نسخه Pdf

این خانه دور است

گزارشی از شرایط این روزهای شهلا ریاحی ، بازیگر و اولین کارگردان زن ایرانی

این خانه دور است

تیرماه سال 97 بود كه مصاحبه‌ای گلایه‌آمیز در روزنامه جام‌جم از سوی پسر شهلا ریاحی، منوچهر ریاحی منتشر شد. پسری دل‌شكسته كه از ناملایمتی‌هایی كه نسبت به مادرش شده بود غم تمام وجودش را گرفته و زبان گلایه‌اش باز بود و می‌گفت: «بیماری مادر آلزایمر نیست، او دچار دمانس (زوال عقل) شده است.» بیماری‌ای كه باعث شد نگهداری از او در خانه هر سال سخت‌تر و سخت‌تر شود و به دلیل آن‌كه ده سال می‌شود این بازیگر پیشكسوت به این بیماری مبتلا شده، پسرش چاره‌ای نمی‌بیند جز این‌كه او را به پانسیونی خصوصی به منظور نگهداری بهتر بسپارد. با این حال، همین كار حواشی را به همراه داشت و یكی از چهره‌های مطرح كشور كه برای اجرای موسیقی به پانسیونی كه شهلا ریاحی در آنجا بود حضور پیدا می‌كند با دیدن او عكس‌اش را در صفحه اینستاگرام‌اش منتشر می‌كند و به گونه‌ای این موضوع را مطرح می‌كند كه به نظر می‌رسد شهلا ریاحی در خانه سالمندان رها شده است!

