طرفداران گل بخوانند
دكتر سعید صفاتیان / تحلیلگر مواد مخدر
متاسفانه این روزها مصرف انواع روانگردان وآمفتامین در میان برخی از دانشآموزان شایع شده است، اما مصرف گل بیشتر در میان آنان مشاهده میشود. بحث روانگردان گل، حدود هشت سال است كه در كشور مطرح شده است. در روزهای اول، هیچ یك از سیستمهای انتظامی، پزشكی و پیشگیری، در مورد ماهیت این ماده روانگردان اطلاعات دقیقی نداشتند. گل، از مشتقات ماده مخدر حشیش است، اما میزان تخریبش روی مصرفكننده بیش از حشیش است.
اما اینكه چرا مصرف گل در میان دانشآموزان بالا است، چند علت دارد. این ماده، نسبت به سایر روانگردانها ارزانتر است، دسترسی به آن راحت است و مصرفكنندگان به راحتی از دكههای سیگار فروشی یا پاركها میتوانند اقدام به خرید گل كنند. تمایل زیادی به مصرف گل در میان گروههای اجتماعی كوچك جوانان و نوجوانان وجود دارد. یك علت عمده دیگر كه موجب شده جوانان و به ویژه نوجوانان به سمت مصرف گل بروند، اطلاعات غلطی است كه برخی سایتها یا هم سن و سالان در اختیار افراد میگذارند. مثلا میگویند مصرف گل یا شیشه اعتیادآور نیست، در حالی كه هر دو بهشدت اعتیادآور است. یا برخی ادعا میكنند درمان اعتیاد به گل بسیار آسان است، اما این طور نیست و درمان آن بسیار طولانی و سخت است.
رفتار آن خواننده زیرزمینی در اقدام به مصرف گل در كنسرتش، ضربه چند 10 میلیارد تومانی به حوزه پیشگیری وارد كرد. در عین حال به دیدگاه بسیاری از نوجوانان كه به مواد مخدر و به ویژه گل به چشم تهدید نگاه میكردند نیز آسیب زد. یعنی از رفتار این خواننده، چنین استنباط كردند كه وقتی او یك فرد معروف است، به راحتی ماده مخدر مصرف میكند و هیچ اتفاقی هم برایش نمیافتد، پس چرا ما مصرف نكنیم. به همین دلیل، آخر شب درگیر یك فاز احساسی میشوند و بیتوجه به تبعات آن، اقدام به مصرف گل میكنند. در نتیجه چنین افرادی معمولا از مدرسه اخراج میشوند، اقدام به انجام سرقتهای كوچك میكنند، حافظه كوتاه مدت و بلند مدت خود را از دست میدهند، توهم می زنند و درگیر عوارض هولناك آن میشوند.
بحث دیگر در خصوص وزارت آموزش و پرورش است كه در اطلاع رسانی در مورد اعتیاد برخی دانش آموزان بسیار محتاطانه رفتار كرده و بسیاری از مدیران مدارس، آن را كتمان میكنند، این در حالی است كه 17 درصد افراد بالای 15 سال مصرف مواد مخدر دارند كه آمار بسیار تكاندهندهای است.
راهحل این است است كه بودجه آموزش و پرورش افزایش پیدا كند، زیرا عدد سرانهاش ناچیز است و پاسخگوی اجرای برنامه پیشگیری نیست. در كنار این، مدیران مدارس نیز محافظت از دانشآموزان را باید جزو وظایف ذاتی خود بدانند و سلامت آنان را تنها به خانوادهها واگذار نكنند. به هرحال نیمی از عمر دانشآموزان در مدارس میگذرد و باید نسبت به سلامت آنان ازهر لحاظ حساس باشیم. معتقدم آموزش در زمینه اعتیاد و مواد مخدر باید از سنین كم و دبستان آغاز شود تا دانشآموزان با خطرات هولناك مواد افیونی آشنا شوند.
خانوادهها هم در برخورد با فرزندانشان باید آگاهانه عمل كنند. یعنی اگر خرج و مخارج روزانهشان از میزانی كه برایش تعیین كرده بودند، افزایش پیدا كرد، نشان میدهد او مخارج پنهان دیگری هم دارد كه باید آن را بررسی كنند. علاوه بر اینها، توجه به برخی علائم ظاهری مانند لاغر شدن ناگهانی، تغییر رفتار و خلق و خو، داشتن ارتباط با افراد بزرگسال مشكوك و ...میتواند برای خانوادهها راهگشا باشد. اگر والدین این علائم را در فرزندان خود مشاهده كردند، توصیه میكنیم حتما به مشاور مراجعه كنند.
