ستاری: آمار دانشجویان خارج از كشور ما بسیار پایین آمده و این خطر بزرگی برای توسعه علمی در كشور است
50هزار دانشجوی ایرانی در خارج تحصیل می کنند
در سخنرانیها و مصاحبههای اخیر شما و بهطور كلی در مواضع اخیر معاونت علمی و فناوری میبینیم تأكید زیادی میشود روی این موضوع كه ما در جامعه، فرار مغزها به معنایی كه عموم میگویند نداریم و آمارها از آنچه رسانهها میگویند بسیار پایینتر است. بر چه اساس این ادعا را مطرح میكنید؟
من هیچوقت نگفتم فرار مغزها نداریم؛ هر كشوری با این پدیده مواجه است. اما آمار آن چیزی نیست كه ذكر میشود. مثلا به ویكیپدیا استناد میشود. یا میگویند صندوق بینالمللی پول در سال 2009 میلادی گفته است ایران رتبه اول فرار مغزها را دارد! در حالی كه این صندوق هیچوقت درباره فرار مغزها گزارشی نمیدهد. بعد بر اساس همین گزارش خیالی، تحلیلها ارائه میشود!
اینها در حالی است كه ما معتقدیم اگر زیستبوم اقتصاد دانشبنیان در كشور پا بگیرد، همین جوانان ما پس از تحصیل به كشور برمیگردند. چنان كه بیش از 1400 جوان ایرانی فارغالتحصیل از صد دانشگاه برتر جهان را به كشور برگرداندهایم و ركوردهای خوبی در بازگشت نخبگان داریم. اولا باید توجه كنیم كه به چرخش نخبگان احتیاج داریم. كمتر از 5/1 درصد از دانشجویان ما، یعنی حدود 50 هزار نفر اكنون خارج از ایران هستند كه در دو سه سال اخیر این آمار كاهش پیدا كرده است. مقصد اصلی دانشجویان ما بهطور سنتی آمریكاست كه آن هم به علت سیاستهای دولت ترامپ كم شده است. رتبه فعلی ما از نظر تعداد دانشجویان خارجی در آمریكا حدود سیزدهم یا چهاردهم است. این در حالی است كه عربستان سعودی بیش از شش برابر ما در آمریكا دانشجو دارد. كره جنوبی هفت تا هشت برابر ما و هند و چین هم كه با توجه به جمعیتشان دانشجویان خارجی بیشتری در آمریكا دارند. اكنون خطری كه آمریكاییها از آن حرف میزنند این است كه دانشجویان خارجی در آمریكا به كشورهای خود برمیگردند و این چرخش نخبگان به نفع آنها نیست. انگلیس، استرالیا و مالزی هم به اندازه گذشته مقاصد جذابی برای دانشجویان ما نیست.
این یعنی معتقدید اكنون تولید علم ما فقط در دانشگاههای داخلی صورت میگیرد و ارتباطات بینالمللی فضای دانشگاهی ما بسیار كم شده است؟
اكنون سالانه حدود ده هزار نفر از كشور برای ادامه تحصیل میروند و این عدد نهتنها اصلا راضیكننده نیست كه خطری برای ایران است كه اینقدر آمار دانشجویان خارج از كشور ما پایین است. كشورهای عربی اطراف ما بیش از 30درصد دانشجویانشان در كشورهای دیگر مشغول تحصیلاند. باید دانشجوی خارجی بیشتری بفرستیم و از خارج هم دانشجویان خارجی بیشتری برای تحصیل به ایران بیایند. افرادی كه مدام از «فرار مغزها» دم زدند باعث شدند سیاستهای غلط در آموزش عالی پیاده شود تا دانشجویان ما نتوانند برای ادامه تحصیل بروند تا چرخه تبادل دانش بهدرستی در كشور شكل بگیرد. در زمان پیروزی انقلاب اسلامی 170هزار دانشجو در كشور داشتیم و صد هزار دانشجو در خارج از كشور. آن زمان فقط 59هزار دانشجو در آمریكا داشتیم. حالا همین افراد این روزها میگویند فرار مغزها داریم! در سه چهار سال اخیر سعی كردیم برای شش هفت هزار نخبه ایرانی كه به هر دلیلی به ایران سفر كوتاهی داشتند، كلاس و كارگاه در دانشگاهها ترتیب داده و هزینههایشان را بدهیم كه این جذابیت ایجاد شود.
آیا اندیشهای دارید كه مثلا دانشجویان دكتری مثل گذشته بتوانند برای فرصت مطالعاتی به خارج از كشور بروند؟
ما در بنیاد ملی خبگان با همین شرایط مالی نامناسب سعی میكنیم امكان فرصت مطالعاتی خارج از كشور را برای نخبگان مهیا كنیم. هر چه بتوانیم تبادل دانشجوییمان را بیشتر كنیم به نفع ماست. تعداد دانشجویان خارج از كشور ما باید خیلی بیشتر شود. حدود 5/4 میلیون دانشجو در داخل كشور داریم و نرخ استاندارد جهانی تعداد دانشجویان خارج از كشور برای كشورهای گوناگون بین 3 تا 5 درصد است. در حالی كه اكنون این عدد برای ما كمتر از 5/1درصد است.
