ای سپاه پاسداران مرحبا

شاعران برای پیروزی غرورآفرین وعده صادق 2 شعر سرودند

ای سپاه پاسداران مرحبا

شعر به عنوان هنر و سرمایه ملی کشور، همواره در رویدادهای مهم و بزرگ، در صف نخست واکنش بوده و شاعران متعهد به‌جای این‌که هنر خود را در زرورق خودخواهی و برج‌های عاج دوری از صفوف به هم پیوسته مردم زندانی کنند، با خواست و نگاه عموم مردم همراهی کرده‌اند.

در بسیاری از رویدادهای مهم تاریخ معاصر می‌بینیم که شاعران، صدای جامعه بوده و سعی کرده‌اند هنر خود را در جهت استقلال، سربلندی و آزادی مردم به‌کار گیرند.

در روزهای اخیر که شتاب حوادث در منطقه، بیشتر و بیشتر شده، شاهد بوده‌ایم که شاعران بدون این‌که به خود استراحت بدهند یا درگیر ناز و اداهای معمول روشنفکرانه شوند، در صف نخست تولید‌محتوا درباره این رویدادها بوده‌اند. البته که برخی از این حوادث، حوادثی تلخ و جانسوز همچون شهادت سید‌حسن نصرا... بوده که بر اثر آن شاهد سرودن ده‌ها مرثیه ماندگار بودیم و ما نیز بخش‌هایی از این سروده‌ها را در جام‌جم منتشر کرده‌ایم.

بعد از عملیات شامگاه سه‌شنبه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در پاسخ به مجموعه‌ای از شرارت‌های دشمن صهیونیست در به شهادت‌رساندن رئیس دفتر سیاسی حماس، دبیرکل حزب‌ا... و سردار نیلفروشان از مستشاران نظامی ایران در لبنان، باز هم قلم شاعران به حرکت درآمد و شعرهایی در ستایش این اقدام و گرفتن انتقام خون پاک شهدای جبهه مقاوت سروده و در فضای‌مجازی منتشر شد.

دوباره این غیرت مجسم
میلاد عرفان‌پور، یکی از نخستین شاعرانی بود که سروده‌ای را پس از پاسخ موشکی سپاه پاسداران انقلاب‌اسلامی و عملیات وعده‌صادق2، در فضای‌مجازی خود با هشتگ «#حماسه_انتقام» و #تلاویو_زیر_باران_موشک» به اشتراک گذاشت.