اما اینكه چرا مصرف گل در میان دانشآموزان بالا است، چند علت دارد. این ماده، نسبت به سایر روانگردانها ارزانتر است، دسترسی به آن راحت است و مصرفكنندگان به راحتی از دكههای سیگار فروشی یا پاركها میتوانند اقدام به خرید گل كنند. تمایل زیادی به مصرف گل در میان گروههای اجتماعی كوچك جوانان و نوجوانان وجود دارد. یك علت عمده دیگر كه موجب شده جوانان و به ویژه نوجوانان به سمت مصرف گل بروند، اطلاعات غلطی است كه برخی سایتها یا هم سن و سالان در اختیار افراد میگذارند. مثلا میگویند مصرف گل یا شیشه اعتیادآور نیست، در حالی كه هر دو بهشدت اعتیادآور است. یا برخی ادعا میكنند درمان اعتیاد به گل بسیار آسان است، اما این طور نیست و درمان آن بسیار طولانی و سخت است.
رفتار آن خواننده زیرزمینی در اقدام به مصرف گل در كنسرتش، ضربه چند 10 میلیارد تومانی به حوزه پیشگیری وارد كرد. در عین حال به دیدگاه بسیاری از نوجوانان كه به مواد مخدر و به ویژه گل به چشم تهدید نگاه میكردند نیز آسیب زد. یعنی از رفتار این خواننده، چنین استنباط كردند كه وقتی او یك فرد معروف است، به راحتی ماده مخدر مصرف میكند و هیچ اتفاقی هم برایش نمیافتد، پس چرا ما مصرف نكنیم. به همین دلیل، آخر شب درگیر یك فاز احساسی میشوند و بیتوجه به تبعات آن، اقدام به مصرف گل میكنند. در نتیجه چنین افرادی معمولا از مدرسه اخراج میشوند، اقدام به انجام سرقتهای كوچك میكنند، حافظه كوتاه مدت و بلند مدت خود را از دست میدهند، توهم می زنند و درگیر عوارض هولناك آن میشوند.
بحث دیگر در خصوص وزارت آموزش و پرورش است كه در اطلاع رسانی در مورد اعتیاد برخی دانش آموزان بسیار محتاطانه رفتار كرده و بسیاری از مدیران مدارس، آن را كتمان میكنند، این در حالی است كه 17 درصد افراد بالای 15 سال مصرف مواد مخدر دارند كه آمار بسیار تكاندهندهای است.
راهحل این است است كه بودجه آموزش و پرورش افزایش پیدا كند، زیرا عدد سرانهاش ناچیز است و پاسخگوی اجرای برنامه پیشگیری نیست. در كنار این، مدیران مدارس نیز محافظت از دانشآموزان را باید جزو وظایف ذاتی خود بدانند و سلامت آنان را تنها به خانوادهها واگذار نكنند. به هرحال نیمی از عمر دانشآموزان در مدارس میگذرد و باید نسبت به سلامت آنان ازهر لحاظ حساس باشیم. معتقدم آموزش در زمینه اعتیاد و مواد مخدر باید از سنین كم و دبستان آغاز شود تا دانشآموزان با خطرات هولناك مواد افیونی آشنا شوند.
خانوادهها هم در برخورد با فرزندانشان باید آگاهانه عمل كنند. یعنی اگر خرج و مخارج روزانهشان از میزانی كه برایش تعیین كرده بودند، افزایش پیدا كرد، نشان میدهد او مخارج پنهان دیگری هم دارد كه باید آن را بررسی كنند. علاوه بر اینها، توجه به برخی علائم ظاهری مانند لاغر شدن ناگهانی، تغییر رفتار و خلق و خو، داشتن ارتباط با افراد بزرگسال مشكوك و ...میتواند برای خانوادهها راهگشا باشد. اگر والدین این علائم را در فرزندان خود مشاهده كردند، توصیه میكنیم حتما به مشاور مراجعه كنند.