رهی؛نماد تولددوباره یک ملت

نگاه «جام‌‎جم» به بازی علی شادمان در نقش اصلی «سرزمین مادری»

رهی؛نماد تولددوباره یک ملت

مجموعه تلویزیونی «سرزمین مادری» یکی از معدود آثاری است که نگاهی عمیق دارد به آنچه بر ایران در سال‌های بین انتهای جنگ جهانی دوم تا پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 گذشت. این مجموعه فراتر از داستان تاریخی باید دیده شود و سو‌گیری‌های دست‌اندرکاران آن نیز درباره تاریخ معاصر ایران، قابل تحلیل و بررسی است.

رهی؛ نمادی از تولد دوباره یک ملت
در این مجموعه، شاهد سرگذشت مردم ایران در قالب رشد و نمو و بالندگی شخصیتی به نام «رهی» هستیم که با بازی علی شادمان به نمایش درآمده‌است. ملتی که از زیر آوارهای حاصل از جنگ جهانی دوم بیرون می‌آید و در قالب نوزادی، انگار تازه متولد می‌شود و همراه با حوادث بعد از جنگ، رشد می‌کند و علاوه بر مشاهده رویدادهای زمانه خویش، حضوری فعال در همه صحنه‌ها دارد. نمایش داستان از دریچه چشم این کاراکتر خردسال و قراردادن شمایل یک ملت با پیشینه‌ای مذهبی و غوطه‌ور در روزگاری که همه نوع اندیشه از توده‌ای‌ها تا وابستگان دربار و مذهبی‌ها در آن به حرکت درآمده، کاری کم‌نظیر و سخت است که بازیگری نوجوان، آن را انجام داده است. چینش اوج و فرود صحنه‌ها، به‌گونه‌ای که محور و زاویه دید این کاراکتر، تعیین‌کننده و پیش‌برنده رویدادها باشد، سختی‌های بسیاری را برای این بازیگر داشته است. حداکثر دانش سیاسی و بیان آن در هر جایی که لازم دارد، حرکات چهره و نگاهی که باید داشته باشد و نسبت به سن او در زمان ایفای نقش بسیار حرفه‌ای ایفا می‌شود، ورود و خروجش به صحنه‌ها و گفتارها (حتی بروز هنرمندانه لکنت در زبان) و احساساتی که باید بروز دهد، رفتارهایش در ابعاد گوناگون زندگی هم در جمع خانواده‌هایی که دست به دست او را بزرگ می‌کنند و هم در مدرسه و شهر که بسیار متنوع می‌نماید، بخشی از ابعاد نقشی است که علی شادمان اجرای آن را به‌عهده داشته است. او به صورت طبیعی در صحنه‌ها شاد می‌شود، شیطنت‌های ویژه بچگانه خود را دارد که البته فقط شیطنت مختص سن او نیست بلکه آمیخته با همان دانش تاریخی و سیاسی است که در داستان باید به نمایش آن بپردازد. در صورت لزوم غصه دارد و گریه می‌کند، رعایت احتیاط و فاصله را نسبت به طبقه خانواده‌ای که در آن قرار داده شده دارد، به وقتش موتور محرکه توده‌های مردم می‌شود، شتاب و صراحت و تندی را نسبت به اشخاصی که با آنان رو‌به‌رو می‌شود و همگی نماد یک جریان فعال در حوادث آن دوران است و در تنوع صحنه‌های رویدادها که همگی در جمع و در انبوه خلق است، حاضر است.
     
توانمند و جسور
همراهی بازیگر با چنین نقشی و پذیرفتن سختی‌های حضور در نقشی که به طور طبیعی با رشد سن او همراه است و بنا بر اعلام رسانه ها، او برای این‌که بتواند این حرکت تدریجی در رویدادهای سیاسی را به درستی به پیش ببرد، با توجه به رشد سریع دوران نوجوانی، مجبور به استفاده از قرص‌هایی بوده که رشد و بلوغ جسمی او را به تأخیر بیندازند، نشان دهنده توان بازیگری است که با هدایت درست، توانسته فصل یکم از این مجموعه را شکل دهد. چنین تجربه‌ای در آثار تصویری ایرانی ندیده‌ایم که بازیگر را همراه داستان بزرگ کند. حتی در نمونه‌های پیشین مانند کیمیا یا ستایش، با وجود گذر از سال‌های بسیار در طول داستان، تغییر چهره بازیگر و رشد جسمی همراه با داستان دیده نشده بود. در نمونه‌های ملموس خارجی، ما اوشین را به یاد داریم که باز هم تنوع رویدادهای سیاسی اجتماعی را تجربه نکرده‌بود.
     