 سروده این شاعر را در ادامه می‌خوانید:‌
در این مصاف، آذرخش غیرت به قلب «انصاف‌مرده‌ها» زد
به کوری چشم «خودفروشان» و «سجده‌برغرب‌بُرده‌ها» زد
که اژدهایی‌ست هفت‌سر؟! نه! گریخت صهیون بی‌پدر؟ نه!
در آتش انتقام ما سوخت، داغ ذلت به گُرده‌ها زد
دوباره این غیرت مجسم، سپاه «تهرانی مقدّم»
کشیده بر گوش «ننگ تسلیم را غنیمت‌شمرده‌ها» زد
به «رعد» و «زلزال» مرگبارش، به تیر «سجیل» و «ذوالفقار»ش
مجال افعی شدن نداد و به گردن «مارخورده‌ها» زد
در این شب بی‌کران، شگفتا سپیده غیرت شهیدان
ببین چه بیدارباشِ سختی به خیمه‌ خواب‌برده‌ها زد
قاسم صرافان، شاعری که هم در شعرهای آیینی و هم در سرود تجربه زیادی دارد، این شعر را با عکسی از دست رهبر انقلاب که حین بیان خطبه، تفنگی در دست دارند، منتشر کرد:
مست یاریم، اگر گفت: بمان، می‌مانیم
حکم اگر داد، نفس تا برسد، می‌جنگیم
ما غیوریم، ولی قلب صبوری داریم
مالکیم، اذن ز مولا برسد، می‌جنگیم
     وعده صادق شده تکرار باز
ولی ا...کلامی زنجانی که پیش‌تر برای عملیات وعده صادق ۱ شعری سروده بود، شعرش را برای عملیات جدید سپاه به‌روز کرد و نوشت:
حکم این هنگامه پُرقال و قیل
حکم سجّیل است با اصحاب فیل
 (وعده صادق) شده تکرار باز
گوئیا موسی گذشت از رود نیل
فتنه فرعونیان و اَبرَهه
نقشه ره بود بر خصم ذلیل...
محمود تاری(یاسر) شاعر مداح اهل‌بیت هم شعری به این مناسبت سرود و منتشر کرد:
ای سپاه پاسداران مرحبا
ای شما دشمن شکاران مرحبا
ای سپاه پاسداران مرحبا
ای « اَشِدّاءُ عَلَی الْکُفّار » هان!
مهربان در بینِ یاران مرحبا
ای سپاه پاسداران مرحبا
راهتان «هَیهاتْ مِنّاالذِّلِه» شد
مثل عاشورا تباران مرحبا
ای سپاه پاسداران مرحبا
روشن از رزم دلاور خیزتان
دیده چشم‌انتظاران مرحبا
ای سپاه پاسداران مرحبا
رزم‌تان آورد خنده روی لب
ای قرارِ بی‌قراران مرحبا
ای سپاه پاسداران مرحبا
ای شما مَرحَب‌کُش و خیبر شکن ...
     غرش موشک اسلام شنیدن دارد
محمدتقی عزیزیان از شاعران برجسته لرستانی هم به همین مناسبت شعری را سروده است که در ادامه می‌خوانیم:
دل اگر کوره‌ عشق است، تپیدن دارد
اشک اگر از سر شوق است، چکیدن دارد
ما به این عشق پر از حادثه، ایمان داریم
لحظه در لحظه  این معرکه، دیدن دارد
جنگ اگر با هدف کشتن صهیون باشد
غرش موشک اسلام، شنیدن دارد
بر سر غیرت چون آتش خود، می‌جوشیم
شعله‌ آتش این جنگ، دمیدن دارد
روز رزم است برادر! به شهیدان سوگند
مرغ جان از قفسش، قصد پریدن دارد
عرصه‌ شیر ژیان، جای رجزخوانی نیست
قوم صهیون که حریف یل ایرانی نیست
و این هم شعری از حمیدرضا اکبری شروه، از شاعران خوب خوزستانی درباره عملیات وعده صادق ۲:
یادت مقدس است نصرا... /و دوباره وعده صادقی /به تارهای عنکبوت!/ /نحن قادمون/که باد هم وحشت کرد/ ما تنها به پنجره ماه نگاه می‌کنیم/ زنان‌مان غمگین نیستند/ مویه نمی‌کنند/ دوباره آقا/ایل را به جشن/ مهمانی برده است/ دوباره به گرده جهان/ تسمه می‌کشیم/ از نسل خیبر و/ معجزه‌های پیامبریم ما!/ نگاه کنید/جهان به زیر پایمان رعشه رفته است.

ای سید دلداده

به سید‌حسن نصرا... که هرگز نمی‌میرد
ای سید دلداده که در اوج کمالی داده‌ست تو را حق چه جلالی چه جمالی
از جنس نفس‌های پر از نور ملائک دادند تو را سید مشتاق! چه حالی
تو زنده‌ترین زنده‌ای ای کشته منصور تو عین حضوری و نه خوابی، نه خیالی
ای آینه وصل، شکستی؟ نشکستی با هر نفسی باز رسیدی به وصالی
مردان شهادت همگی اهل بهشتند مردان خدا را نبود هیچ زوالی
امروز درخشیدی چون بدرتر از بدر دیروز اگر بودی بدری و هلالی
در فلسفه علم و عمل هر دو تمامی ضرب‌المثل عشقی و در عقل مثالی
با پای دلت از پل شمشیر گذشتی در روز جزا نیست تو را هیچ سؤالی
شامات ندیده‌ست چنان چون تو بزرگی دنیا نشنیده‌ست چو تو نیک خصالی
ای خاک مزار تو دری جانب جنت هر‌جا بروی صاحب جاهی و جلالی
هر خطبه که خواندی غزلی بود که شد رام در چشم تو زیبایی معصوم غزالی
فردا که زمین پر شود از عطر صدایت پیدا نکند خصم تو جز مرگ مجالی
«سید حسنا» خون تو تا ریخت در این دشت خاکت متبرک شد و‌جاهت متعالی

علیرضا قزوه