اعتراف به قتل مستانه در مهمانی
اعتراف مردی در عالم مستی در یک مهمانی، راز قتل پسر جوان را بعد از یک سال فاش کرد.
به گزارش خبرنگار جامجم، اوایل بهار سال گذشته مردی میانسال با حضور در شعبه نهم بازپرسی دادسرای جنایی تهران شکایت کرد، پسر 22سالهاش از خانهشان در یکی از محلههای تهران بیرون رفته و ناپدید شده است. پرونده با دستور قضایی به پلیس آگاهی تهران ارسال و در جریان تحقیقات معلوم شد اختلاف مالی و کاری و همچنین درگیری با کسی نداشته است. با گذشت یک سال از ناپدید شدن این مرد، پدرش با مراجعه به ماموران گفت: یک سال به دنبال پسرم بودم اما ردی از او پیدا نکردم. چند روز پیش و بعد از سالگرد فوت او، یکی از دوستانش سراغم آمد و برایم تعریف کرد که چند روز قبل با دوستانش در یک مهمانی شبانه بودند که یکی از آنها به نام مهرشاد که دوست قدیمی پسرم است، تعریف کرده در عالم مستی پسر مرا به قتل رسانده است. با شنیدن این حرفها شوکه شدم و بقیه افراد در آن مهمانی را پیدا کردم و با آنها حرف زدم که گفتههای آن جوان را تایید کردند.
با جمعبندی این اطلاعات، مهرشاد تحت تعقیب پلیس تهران قرار گرفت و دو روز پیش در خانهاش در یکی از محلههای جنوب غرب تهران بازداشت و به پلیس آگاهی تهران منتقل شد. او با اعتراف به قتل گفت: من و شهروز دوستان قدیمی بودیم و سالها میشد که همدیگر را میشناختیم. او مدتی بود که گرفتار کارهای خلاف شده بود و با افراد ناباب رفت و آمد داشت. شهروز از من هم میخواست که عضو آن گروه خلافکار شوم. اما من به او پاسخ منفی دادم که از دستم ناراحت شد، میترسید او را به پلیس لو دهم. اوایل بهار سال گذشته یک روز سراغم آمد و خواست که با هم درباره اختلافهای پیش آمده حرف بزنیم. قبول کردم و نمیدانستم چه نیتی در سرش است. او را سوار موتورسیکلتم کردم و با هم سمت کرج رفته و به منطقهای کوهستانی در اشتهارد رسیدیم.
متهم به قتل ادامه داد: در آنجا دعوا و درگیریمان بالا گرفت. چاقو به سمتم پرت کرد تا مرا به قتل برساند و من برای دفاع از خودم او راهل دادم که تعادلش را از دست داده، داخل پرتگاه افتاد و فوت شد. خیلی ترسیده بودم، سوار موتورم شده و به تهران بازگشتم. چند روز قبل در یک مهمانی دوستانه مشروب خوردم و درعالم مستی وناخواسته ماجرای آن قتل را برای دوستانم تعریف کردم که راز جنایت فاش شد.
عظیم سهرابی، بازپرس شعبه نهم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جامجم گفت: با اعتراف مرد جوان، تحقیقات از او ادامه دارد. همچنین قرار شد که تیمی از ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران، کشف جسد در منطقه مورد نظر را بررسیکنند.
با جمعبندی این اطلاعات، مهرشاد تحت تعقیب پلیس تهران قرار گرفت و دو روز پیش در خانهاش در یکی از محلههای جنوب غرب تهران بازداشت و به پلیس آگاهی تهران منتقل شد. او با اعتراف به قتل گفت: من و شهروز دوستان قدیمی بودیم و سالها میشد که همدیگر را میشناختیم. او مدتی بود که گرفتار کارهای خلاف شده بود و با افراد ناباب رفت و آمد داشت. شهروز از من هم میخواست که عضو آن گروه خلافکار شوم. اما من به او پاسخ منفی دادم که از دستم ناراحت شد، میترسید او را به پلیس لو دهم. اوایل بهار سال گذشته یک روز سراغم آمد و خواست که با هم درباره اختلافهای پیش آمده حرف بزنیم. قبول کردم و نمیدانستم چه نیتی در سرش است. او را سوار موتورسیکلتم کردم و با هم سمت کرج رفته و به منطقهای کوهستانی در اشتهارد رسیدیم.
متهم به قتل ادامه داد: در آنجا دعوا و درگیریمان بالا گرفت. چاقو به سمتم پرت کرد تا مرا به قتل برساند و من برای دفاع از خودم او راهل دادم که تعادلش را از دست داده، داخل پرتگاه افتاد و فوت شد. خیلی ترسیده بودم، سوار موتورم شده و به تهران بازگشتم. چند روز قبل در یک مهمانی دوستانه مشروب خوردم و درعالم مستی وناخواسته ماجرای آن قتل را برای دوستانم تعریف کردم که راز جنایت فاش شد.
عظیم سهرابی، بازپرس شعبه نهم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جامجم گفت: با اعتراف مرد جوان، تحقیقات از او ادامه دارد. همچنین قرار شد که تیمی از ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران، کشف جسد در منطقه مورد نظر را بررسیکنند.