کمتر دیده میشود
برنامه «جلددوم» چیست؟
برنامه جلد دوم در گفتوگو با نویسنده یک کتاب، به حاشیههای تولید آن میپردازد. ما در آیتمهای تولیدی این برنامه یکساعته به محل کار و منزل نویسنده میرویم و با او درباره خودش، خانواده و دوستانش در یک فضای صمیمی گپ میزنیم و با سبک زندگی و شیوه نوشتن وی آشنا میشویم.
داخل استودیوی برنامه هم بهصورت زنده درباره یکی از کتابهای آن نویسنده حرف میزنیم. ما در این برنامه با انواع و اقسام نویسندهها با طرز فکرهای مختلف گفتوگو کردهایم اما شرط اصلی انتخابمان کتاب مفید و قابل دفاع و پاگیر شدن نویسنده در دنیای نویسندگی است. ما دنبال کسانی میگردیم که نوشتن، ترجمه یا سرودن متن اصلی زندگی آنها باشد. نه ما و نه مسئولان لیست سیاهی نداریم و فقط ارزشمندی خود کتاب و شخصیت فردی و اجتماعی نویسنده آن برایمان اهمیت دارد. شکر خدا تا به حال 24قسمت از این برنامه به صورت زنده و مستقیم روی آنتن شبکه تلوبیونی کتاب رفته و مورد توجه مخاطبان قرار گرفتهاست؛ این استقبال را ازسوی نویسندگان و بازخوردهایی که به آنها میرسد و همچنین از پیامهایی که به دفتر شبکه میرسد، پیبردهایم.
ویزیت کتاب
چالش و پاشنه آشیل اینروزهای دنیای کتاب چیزی غیر از سرانه مطالعه است. ما در بین دهه هشتادیها و حتی دهه نودیها با مشکل میزان مطالعه روبهرو نیستیم که هیچ، در برخی موارد شاهد پرخوانی در بین این نسل از جامعه هم هستیم. نیاز امروز ما «ویزیت کتاب» است؛ یعنی راهنمایی کنیم چهکسی چه کتابی را بخواند. یکسری از این ویزیتها باید شخصی باشد و به خود خواننده بگوییم که با توجه به سلایق و علایق و نیازهای روحیاش چه کتابی را بخواند. بهطور عام هم ما در رسانه موظفیم که به کتابهای خوب ضریب بدهیم تا دیده و خوانده بشوند. کتابهای فراوانی در بازار نشر وجود دارند که باید در اولویت خواندن جامعه قرار بگیرند اما کسی از وجود آنها مطلع نیست. کتابهای زیادی در طول سال منتشر میشود که تعدادی از این کتابها واقعا ارزشمندند و باید توسط مخاطبان بیشتری خوانده شوند اما محدودیتها در ویترین کتابفروشیها و حتی تبلیغ کتابها در فضای مجازی باعث شده بسیاری از آنها شانس چاپهای مجدد و دیدهشدن توسط مخاطبان را از دست بدهند. در واقع باید به ذائقه و انتخاب مخاطب جهت داده شود. ما باید کتابهای خوب را غربال کرده و به مردم معرفی کنیم که این هدف در دستور کار شبکه کتاب قرار دارد.
ویزیت کتاب
چالش و پاشنه آشیل اینروزهای دنیای کتاب چیزی غیر از سرانه مطالعه است. ما در بین دهه هشتادیها و حتی دهه نودیها با مشکل میزان مطالعه روبهرو نیستیم که هیچ، در برخی موارد شاهد پرخوانی در بین این نسل از جامعه هم هستیم. نیاز امروز ما «ویزیت کتاب» است؛ یعنی راهنمایی کنیم چهکسی چه کتابی را بخواند. یکسری از این ویزیتها باید شخصی باشد و به خود خواننده بگوییم که با توجه به سلایق و علایق و نیازهای روحیاش چه کتابی را بخواند. بهطور عام هم ما در رسانه موظفیم که به کتابهای خوب ضریب بدهیم تا دیده و خوانده بشوند. کتابهای فراوانی در بازار نشر وجود دارند که باید در اولویت خواندن جامعه قرار بگیرند اما کسی از وجود آنها مطلع نیست. کتابهای زیادی در طول سال منتشر میشود که تعدادی از این کتابها واقعا ارزشمندند و باید توسط مخاطبان بیشتری خوانده شوند اما محدودیتها در ویترین کتابفروشیها و حتی تبلیغ کتابها در فضای مجازی باعث شده بسیاری از آنها شانس چاپهای مجدد و دیدهشدن توسط مخاطبان را از دست بدهند. در واقع باید به ذائقه و انتخاب مخاطب جهت داده شود. ما باید کتابهای خوب را غربال کرده و به مردم معرفی کنیم که این هدف در دستور کار شبکه کتاب قرار دارد.