رحیم مؤذنزاده اردبیلی به روایت خود و اطرافیانش
میـــــراث خــــوش
ماه رمضان و غیررمضان ندارد. صبح، ظهر یا شب هم تفاوتی نمیكند. درست لحظهای كه موقع اذان با سرگردانی پیچ رادیو را میچرخانی یا میان كانالهای تلویزیون در حال جستوجو هستی، كافی است آن صدای محزون و رسا به گوشت برسد كه میخواند «توكلت علی الحی الذی لایموت...» تا مانند همیشه مبهوت و متأثر، دست از گشتن برداری و باز بخواهی لذت شنیدن این طنین را تا انتها تجربه كنی؛ لذتی كه تكرارش جذاب است و تكراری شدنش محال. مرحوم رحیم موذنزادهاردبیلی بیشك ماندگارترین اذانی را به یادگار گذاشته كه به گفته خودش كاملا ایرانی بوده بیاغراق همچنان بیبدیل است. میان گفتوگوها و صحبتهای گذشته ایشان و خانوادهشان گشت زدیم تا به این بهانه یاد استاد را زنده كنیم كه در تاریخ نامش برای همیشه در فهرست جاودانههای موسیقی ثبت و ماندگار شده.
بهناز سعیدی
خانوادهها در دوره ما در ابتدای امر، بچهها را با قرآن مأنوس میكردند. ما هم پس از طی این مرحله، به مدرسه حاج ابراهیم آمدیم. طلبه بودیم بهاصطلاح امروز ولی حین طلبگی، این اذان با ما همراه بود. پس از یاد گرفتن اصول نوحهخوانی و اذانگویی، با همراهی پدر در مسجد اردبیل به این كار مشغول شدم و گاهی برای خواندن یك نوحه به شهرهای اطراف خصوصا تالش سفر میكردم.»
با آمدن پدرش به تهران، برای تحصیل حوزوی به قم میرود و ورودش به رادیو بهواسطه پدرش بوده. «مرحوم پدرم سال 1322 برای نخستینبار اذان را در رادیو گفت و همین روند تا 1326 كه برنامه سحری را بهصورت زنده اجرا میكرد، ادامه داشت. او در سال 1329 سكته كرد و من قبول كردم جای او اذان بگویم تا الان كه با این سن و سال هنوز مشغولم و افتخار دارم كه با گفتن آن یك اذان، برای اسلام و مملكتم كاری كردهام. ما كه نه ثروت داریم، نه مكنت و همین یك اذان برایمان بهترین خیر است. در همین سال نامخانوادگیام پیش مردم از موذن به مؤذنزاده اردبیلی تغییر كرد.» ملكه بخششكن ـ همسر رحیم مؤذنزاده اردبیلی ـ تعریف میكند كه حاجرحیم حدود سال1330 به اردبیل میآید و از او خواستگاری میكند: «چهار ماه بود كه پدرش فوت كرده بود. ما عروسی كردیم و آمدیم تهران. خانوادههای ما با هم همسایه بودند و ساكن یك محله بودیم. به یكی از همسایهها گفته بود كه این دختر را برای من خواستگاری كن. من تا بعد از عقد ندیده بودمش. من را در آشپزخانه پدرم عقد كردند و بردند خانه او. آنجا برای اولینبار دیدمش. خودش میگفت قبلا یكبار من را دیده بود. »
سال 1334 اذان معروف رحیم مؤذنزاده ضبطشده یعنی همین اذانی كه امروز میشنویم همان نواری است كه همان موقع رحيم مؤذنزاده گفته: «یك روزی تصمیم گرفتم تا یك اذان یادگاری بگویم. در استودیوی 6 صداوسیما، هر گوشهای انداختم، نشد تا اینكه آن را در روحالارواح آواز بیات ترك به این شكل كه بیش از50 سال پخش میشود، گفتم. ما ایرانی هستیم و اذان ما باید برخاسته از خودمان باشد. الان اذانخوانهایی هستند كه از عربستان تقلید میكنند و این پسندیده نیست و خود ما باید ابتكار به خرج دهیم. الان 50 سال است كه كسی نتوانسته روی این اذان من اذان بگوید؛ حتی برادرم سلیم كه آن صدای گیرا و زیبا را دارد و این خواست خداست؛ همان خدایی كه میگوید اگر با من یكصدایی كنید، محبت شمارا به قلوب همه میاندازم .
