نسخه Pdf

لزوم حضور روان‌شناسان و مشاوران در دوره سربازی

لزوم حضور روان‌شناسان و مشاوران در دوره سربازی

دکتر پروانه صفایی‌مقدم، روان‌شناس بالینی در ابتدای بحث با اشاره به این‌که سن بلوغ در تمام افراد یکسان نیست و برخی اشخاص در این دوران در نوسان بین بودن و نبودن و هویت و بحران دست و پا می‌زنند به تپش گفت:«در حالت عادی اگر فرزند در سن بلوغ در خانه حضور داشته باشد، نمی‌توان با او با حالت آمرانه و تحکم‌آمیز صحبت کرد و معمولا به شکل پیشنهادی‌گفت‌وگو می‌کنیم.

دختر یا پسری که در شرایط بلوغ قرار دارد، مایل است مورد احترام و توجه همه قرار گیرد و همه برایش ارزش قائل باشند  اما با ورود ناگهانی به محیط نظامی و مواجهه با حجم وسیعی از امر و نهی‌ و قدرت بسیار زیاد و تحکم فراوان در برزخ کودکی و بزرگسالی گرفتار شده و این تعارض سبب ایجاد مشکل می‌شود. وقتی به‌جای رفتار محترمانه، انگ ناخوشایند«آش‌خور» به او چسبانده می‌شود، طبیعی است که این شرایط را برنمی‌تابد. حتی ممکن است این فرد از خانواده‌ای با رفاه مالی مناسب آمده باشد اما وقتی احساس می‌کند که از هر طرف مورد تحکم و تحقیر قرار می‌گیرد، درونش مملو از ناکامی می‌شود که این ناکامی به خشم، افسردگی و در نهایت بروز و ظهور رفتارهای پرخاشگرانه تبدیل می‌شود.»
این روان‌شناس درخصوص یکی از مراجعان خود که سرباز بود، ادامه داد:« مراجعه کننده 21ساله‌ای داشتم که دو ماه آموزشی خود را گذرانده بود. او می‌گفت شاید در خلوت خودش 10بارگریه کرده و اصلا شرایط روحی مناسبی نداشت. فقط خدا را شکر می‌کرد که دوره آموزشی‌اش تمام شده و با حضور درکنار خانواده می‌تواند نفس راحتی بکشد و زندگی‌اش را پیش ببرد. هدف او یافتن راهکاری برای رفع حال بدش در دوران آموزشی بود تا بتواند به زندگی عادی برگردد. این‌گونه اشخاص به اعتقاد من همچنان کودک خانه هستند، زیرا هنوز شرایط کاری جامعه، حضور در اجتماع و خشن بودن آن را از نزدیک حس و لمس نکرده‌اند. در این بین، وقتی از محیط خانواده جدا شده و یکدفعه در شرایط مملو از امر و نهی وکنترل‌های سخت قرار می‌گیرد، همه چیز به‌گونه دیگری رقم می‌خورد. به قول آل پاچینو که می‌گوید «اگر یک بار، یک جایی، یک مسأله‌ای پیش آمد، شک نکن؛ باز هم این اتفاق در زمان و نقطه‌ای دیگر رخ خواهد داد». ما به‌کرات شاهد چنین شرایطی هستیم، زیرا میزان خشم و ناکامی در جامعه بسیار بالاست. مثال می‌زنم. پسر خودم 23 سال دارد. وقتی تحصیل دوره کارشناسی‌اش در دانشگاه تمام شد، تصمیم‌گرفت در کنکور کارشناسی ارشد شرکت‌کند اما گفتند نمی‌توانی و باید به خدمت سربازی بروی. دوره سربازی‌ات را بگذران، اگردرکنکور قبول شدی، قبولی‌ات محفوظ است. او می‌گوید الان 23 سالم است، اگر به سربازی بروم، 25ساله می‌شوم. بعد از دو سال تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد به 27سالگی می‌رسم. حالا با این سن، با چه شرایطی جذب کدام بازار کار شوم؟اینها دغدغه‌هایی است که افراد دارند و باید به آن توجه شود.»
 