آزاده باقری

 آنچه برای شهلا مانده گذشته‌اش است 
همین موضوع زبان گلایه منوچهر ریاحی را باز می‌كند و می‌گوید، چرا باید این‌طور قضاوت شود، در حالی كه برای نگهداری بهتر مادرش مجبور شده او را به این پانسیون كه اتفاقا هزینه نگهداری از او در آنجا بالاست، بسپارد. در صورتی كه منوچهر ریاحی معتقد است شهلا ریاحی باتوجه به سابقه 64 ساله‌ای كه در عرصه هنر دارد، توقع می‌رود از سوی نهاد و سازمان‌های دولتی مورد حمایت قرار گیرد، اما خبری از حمایت نیست و روز به روز حال شهلا ریاحی وخیم تر شده به گونه‌ای كه دیگر تنها گذشته را به خاطر می‌آورد و اسماعیل ریاحی، همسرش را كه سال 89 فوت كرده است. همسری كه با او از 14 سالگی زندگی مشتركش را آغاز كرده و با موقعیتی كه همسرش برای شهلا ریاحی فراهم می‌كند كاری می‌كند تا او در سن اندك و با وجود زن بودنش بتواند روی صحنه تئاتر خودی نشان دهد و حتی نقش اول زن را در نخستین سال‌های تجربه بازیگری‌اش به خوبی ایفا كند و تا جایی برود كه در كارنامه‌اش به عنوان اولین زن كارگردان ایران 
ثبت شود. 
 اولین كارگردان زن ایران 
نام اصلی‌اش قدرت‌الزمان وفادوست است كه پس از آغاز زندگی مشتركش با اسماعیل ریاحی به پیشنهاد همسرش نامش را به شهلا ریاحی 
تغییر می‌دهد. 
او كه متولد بهمن 1305 است الان در 93 سالگی به سر می‌برد و نزدیك به ده سال است با بیماری زوال عقل دست و پنجه نرم می‌كند. این در حالی است كه در دوران اوج جوانی‌اش توانست مراحل ترقی و پیشرفت را به‌خوبی طی كند. چهره محبوبی كه حالا دیگر نام او را در فهرست چهره‌های محبوب 
فراموش شده می‌توان یافت. 
زن هنرمندی كه از 17 سالگی با تشویق اسماعیل ریاحی وارد صحنه تئاتر می‌شود و برای اولین‌بار معزالدیوان فكری در نمایشنامه‌ای به نام «سیاست هارون‌الرشید» نقش اول دختر نمایش را به او می‌سپارد، اتفاقی كه پله‌های ترقی را پیش روی او گذاشت و موجب شد به سرعت به عنوان بازیگر مطرح تئاتر در میان مردم شناخته شود. 
25 ساله بود كه كار حرفه‌ای‌اش در سینما نیز با فیلم سینمایی «خواب‌های طلایی» به كارگردانی معزالدیوان فكری شروع می‌شود و پنج سال بعد از آن یعنی در 30 سالگی توانست عنوان اولین زن كارگردان ایران را با خود به یدك بكشد و فیلمی با عنوان «مرجان» را بسازد. 
 برای نسل بعد از انقلاب
 شهلا ریاحی مادری مهربان بود 
او تا قبل از انقلاب در بیش 40 فیلم سینمایی حضور پیدا كرد و بعد از انقلاب نیز از سال 66 كار خود را با بازی در فیلم «گل مریم» به كارگردانی حسن محمدزاده از سر گرفت  و تا سال 95 در بیش از 30 فیلم حضور پیدا كرد و آخرین فیلم سینمایی كه بازی كرد  به عنوان بازیگر افتخاری  در  «نهنگ عنبر 2» به كارگردانی سامان مقدم بود.
شهلا ریاحی علاوه بر فعالیت‌های گسترده بازیگری در رادیو و دوبله نیز بسیار نقش‌آفرینی‌های درخشان داشت و صدای خوش‌اش روی بسیاری از چهره‌ها و نقش‌ها می‌نشست. 
اما نسل‌های بعد از انقلاب همه شهلا ریاحی را با نقش‌های مادری مهربان و دوست‌داشتنی با صدای دلنشین و لبخندهای دوست‌داشتنی‌اش می‌شناسند و به یاد می‌آورند. به خصوص از زمانی كه در سال 70 در مجموعه تلویزیونی «این خانه دور است» به كارگردانی بیژن بیرنگ و مسعود رسام نقش‌آفرینی كرد بسیاری او را از این نقش به خاطر می‌آورند. سریالی كه در یك خانه سالمندان می‌گذرد و اتفاقا حكایت آدم‌های فراموش‌شده را به خوبی در معرض نمایش قرار می‌دهد. 
 كارنامه درخشان سرنوشت تلخ 
حالا با وجود چنین كارنامه درخشان و پرباری اما این روزهای این بازیگر پیشكسوت خوش و درخشان نیست. او حالا تنهاست و آنقدرها متوجه حال و احوال اطرافش نیست و نمی‌داند در اطرافش چه می‌گذرد. 
برای همین هم برخی از افراد سودجو از این موقعیت چند باری سوءاستفاده كردند كه به گلایه خانواده و پسرش منجر شده است و از طرف دیگر چندی پیش گفت‌وگویی كه رضا رشیدپور در برنامه «حالا خورشید» با شهلا ریاحی كه به دلیل بیماری‌اش حال مساعدی نداشت پخش شد گلایه‌های بسیاری را در فضای مجازی ایجاد كرد كه در نهایت باعث شد تا رضا رشیدپور بابت انتشار چنین گفت‌وگویی 
عذرخواهی كند. 
از این دسته چهره‌هایی كه این روزها گوشه عزلت جزو سرنوشت‌شان شده است كم نیست، اما كسانی كه مانند شهلا ریاحی به بیماری زوال عقل مبتلا هستند كم‌اند. 
زنی كه سال‌ها با بازی ماندگار و خنده‌های دلنشین‌اش بسیاری را پای جعبه جادو نشاند، اما حالا در دنیای گذشته خودش سیر می‌كند و آنچه بیشتر از همه به خاطر می‌آورد خاطرات خوش بودن در كنار همسرش است .
ضمیمه قفسه کتاب
تیتر خبرها