راوی یک قصه مستند
کمال تبریزی در مدیریت چنین شخصیتی که قراربوده نماد ملتی درحال پیدایش و برآمده اززیرآوارهای جنگ جهانی دوم باشد، ملتی که بنیانش مذهبی است، ملتی که حوادث شتابناک سیاسی و بروز و افول گروه‌های سیاسی ازتوده‌ای‌ها تا درباری‌ها و مذهبی‌ها را درفضای متشنج بعد ازجنگ وآشفتگی جامعه را ازسرگذرانده و به‌تدریج و البته بی‌وقفه و بدون استراحت به جلو می‌رود و مراحل رشد و نمو را طی می‌کند، در ترسیم و تحلیل و تبیین و تصویر سویه‌های سیاسی رویدادهای آن زمان که با بیشترین تبحر در صحنه‌پردازی و در صحنه‌هایی که عمده آنها با انبوه افراد است، در طراحی روابط عاطفی شخصیت‌های گوناگونی که هر یک بیانگر بعدی از جامعه آن روز هستند، به درستی عمل کرده و پیش آمده است. انتخاب بازیگری که بتواند در میانه این همه تنوع صحنه بتواند درست پاسخ دهد و سختی‌های بسیار را بر خود بپذیرد و هوشمندانه و با کمترین تزلزل آن را ایفا کند، نیز از شناخت دست‌اندرکاران ساخت این مجموعه نسبت به روایت و داستان وفضای انتخابی خود حکایت دارد. علی شادمان یا همان رهی را نباید صرفا یک کاراکتر داستانی دید. او همچون راوی یک اثر مستند تاریخی در حال بیان رویدادهای تاریخ معاصر ایران است  که به‌درستی انتخاب شده تا یک ملت را نمایانگر باشد.
   
عبور تاریخی از بحران‌
پرداختن به تاریخ در آثار تصویری داستانی، نیاز به تخیل و درام‌سازی و تعریف کنش وواکنش‌های منطقی متناسب با روح رویداد تاریخی دارد. هراندازه در تلفیق توان فیلمنامه‌نویس و کارگردان برای تصویرسازی با متن تاریخ، نزدیکی و مهارت بیشتری وجود داشته باشد، طبیعی است که داستان ساخته شده و به نمایش درآمده، پذیرش بیشتری پیدا می‌کند. ماجرای مجموعه سرزمین مادری نیز از چنین منطقی تبعیت می‌کند.این مجموعه بعد از مدت‌ها گذر زمان از دوران ساختش، به مرحله نمایش رسیده است. کستینگ یا اصطلاحا حجم بازیگران حاضر در آن، صحنه‌پردازی و پروداکشن بسیار بزرگ و حرفه‌ای، محتوای بسیار فشرده و غنی و البته داستانی که به مانند خیلی از این مجموعه‌ها، با گردش یک عنصر در رویدادها و پیشبرد روایت از طریق سیر این کاراکتر در صحنه‌ها انجام می‌شود، نکته‌های بسیار شاخصی است که بیننده تلویزیونی و همین طور ناظران بیرونی با آن رویارو هستند. انتخاب دوره روایی مجموعه از 1320تا1357 مقطع آشنا ونه چندان قدیمی برای روایت به شمار می‌رود. از این مقطع چه در مجموعه‌های داستانی پلتفرمی و چه در مجموعه‌های تلویزیون، تجربه‌های بسیاری دیده‌ایم و طبیعی است که قیاس و سخن درباره‌اش، بروز پیدا کند. اما اینها مهم نیست. این‌که ایران یا سرزمین مادری در تاریخ معاصر چه روال متلونی داشته و چه حوادثی پشت سر گذاشته، برای نسل امروز، مهم می‌نماید. اگرچه نسل امروز گرفتار در داده‌های انبوه بدون داشتن یک محور مرکزی و مشخص، دچار نوعی آشفتگی و اعوجاج است و توصیه به این نسل که چنین آثاری را هم ببیند و تاریخ را از فحوای یک داستان دریابد و به آن بیندیشد، کاری سخت اما مهم می‌نماید. ساخت چنین مجموعه‌هایی باید به تکرار و با روالی منظم انجام شود و پیوست‌های بسیاری همانند بحث درباره محتوای آن، تدارک دیده شود. 