خطر افسردگی 
صفایی‌مقدم در بخش دیگری از گفت‌وگو به احتمال ابتلای برخی مشمولان سربازی به اختلالات روانی اشاره‌کرد و افزود:«ممکن است شخصی دچار یک افسردگی خاص بوده و همزمان درگیر برخی مسائل و مشکلات خانوادگی هم باشد. در چنین شرایطی حس می‌کند هم باید در پادگان حضور داشته باشد و هم نمی‌تواند به خانواده‌اش کمک‌کند. این دوگانگی که هم باید باشد و هم نمی‌تواند باشد، به یک تعارض تبدیل شده و یک‌مرتبه مرتکب اقدامی جبران‌ناپذیر می‌شود. برای جلوگیری از بروز این تعارض‌ها، سازمان نظام وظیفه باید از روان‌شناسان و مشاوران استفاده‌کند، زیرا مشمولان ویژگی‌های یکسانی نداشته و به دلیل زیستن در شرایط مختلفی زندگی و درگیری احتمالی با مسائل و مشکلات، ممکن است به درمان‌های حمایتی نیاز داشته باشند. مسیر گفت‌وگو با سربازان بهتر است این‌طور باشد که هدف از حضور شما در یک فضای جدید مانند محیط نظامی، تخریب و تحقیر نیست، بلکه هدف افزایش قدرت سازگاری با جامعه است. این‌که قرار است در آینده نان‌آور یک خانواده باشید و اگر در شرایط فعلی بمانید، این احساس در شما ایجاد خواهد شد که نباید کاری انجام دهید. برای همین لازم است کمی از آن تعصب و غرور فاصله گرفته و آموزش‌های بیشتری را فرا بگیرید. گاهی انسان برای ادامه زندگی لازم است برخی کارها را انجام دهد تا پیشرفت کند. ضمن این‌که علاوه بر آموزش موارد نظامی به سربازان، لازم است روی آنها تست‌های شخصیتی روان‌شناسی انجام شود تا بر اساس نتایج  و متناسب با روحیه و شخصیت فرد، مسئولیت به او واگذارشود. ما برای پیشرفت جامعه وکشور به نیروی سالم نیاز داریم تا پس از ورود به اجتماع به نیروی کارآزموده تبدیل شوند که چرخ کشور را به حرکت درآورند، نه این‌که احساس کنند چون در جایی تحت فشارهای فزاینده روحی و جسمی قرار گرفته‌اند، قادر به انجام کاری نیستند و نیاز به استراحت دارند تا بتوانند نیرو و توان از دست رفته‌ خود را بازیابی‌کنند. نتیجه چنین روندی بی‌انگیزگی افراد، آسیب زدن به خود و مردم و در نتیجه پسرفت و عقب‌ماندگی جامعه است.»او با تاکید بر این‌که درکنار شرایط نظامی باید مهارت‌های زندگی را به افراد آموخت، ادامه داد:«شخص با آموزش مهارت‌ها یاد می‌گیرد چطور با ناملایمات زندگی برخورد کند و چه اقداماتی برای بهبود شرایط انجام دهد.
درنهایت این‌که دولت ممکن است بگوید درحال حاضر و به دلایل مختلف قادر به استخدام روان‌شناسان و مشاوران نیستیم اما می‌تواند اعلام کند هزینه‌ای پرداخت می‌کنیم تا سربازان مسائل و مشکلات خود را با این افراد در میان بگذارند. بحث دیگر این است که چرا با وجود تکرار این فجایع در خدمت سربازی، هنوز هیچ اقدامی برای کاهش این اتفاقات از سوی مسئولان انجام نشده است.  البته در نگاه بسیاری از مردم عنوان نظامی مترادف با فردی خشک، بدون انعطاف و احساسات عاطفی است، درحالی‌که همان فرد نظامی نیز احساس و عاطفه دارد و متوجه شرایط موجود است اما در کنار شرایط نظامی‌گری می‌تواند انعطاف‌پذیری‌های خاص خود را چاشنی تربیت نظامی کند تا نسلی سالم، سرزنده، توانمند و کارآزموده تحویل جامعه بدهد.»