فهرست بینهایت!
حسام آبنوس
ایده نوشتن این یادداشت از تیتر تكراری «صد كتابی كه تا پایان عمر باید بخوانید!» به ذهنم رسید، تیتری كه نهتنها انگیزشی نیست، بلكه همواره به شما یادآوری میكند كه عقبید. رنجآورتر زمانی است كه میبینید این فهرستها تمامی ندارد و هركسی از ظن خودش فهرستی داده و صد كتابی كه تا پایان عمر باید خوانده شود را در آن نام برده است.
«از هر طرف كه رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان وین راه بینهایت»
این بیت از حافظ تمثیل خوبی است برای كتابهای كه نخواندهایم یا دلمان میخواهد بخوانیم. بههمین خاطر هرقدر كه بیشتر وارد این بحر طویل میشویم بیشتر سرگردان و حیران میشویم.
میخواهم از همینجا اعلام كنم اگر قرار باشد دنبال این فهرستها بروید، بدانید هیچوقت به آخر خط نمیرسید و بهتر است بهجای اینكه دنبال فهرست و توصیههای كیلویی بروید، دنبال سلیقه و علاقه خودتان باشید، اصلا خدا را چه دیدید شاید روزی رسید كه خودتان یك فهرست صدتایی از كتابهایی كه اگر نخوانیم عمرمان را به فنا دادهایم، ارائه كردید.
اگر گفتم آن بیت حافظ مصداق خوبی برای فضای كتابخوانی است حرف بیراهی نزدم. چون هرقدر بیشتر عمیق میشوید، میبینید چقدر كتاب نخوانده هست كه باید خواند و چقدر علایق شخصی دارید كه شاید 10 درصدشان را هم نتوانستهاید محقق كنید. به همین خاطر خیلی به این فهرستها دل نبندید و دنبال علاقه خود باشید. البته صددرصد فهرست را نفی نمیكنم، ولی از طرف دیگر هم میگویم كه این فهرستها برخاسته از یك سلیقه است كه ممكن است با سلیقه شما جور نباشد. برای مثال ممكن است یكفرد پیشنهاددهنده رمان هفت جلدی «در جستوجوی زمان ازدست رفته» اثر مارسل پروست را در فهرست صدتایی خود گنجانده باشد، ولی شما وقتی با كتاب مواجه شوید (آن هم كتابی كه این روزها 500 هزار تومان قیمت دارد) متوجه میشوید كه خواندن چند صفحهاش هم كار آسانی نیست. به همین خاطر با كمال احترام به فهرستهای موجود توصیه میكنم حتما فهرستها را مرور كنید ولی در بین آنها، كتابی را بخوانید كه فكر میكنید با روحیات و علاقهمندیهای شما همسو است. اجازه ندهید كتابها كه قرار است تجربههای انسانی را منتقل كنند مایه سردرگمی و حیرت شما شوند.
در پایان هم میخواهم توصیه كنم كه قبل از خرید كتاب اندكی درباره آن جستوجو کرده و اطلاعاتی پیدا كنید و با دید باز سراغ آن بروید، زیرا حتی آثار مشهور نویسندگان هم گاهی ممكن است رضایت شما را جلب نكند و لذت خواندن را در كامتان تلخ كند.
«از هر طرف كه رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان وین راه بینهایت»
این بیت از حافظ تمثیل خوبی است برای كتابهای كه نخواندهایم یا دلمان میخواهد بخوانیم. بههمین خاطر هرقدر كه بیشتر وارد این بحر طویل میشویم بیشتر سرگردان و حیران میشویم.
میخواهم از همینجا اعلام كنم اگر قرار باشد دنبال این فهرستها بروید، بدانید هیچوقت به آخر خط نمیرسید و بهتر است بهجای اینكه دنبال فهرست و توصیههای كیلویی بروید، دنبال سلیقه و علاقه خودتان باشید، اصلا خدا را چه دیدید شاید روزی رسید كه خودتان یك فهرست صدتایی از كتابهایی كه اگر نخوانیم عمرمان را به فنا دادهایم، ارائه كردید.
اگر گفتم آن بیت حافظ مصداق خوبی برای فضای كتابخوانی است حرف بیراهی نزدم. چون هرقدر بیشتر عمیق میشوید، میبینید چقدر كتاب نخوانده هست كه باید خواند و چقدر علایق شخصی دارید كه شاید 10 درصدشان را هم نتوانستهاید محقق كنید. به همین خاطر خیلی به این فهرستها دل نبندید و دنبال علاقه خود باشید. البته صددرصد فهرست را نفی نمیكنم، ولی از طرف دیگر هم میگویم كه این فهرستها برخاسته از یك سلیقه است كه ممكن است با سلیقه شما جور نباشد. برای مثال ممكن است یكفرد پیشنهاددهنده رمان هفت جلدی «در جستوجوی زمان ازدست رفته» اثر مارسل پروست را در فهرست صدتایی خود گنجانده باشد، ولی شما وقتی با كتاب مواجه شوید (آن هم كتابی كه این روزها 500 هزار تومان قیمت دارد) متوجه میشوید كه خواندن چند صفحهاش هم كار آسانی نیست. به همین خاطر با كمال احترام به فهرستهای موجود توصیه میكنم حتما فهرستها را مرور كنید ولی در بین آنها، كتابی را بخوانید كه فكر میكنید با روحیات و علاقهمندیهای شما همسو است. اجازه ندهید كتابها كه قرار است تجربههای انسانی را منتقل كنند مایه سردرگمی و حیرت شما شوند.
در پایان هم میخواهم توصیه كنم كه قبل از خرید كتاب اندكی درباره آن جستوجو کرده و اطلاعاتی پیدا كنید و با دید باز سراغ آن بروید، زیرا حتی آثار مشهور نویسندگان هم گاهی ممكن است رضایت شما را جلب نكند و لذت خواندن را در كامتان تلخ كند.