نسخه Pdf

لطفا کمی زندگی کنید!

چند خط برای «زوربای یونانی» اثر «نیکوس کازانتزاکیس»

لطفا کمی زندگی کنید!

«زوربای یونانی» اثر نیکوس کازانتزاکیس، رمانی که بی‌شک در ذهن خواننده جایگاه ویژه‌ای دارد. با خواندن کتاب، متوجه می‌شویم که نباید گول ظاهر الفبای متن زوربای یونانی را خورد و سطحی قضاوت کرد. زوربای یونانی یک کتاب فلسفی است و کمتر کسی پیدا می‌شود که فلسفه زندگی شخصیت اصلی کتاب را دوست نداشته باشد و او را ستایش نکند.

این کتاب از زبان یک نویسنده روشنفکر، جوانی که اسمش را هم نمی‌دانیم، روایت می‌شود. کسی که در لای کتاب‌های زیادی که خوانده به جست‌وجوی حقیقت و به دنبال یافتن معنای زندگی است. شخصیتی که کامل نیست اما در برهه‌ای از زندگی‌اش با مردی 50ساله روبه‌رو می‌شود که فلسفه زندگی او را عوض می‌کند.
زوربا، شخصیتی که همیشه مرد میدان بوده و از زندگی نهایت استفاده را برده است، خاطره‌های زیادی دارد و در هر موقعیتی می‌تواند خاطره‌ای شیرین و شنیدنی نقل کند. او مردی است که به معنای واقعی کلمه در لحظه زندگی می‌کند. در مورد آینده هیچ فکری نمی‌کند، حوادث گذشته را به‌سرعت از یاد می‌برد و همه وجودش زمان حال است. اگر کار کند با تمام وجود کار می‌کند. اگر کسی را دوست داشته باشد، با همه وجودش دوستش دارد و اگر سنتور بنوازد، غرق آن می‌شود.
زوربا در هرچیزی جهان‌بینی خاص خودش را دارد. او زیاد فکر نمی‌کند، به چرایی کار و سبک و  سنگین کردن ماجراها اهمیت نمی‌دهد و به این‌که منطق چه حکمی می‌کند، توجهی ندارد و فقط کار خودش را می‌کند. 
زوربا فلسفه زندگی‌اش را خود تعیین می‌کند. او نگاه بدبینی به زن دارد که عقایدش را از پدربزرگش به ارث برده است. او هیچ‌وقت در مورد زن خوب صحبت نمی‌کند و می‌توان به جرات گفت که زوربای یونانی، کتابی زن‌ستیز است که هر زن باید یک‌بار آن را بخواند.
زوربا به معنای واقعی کلمه، به استقبال زندگی و ماجراهای آن رفته، به جاهای مختلفی سفر کرده و کارهای بسیار زیادی انجام داده که فلسفه او، حاصل همین تجربیاتش است و بیشتر از هرچیزی به ارباب جوان خودش درس درست زندگی کردن می‌دهد. درس خوشحال بودن و نادیده گرفتن اتفاقات بد می‌دهد؛ این همان چیزی است که در دنیای امروز به‌شدت به آن احتیاج داریم. 
ما در یک دوره و زمانی زندگی می‌کنیم که جوانان ما به‌جای آن‌که از جوانی خود لذت ببرند و مشغول کسب تجربه و زندگی کردن باشند، به این فکر می‌کنند که در آینده می‌خواهند چگونه روزگار بگذرانند. هیچ‌کس به این فکر نمی‌کند که شاد زندگی کند، در لحظه زندگی کند و از این دنیا لذت ببرد.
کتاب زوربای یونانی تلنگری جدی است برای کسانی که غرق زندگی مادی شده و در گرداب تعصب‌های بی‌مورد گرفتار شدند، نیز برای کسانی که فکر خود را زندانی افکار دیگران کرده وهمچنین برای آنانی که معنای زندگانی را از لای کتاب‌ها بیرون می‌کشند. الکسیس زوربا، به همه این افراد می‌گوید که لطفا کمی هم زندگی کنید.

شمسی جلفا - مرورنویس