سناریوی عجیب خواستگار شکستخورده برای انتقام
پسر جوان وقتی نتوانست با دختر مورد علاقهاش ازدواج کند دست به انتقام از خانواده او زد. او پس از ناکامی در اخاذی میلیاردی طلاهای مادر این دختر را سرقت کرد.
به گزارش خبرنگار جامجم، روزهای پایانی اسفند امسال زوجی باحضوردرشعبه نهم بازپرسی دادسرای جنایی تهران شکایت کردند که دختر 20سالهشان ناپدید شده است. پرونده به پلیس آگاهی تهران ارسال شدوشاکی اظهارداشت:من وهمسرم برای خرید از خانه بیرون رفته بودیم. عصر که بازگشتیم خبری از دخترمان نبود و تلفن همراهش هم خاموش بود. تحقیقات دراینباره ادامه داشت تا اینکه بعد از چند روز مردی ناشناس با خانه این زوج تماس گرفت و ادعا کرد که دخترشان را ربوده و دربرابر آزادی او باید دومیلیارد تومان بپردازد، درغیراینصورت بلایی سردختر آنها میآورد.خانواده دخترجوان وقتی با این تماس روبهرو شدند به اداره پلیس رفتند و ماجرا را اطلاع دادند. ماموران تحقیقات را ادامه دادند تا اینکه متوجه شدند یکمیلیارد تومان طلا از خانه شاکی به سرقت رفته است. جستوجوی پلیسی برای یافتن ردی از سرنوشت دختر جوان ادامه داشت تا اینکه با گذشت یکماه از این ماجرا، چند روز پیش او به خانهشان بازگشت.
خانوادهاش به همراه اوبه پلیس آگاهی آمدند وماموران به تحقیق ازاین دختر جوان پرداختند که او دراظهاراتش گفت: با پسری جوان در اینستاگرام دوست شدم و کمکم به هم علاقهمند شده و تصمیم به ازدواج گرفتیم.حتی چند مرتبه به خواستگاریام آمد که پاسخ منفی از خانوادهام شنید و رفت؛ اما من ارتباطم پنهانیام با او ادامه داشت و خانوادهام نمیدانستند. تا اینکه به من پیشنهاد فرار از خانه را داد که قبول کردم و یک روز در نبود خانوادهام بیرون آمده و نزد اورفتم. اومرا به خانه ویلایی یکی از اقوامش در اطراف تهران برد که در این مدت آنجا بودم. فرهاد به من میگفت حالا با این غیبت طولانیام خانواده دلنگرانم شدند و بعد از آنکه بازگردم دیگر با من کاری نخواهند داشت. بنابراین به خانه بازگشتم. قرار بود بعد از بازگشتم به خانه، فرهاد سراغم بیاید و به ترکیه برویم اما نیامد و حالا از او شکایت دارم.
با جمعبندی این اطلاعات، فرهاد تحت تعقیب قرارگرفت و بازداشت شد. او ابتدا اظهارات ضدونقیضی رابیان کرد اما درتحقیقات بعدی اعتراف کرد و گفت: من وقتی متوجه شدم که خانوادهاش با ازدواج ما مخالف هستند، تصمیم به انتقام از آنها گرفتم و دختر مورد علاقهام را فریب داده وبه ویلای یکی از اقوامم بردم. بنابراین با خانوادهاش با شمارهای ناشناس تماس گرفتم و گفتم او را ربودهام و خواستم تا دربرابر آزادی او دومیلیارد تومان بپردازند اما دختر جوان از نقشهام خبری نداشت. خانوادهاش پولی نپرداختند و در اخاذی ناکام ماندم.
وی افزود: در زمانی که دختر جوان در آن ویلا بود یک روز کلید خانهشان را از کیف او برداشته و به بهانه خرید از خانه بیرون رفتم و با همان کلید در نبود خانوادهاش به خانه آنها رفته و طلاهایشان که یکمیلیارد تومان ارزش داشت را سرقت کردم. بخشی را فروختم و بخشی را پنهان کردم. دیگر نزد آن دختر نرفتم و تلفنی با او در ارتباط بودم و به دروغ به او گفتم بهتر است حالا به خانهاش بازگردد و منتظر تماس من باشد تا بلیت سفر به ترکیهمان را تهیه کنم و با هم به آنجا سفر و در آن کشور ازدواج کنیم که ناپدید شدم و بعد از چند روز پلیس مرا بازداشت کرد.عظیم سهرابی، بازپرس شعبه نهم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جامجم گفت: با اعتراف این مرد متهم برای او قرار قانونی صادر شد.
خانوادهاش به همراه اوبه پلیس آگاهی آمدند وماموران به تحقیق ازاین دختر جوان پرداختند که او دراظهاراتش گفت: با پسری جوان در اینستاگرام دوست شدم و کمکم به هم علاقهمند شده و تصمیم به ازدواج گرفتیم.حتی چند مرتبه به خواستگاریام آمد که پاسخ منفی از خانوادهام شنید و رفت؛ اما من ارتباطم پنهانیام با او ادامه داشت و خانوادهام نمیدانستند. تا اینکه به من پیشنهاد فرار از خانه را داد که قبول کردم و یک روز در نبود خانوادهام بیرون آمده و نزد اورفتم. اومرا به خانه ویلایی یکی از اقوامش در اطراف تهران برد که در این مدت آنجا بودم. فرهاد به من میگفت حالا با این غیبت طولانیام خانواده دلنگرانم شدند و بعد از آنکه بازگردم دیگر با من کاری نخواهند داشت. بنابراین به خانه بازگشتم. قرار بود بعد از بازگشتم به خانه، فرهاد سراغم بیاید و به ترکیه برویم اما نیامد و حالا از او شکایت دارم.
با جمعبندی این اطلاعات، فرهاد تحت تعقیب قرارگرفت و بازداشت شد. او ابتدا اظهارات ضدونقیضی رابیان کرد اما درتحقیقات بعدی اعتراف کرد و گفت: من وقتی متوجه شدم که خانوادهاش با ازدواج ما مخالف هستند، تصمیم به انتقام از آنها گرفتم و دختر مورد علاقهام را فریب داده وبه ویلای یکی از اقوامم بردم. بنابراین با خانوادهاش با شمارهای ناشناس تماس گرفتم و گفتم او را ربودهام و خواستم تا دربرابر آزادی او دومیلیارد تومان بپردازند اما دختر جوان از نقشهام خبری نداشت. خانوادهاش پولی نپرداختند و در اخاذی ناکام ماندم.
وی افزود: در زمانی که دختر جوان در آن ویلا بود یک روز کلید خانهشان را از کیف او برداشته و به بهانه خرید از خانه بیرون رفتم و با همان کلید در نبود خانوادهاش به خانه آنها رفته و طلاهایشان که یکمیلیارد تومان ارزش داشت را سرقت کردم. بخشی را فروختم و بخشی را پنهان کردم. دیگر نزد آن دختر نرفتم و تلفنی با او در ارتباط بودم و به دروغ به او گفتم بهتر است حالا به خانهاش بازگردد و منتظر تماس من باشد تا بلیت سفر به ترکیهمان را تهیه کنم و با هم به آنجا سفر و در آن کشور ازدواج کنیم که ناپدید شدم و بعد از چند روز پلیس مرا بازداشت کرد.عظیم سهرابی، بازپرس شعبه نهم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جامجم گفت: با اعتراف این مرد متهم برای او قرار قانونی صادر شد.