مراقب باشید سرمازده نشوید!
سیفالله نجاریان / روزنامهنگار
در این وضعیت كه همه چیز خرج دارد و یك دكتر رفتن كلی هزینه دارد تا بتوانید بهبود پیدا كنید، صرف نمیكند سرما بخوریم و بهتر است مراقب باشیم تا مبادا مریض شویم. بهتر است از لیموشیرین و مركبات استفاده كنیم و شلغم بپزیم تا ایمنی بدن را بالا ببریم و مریض نشویم. لباس گرم هم فراموش نشود و حتی در خانه هم لباس مناسب استفاده كنیم تا مبادا دچار سرماخوردگی شویم.
اینها را گفتم تا یادآوری كنم گاهی حس سرما هم بعضی را دچار سرماخوردگی میكند و باید مراقب باشیم كه خیلی در این حس فرو نرویم تا مبادا دچار سرماخوردگی شویم. رمان
«دكتر ژیواگو» از آن دست رمانهایی است كه حس سرما را بهخوبی منتقل میكند و حتی حین مطالعه آن هم باید مراقب باشیم كه سرما نخوریم. نویسنده آنقدر خوب و جزئی از سرما حرف میزند که احساس میكنید وسط برف نشستهاید و داستان میخوانید.
رمان نویسنده روسی را باید با لباس گرم بخوانید. بوریس پاسترناك كه سالها موفق نشد رمانش را در روسیه منتشر كند در این رمان خوانندهاش را به اعماق روسیه میبرد و در دل برف و بوران او را قرار میدهد؛ رمانی كه نویسندهاش تلاش كرده تا تصویری از روزهای روسیه تزاری را در اثرش بازنمایی كند. رمانی كه خواننده در آن، سرمای حاكم بر روابط سیاسی را میخواند و نویسنده از سرما به نفع روایت خود بهره میبرد.
هر چند این رمان حجیم است و پرگویی میكند و گاهی حوصله خواننده را سر میبرد، ولی روایت رنج یك انسان در روزگاری است كه سرما حاكم است و برف زیادی پشت درهای عاطفه نشسته است.
پاسترناك در این اثر تلاش كرده خواننده را به روزهایی ببرد كه مبارزات انقلابیون بلشویك در روسیه تزاری در جریان است. توصیفهای او گاهی تنه به اغراق میزند و شخصیت ناامید و افسردهای را نمایش میدهد. شخصیت اصلی داستان امیدی به آینده ندارد و تمثال یك روشنفكر ناامید و بریده از جامعه است؛ روشنفكرانی كه راهی جز غر زدن ندارند و به جای حركت كردن، در مسیر حركت دیگران سنگ میاندازند و مانع حركت میشوند. در واقع پاسترناك در این اثر نقدی بر طیفی از افراد خسته و دلزده وارد كرده كه به جای حركت رو به جلو، نشستن و گلایه كردن را انتخاب كردهاند.
مراقب باشید شما دچار سرماخوردگی نشوید!
اینها را گفتم تا یادآوری كنم گاهی حس سرما هم بعضی را دچار سرماخوردگی میكند و باید مراقب باشیم كه خیلی در این حس فرو نرویم تا مبادا دچار سرماخوردگی شویم. رمان
«دكتر ژیواگو» از آن دست رمانهایی است كه حس سرما را بهخوبی منتقل میكند و حتی حین مطالعه آن هم باید مراقب باشیم كه سرما نخوریم. نویسنده آنقدر خوب و جزئی از سرما حرف میزند که احساس میكنید وسط برف نشستهاید و داستان میخوانید.
رمان نویسنده روسی را باید با لباس گرم بخوانید. بوریس پاسترناك كه سالها موفق نشد رمانش را در روسیه منتشر كند در این رمان خوانندهاش را به اعماق روسیه میبرد و در دل برف و بوران او را قرار میدهد؛ رمانی كه نویسندهاش تلاش كرده تا تصویری از روزهای روسیه تزاری را در اثرش بازنمایی كند. رمانی كه خواننده در آن، سرمای حاكم بر روابط سیاسی را میخواند و نویسنده از سرما به نفع روایت خود بهره میبرد.
هر چند این رمان حجیم است و پرگویی میكند و گاهی حوصله خواننده را سر میبرد، ولی روایت رنج یك انسان در روزگاری است كه سرما حاكم است و برف زیادی پشت درهای عاطفه نشسته است.
پاسترناك در این اثر تلاش كرده خواننده را به روزهایی ببرد كه مبارزات انقلابیون بلشویك در روسیه تزاری در جریان است. توصیفهای او گاهی تنه به اغراق میزند و شخصیت ناامید و افسردهای را نمایش میدهد. شخصیت اصلی داستان امیدی به آینده ندارد و تمثال یك روشنفكر ناامید و بریده از جامعه است؛ روشنفكرانی كه راهی جز غر زدن ندارند و به جای حركت كردن، در مسیر حركت دیگران سنگ میاندازند و مانع حركت میشوند. در واقع پاسترناك در این اثر نقدی بر طیفی از افراد خسته و دلزده وارد كرده كه به جای حركت رو به جلو، نشستن و گلایه كردن را انتخاب كردهاند.
مراقب باشید شما دچار سرماخوردگی نشوید!