برای «همراه من بیا» به قلم شرلی جکسون
رمان ناتمام و چند داستان کوتاه
کانت میگوید: «اثر هنری غایتی ندارد، از آن جهت که خود غایت است.» از این رو باید بدانیم که تعبیر کانت، دعوتی را که در بطن هر پرده نقاشی و هر مجسمه و هر کتاب بلند است، تبیین نمیکند.
کانت معتقد است که اثر هنری نخست عملا وجود دارد و سپس درمعرض نگاه قرارمیگیرد. حال آنکه به عقیده سارتر اثر هنری وجود ندارد مگر آنکه نگریسته شود؛ زیرا که آن، نخست ندای محض است، توقع محض برای وجود داشتن است. ابزاری نیست که هستیاش آشکار باشد و غایتش نامعین، بلکه خود را به عنوان کاری که باید انجام داد، عرضه میکند. سارتر میگوید: «نویسنده نباید در پی آن باشد که خواننده را منقلب و متلاطم کند، زیرا دچار تناقض خواهد شد.» اگر نویسنده قصد دارد مخاطبش را ملزم به کاری کند، فقط باید پیشنهاد دهد. خواننده باید بتواند از اثر هنری فاصله بگیرد، فاصلهای از جنس زمان برای بهتر دیدن. حقیقت آن است که فقط با احساسات میتوان شیء هنری را از نو آفرید. نویسنده مینویسد تا آزادی خوانندگانش را مخاطب قرار دهد و از آنها میطلبد تا اثر او را زنده بدارند. شرلی جکسون درسال۱۹۶۵درسن چهل و پنج سالگی درگذشت. از وی شش رمان و حدود 160داستان کوتاه و چندین مقاله به جای مانده است. آثار وی از دهه80 به این سو مورد توجه منتقدان زیادی قرار گرفت. وی یکی از مهمترین داستاننویسان قرن بیستم آمریکاست. چنانکه آثار نمایشی متعددی با اقتباس از داستانهای وی ساخته شده است. مجموعه «همراه من بیا» عنوان رمان ناتمامی است که تنها شش فصل آن نوشته شد. بخش ابتدایی این کتاب، شامل قسمتهایی از این رمان است که به همراه 14داستان کوتاه و سه سخنرانی که جکسون درسالهای آخر زندگیاش در کالجها و کنفرانسهای نویسندگان ایراد کرده است، به همت بهرام فرهنگ ترجمه و درنشرچشمه به چاپ رسیده است. داستانهای جکسون ایجاز قابلتوجهی دارند که در کمترین زمان مخاطب را درگیر قصه میکنند. موقعیتهایی پیشبینی نشده که شخصیتها را با لایههای مختلف درونیشان مواجه میکنند و با نثری ساده و روان روایت میشوند. داستان کوتاه لاتاری، برگزیدهترین داستان جکسون و یکی از آثار کلاسیک ادبیات گوتیک آمریکا دانسته میشود.
سعیده اسداللهی - منتقد ادبی