تاجر ایرانی پس از بازگشت از آمریكا، با توطئه پدر و عمویش به كمپ ترك اعتیاد برده و در آنجا زندانی شد.
به گزارش خبرنگار جنایی جام‌جم، اوایل آبان امسال زنی با حضور در دادسرای جنایی تهران با طرح شكایتی اعلام كرد؛ پسر 37 ساله‌اش از خانه‌شان بیرون رفته و دیگر بازنگشته و تلفن‌همراهش نیز خاموش بوده و تاكنون موفق به یافتن وی نشده است. با دستور بازپرس جنایی، تحقیقات پلیس آگاهی تهران برای یافتن ردی از جوان ناپدید شده آغاز شد. در جریان تحقیقات پلیسی معلوم شد كه این جوان به‌تازگی نامزد كرده، دارای گرین كارت آمریكا بوده و تاجر است و مدام به آمریكا رفت‌و آمد دارد.
با گذشت شش روز از این ماجرا، مردی با پلیس تهران تماس گرفت و اطلاع داد كه مدیر یك كمپ است و هنگام مراجعه به كمپ همكارش در محله تهرانپارس متوجه شده كه جوانی در آنجا غیر‌قانونی محبوس شده و كمك می‌خواهد. با جمع‌بندی این اطلاعات ماموران با هماهنگی قضایی به كمپ مورد نظر رفتند و مرد جوان را كه دست و پا بسته در اتاقی زندانی شده و آثار ضرب و جرح و شكنجه روی بدنش بود را نجات دادند.
ماموران در تحقیقات متوجه شدند كه پسر جوان همان جوان تاجر گمشده است كه مادر و نامزدش ناپدیدشدن وی را به پلیس گزارش داده بودند. همچنین در تحقیقات اولیه از مسؤولان كمپ معلوم شد كه سه نفر از كاركنان آنجا با دستور دو مرد كه می‌گفتند جوان تاجر معتاد بوده و باید ترك كند او را از خانه‌ای در شمال تهران به كمپ آورده و بستری كردند. بنابراین با دستور قضایی آن سه كارمند كمپ بازداشت شدند.
 ماموران به تحقیق از فرد نجات یافته پرداختند كه وی در جریان تحقیقات پلیسی گفت: والدینم چند سالی است كه از هم جدا شده‌اند. هر وقت از آمریكا به ایران می‌آمدم و فرصت دست می‌داد، برای دیدن پدرم به خانه‌اش در حوالی محله ملاصدرای تهران می‌رفتم. آن شب برای دیدن پدرم به خانه‌اش رفتم. ساعاتی در آنجا بودم كه زنگ در آپارتمان او به صدا در آمد. عمویم بود. نیم ساعتی ماند و در حال حرف زدن با هم بودیم كه دوباره زنگ در خانه به صدا در آمد. عمویم در را باز كرد و دقایقی بعد سه مرد غریبه وارد خانه پدری‌ام شدند.
وی افزود: آنها نام مرا پرسیدند و وقتی مطمئن شدند خودم هستم، سمتم آمدند و با دستور عمو و پدرم مرا كتك زدند، دست و پایم را با طناب بستند و با خارج كردن از خانه داخل آمبولانسی انداخته و با خودشان بردند. هر چه التماس كردم رهایم كنند، بی‌فایده بود. ساعاتی بعد مقابل یك كمپ ترك اعتیاد توقف كردندو مرا دست و پا بسته به آنجا بردند. شش شبانه‌روز مرا شكنجه دادند و كتكم زدند، آزمایش‌های مختلف از من گرفتند و مدعی بودند كه معتادم و باید مدت سه ماه برای ترك در این مكان بمانم. اگر در برابرشان مقاومت كنم، دوباره شكنجه‌ام می‌دهند. در شرایط بدجسمی و روحی در آنجا به سر می‌بردم، تا این‌كه یك روز مردی متوجه حال و روزم شد و برای نجاتم با پلیس تماس گرفت. عمو و پدرم با این توطئه خانوادگی می‌خواستند كاری كنند كه مرا معتاد و دیوانه نشان دهند تا بتوانند با این ترفند اموال و دارایی‌ام را تصاحب كنند. اكنون از آنها و این سه مرد كه مرا ربود‌ه‌اند شكایت دارم.
 با توجه به گفته‌های او ماموران به تحقیق از سه آدم‌ربای بازداشت شده پرداختند كه معلوم شد آنها از ماجرای توطئه خانوادگی خبری نداشتند و گمان می‌كردند این جوان تاجر طبق گفته پدر و عمویش معتاد به شیشه است به همین خاطر او را برای ترك به كمپ منتقل كرده‌اند.
 در جریان تحقیقات، عمو و پدر جوان ربوده شده بازداشت شده و در تحقیقات پلیسی مدعی شدند كه پسر تاجر معتاد به شیشه بوده و چون اذیتشان می‌كرده نام او را به كمپ ترك اعتیاد داده‌اند تا كاركنان آنجا و او را برای ترك اعتیادش به كمپ منتقل كنند.
 برای پنج متهم پرونده قرار قانونی صادر شده و تحقیقات از آنها ادامه دارد.