البته 20 سال پیش میخواستم یك اذان دیگر را به مدت 15 دقیقه كه در میان آن دعا هم هست، پركنم اما نگذاشتند و گفتند كه اذان 6 دقیقه بیشتر نمیشود». استاد مؤذنزاده خرداد 84 از این دنیا رفت، اما مدتهای زیادی درگیر دردهای زیادی بود كه سرطان برایش بهوجود آورده بود. جعفر پسرش از بیماری پدر اینگونه گفته كه «بیماری پدر از
سال 74 شروع شد و در سال 84 به اوج رسید. این اواخر، سرطان از مثانه به كلیه و كبد و ریههایش هم رسیده بود. در تمام مدتی كه مریض بود، اصلا گله و شكایت نمیكرد.»
همسر آن مرحوم هم از روزهای بیماری مؤذنزاده تعریف میكند؛ «این اواخر خیلی مریضی كشید و همهاش بیمارستان بود. بیچاره اصلا اهل غر زدن نبود. من بداخلاقی میكردم؛ خب آدم باید راستش را بگوید؛ من هر چی میگفتم اصلا حرفی نمیزد.» او پس از بازگشت از حج كه آرزوی چندسالهاش بود بهدلیل پیشروی سرطان در بیمارستان بستری شد، اما دیگر كار از كار گذشته بود. 6 خرداد 84 رحیم مؤذنزاده از دنیا رفت.
نظر اساتید موسیقی در مورد اذان رحیم مؤذنزاده
در ستایش استاد
حسامالدین سراج: «مرحوم مؤذنزاده با خاطره اذان برای مردم ایران عجین شده است. دستگاهی كه برای بیان این اذان انتخابشده یك دستگاه ایرانی است و حال و هوای ویژهای در مردم ایجاد میكند و آن دستگاه بیات ترك است. بیدلیل نیست كه یك اثر ماندگار میشود. دلیل مهم آن این است كه نیت صاحب اثر یك نیت پاك بوده.»
زندهیاد علی تجویدی: «از اینجهت حسابشده است كه همه الحان در جایگاه خود اجرا شود. همیشه این اذان برایت تازگی دارد و گویا برای اولین بار است كه نوای دلنشین آن را میشنوی.»
كیخسرو پورناظری: «آثاری نظیر اذان مؤذنزاده آثار ماندگاری است كه توانسته معنویت را با هنر موسیقی پیوند دهد. ارتباط آبا و اجداد هنرمندانی نظیر مؤذنزاده با پروردگار و متعاقبا ارتباط خالق این آثار با خداوند و مقولههای هنری منجر شد كه چنین آثاری در وهله اول از وجود لایزال خداوند سرچشمه بگیرد.»
داریوش پیرنیاكان: «انتخاب آواز بیات ترك و گوشه روحالارواح، شیوایی سخن و صدای خوب، نشاندهنده آگاهی كامل مؤذنزاده است.»
فرهنگ شریف: «آثار ماندگاری چون اذان مؤذنزاده اردبیلی به دلیل اشراف او بر موسیقی ایرانی و رعایت تمام تكنیكهای آن و نیز پیوند دائمی صاحب
اثر با منبع لایتناهی در اذهان تمام مخاطبان مانده است.»
سلیم مؤذنزاده: « اذانی كه ما میگوییم اقتباسی است از اخویمان. درواقع ما قطرهای هستیم در برابر دریا.»