سرزمین مادری را قدر بدانیم!‌
مجموعه سرزمین مادری، با گفتارهای آغازین بسیاری درباره نقش روزنامه‌ها و قدرت آن در میان مردم آن دوران - که از طریق بلوف انتشار موضوع در روزنامه و باورمندی افراد به این قدرت نفوذ روزنامه نزد مردم مطرح است - یا درباره سویه‌های سیاسی میان توده‌ها و بلشویک‌ها و داشتن قدرت نزد مقامات و مردم برای این‌که کسی آنان را به دردسر جدی نیندازد، تازه به دوران رسیدگی مردمی که در گذر تلاش رضاخان برای غربی کردن مظاهر جامعه به وجود آمده، بحث کشف حجاب که در اواخر دوران رضا‌خان ودرگذر تبعات جنگ جهانی دوم برایران به سستی گراییده، ظهور نوچه‌های اصطلاحا کلاه‌مخملی اولیه که دستاویز زورگویان برای آزار مخالفان هستند و نمونه‌اش در شمایل قصاب داستان و فرزندش نشان داده شده، آراستگی شهر که نشان از عبور سریع(!) از تبعات جنگ جهانی دوم دارد و ما شاهدیم که مردم حتی به گالری می‌آیند و تابلو خریداری می‌کنند یا خیلی از ابزارهای نقاشی چون مداد ابرو و رنگ روغنی و مانند اینها را می‌شناسند و به‌راحتی در دسترس دارند، همه و همه نشان از فشردگی داده‌های انتخابی برای طراحی داستانی دارد که قرار است در دل تاریخ جلو برود و ما را با نکاتی بعضا فراموش شده درباره سرزمین مادری و ایران‌مان، روبه‌رو سازد. همین فشردگی ما را از ظهور گاه و بیگاه کاراکترهایی که وارد داستان می‌شو‌دمتحیر می‌سازد. چنین اقدامی که بعد از تدبیر درباره مشکلات آغازین نمایش آن در گذشته، اکنون برای ما به نمایش درآمده، باید بیشتر از حجم فعلی، به مخاطب شناسانده شود و درباره‌اش همان‌طور که نوشته شد، پیوست‌های گفتاری یا تکمیلی تدارک دیده شود و مجموعه از حالت یک ابزار سرگرم‌سازی و دیدن داستانی خانوادگی عبور داده شود. تیم حرفه‌ای مجموعه از کارگردان تا مسئول تاریخی روایت و همین بازیگران شاخص آن، نیاز به قدردانی بیشتری در زمان نمایش چندباره آن در شبکه‌های مختلف دارد.

نیم‌نگاهی به برخی آثار بازیگر نقش کودکی رهی

‌میم مثل مادر‌  1385 
علی شادمان با این فیلم سینمایی به دنیای نمایش معرفی شد. این بازیگر ازهمان کودکی استعداد شگرفی ازخود به‌نمایش گذاشت.

‌زمانی برای دوست داشتن‌  1386 
شادمان در این فیلم به‌خوبی از پس ایفای نقش یک پسر معلول برآمده است.‌

‌سرزمین مادری‌  1392 
نقش‌رهی‌دراین‌سریال بابازی شادمان‌هرچند درزمان‌خودش دیده نشداما دراین‌روزها توانمندی این بازیگر رادوباره به‌رخ می‌کشد.

‌کیمیا   1394 
این اثربلندترین سریال تلویزیونی تا آن زمان شناخته می‌شد؛ سریالی که علی شادمان درآن ایفاگرنقش‌کیوان، یک‌نوجوان‌آزاده بود.

‌دیوار به دیوار‌  1396 
شادمان در این سریال ژانر کمدی را تجربه کرد و در نقش آرمان با مخاطبان تلویزیون همراه شد.

‌می‌خواهم زنده بمانم‌   1399 
یکی از آثار متفاوت شادمان همین سریال است که در آن نقش کاوه، جوانی دردسرساز را بازی کرد.

‌یاغی‌  1401 
جاوید، نقش اصلی سریال یاغی است‌که شادمان درایفای این نقش خوش درخشید وبیش ازهمیشه موردتوجه مخاطبان‌قرار گرفت. 

حسین سلطان‌محمدی - منتقد سینما