این نگاه به اهمیت تحصیل دانشجویان ایرانی در خارج از كشور را فقط شما دارید یا بهطور كلی در حاكمیت هم چنین چشماندازی برای توسعه علم و چرخش نخبگان ایجاد شده است؟
معضل بزرگ این است كه چون این آمارها به روشنی منتشر نمیشود، با چند ابراز نگرانی از فرار مغزها، اقدامات محدودکننده شروع میشود. آنچه من میگویم بر اساس آمارهای جهانی یونسكو و سازمان ملل است. این آمارها به ارزیابیهای ما نزدیك است. آمار امسال یونسكو اتفاقا خیلی به جزئیات پرداخته است و توصیه میكنم افرادی كه از فرار مغزها صحبت میكنند، حتما به این آمارهای آنلاین سال 2019 نگاه كرده و با سالهای گذشته و وضع كشورهای اطراف مقایسهاش كنند.
در مورد شركت استادان و دانشجویان تحصیلات تكمیلی در سمینارهای خارجی چه نظری دارید؟
هم ما باید برویم و هم محققان و دانشجویان خارجی باید به ایران بیایند و در رویدادها و كنفرانسهای دانشگاهی ما شركت كنند. چرا نروند؟!
گاهی میبینیم مشكلاتی برای این افراد در نتیجه ارتباطات خارجی ممكن است ایجاد شود. آیا معاونت علمی میتواند كمكی كند؟
ما فعلا فقط برای دانشجویان دكتری زیرمجموعه بنیاد نخبگان میتوانیم فرصت مطالعاتی ایجاد كنیم. فراهمكردن این امكان برای استادان دانشگاهها وظیفه وزارت علوم است. اما اكنون ما برای برگشت این نخبگان امكانات خیلی خوبی را در نظر گرفتهایم. قبل از اینكه آنها برگردند محل كارشان مشخص است. یعنی بلافاصله بعد از برگشت میتوانند در دانشگاه یا یك شركت مشغول كار شوند. در دانشگاه برایشان دوره پسادكتری تعریف میكنیم با حقوق مشخص كه معادل دریافتی استادیار پایه یكم است. برای مسكن هم تسهیلاتی برایشان در نظر گرفتهایم، پژوهانهای برای شروع كارشان مقرر كردهایم تا بتوانند آزمایشگاهشان را تجهیز و پروژههایی را شروع كنند. در وبگاه بنیاد ملی نخبگان این شرایط منتشر شده و حدود 1500 نفری هم كه تا الان برگشتهاند با همین مكانیسم كارشان پیش رفته است. از این تعداد حدود 380 نفر در دانشگاه و بقیه در شركتهای نوپا و مجموعههایی كه خودشان راهاندازی كردهاند مشغول كارند. این سیاستهایی برای بازگرداندن نخبگان ایرانی است كه فعلا در نظر گرفتهایم. ما باید برای جوان نخبهای كه در یكی از صد دانشگاه برتر دنیا درس خوانده پول خرج كنیم، همانطور كه خارجیها این كار را برای آنها میكنند و خیلی بیشتر هم خرج میكنند. آنها نهایتا یك سال عمرشان را برای كشورشان میگذارند و اگر این شرایط را مناسب ندیدند، آن وقت تصمیم دیگری میتوانند بگیرند. ولی ما تلاش میكنیم فضای مناسب را باتوجه به شرایط كشور برایشان ایجاد كنیم.
من هیچوقت نگفتم فرار مغزها نداریم؛ هر كشوری با این پدیده مواجه است. اما آمار آن چیزی نیست كه ذكر میشود. مثلا به ویكیپدیا استناد میشود. یا میگویند صندوق بینالمللی پول در سال 2009 میلادی گفته است ایران رتبه اول فرار مغزها را دارد! در حالی كه این صندوق هیچوقت درباره فرار مغزها گزارشی نمیدهد. بعد بر اساس همین گزارش خیالی، تحلیلها ارائه میشود!
اینها در حالی است كه ما معتقدیم اگر زیستبوم اقتصاد دانشبنیان در كشور پا بگیرد، همین جوانان ما پس از تحصیل به كشور برمیگردند. چنان كه بیش از 1400 جوان ایرانی فارغالتحصیل از صد دانشگاه برتر جهان را به كشور برگرداندهایم و ركوردهای خوبی در بازگشت نخبگان داریم. اولا باید توجه كنیم كه به چرخش نخبگان احتیاج داریم. كمتر از 5/1 درصد از دانشجویان ما، یعنی حدود 50 هزار نفر اكنون خارج از ایران هستند كه در دو سه سال اخیر این آمار كاهش پیدا كرده است. مقصد اصلی دانشجویان ما بهطور سنتی آمریكاست كه آن هم به علت سیاستهای دولت ترامپ كم شده است. رتبه فعلی ما از نظر تعداد دانشجویان خارجی در آمریكا حدود سیزدهم یا چهاردهم است. این در حالی است كه عربستان سعودی بیش از شش برابر ما در آمریكا دانشجو دارد. كره جنوبی هفت تا هشت برابر ما و هند و چین هم كه با توجه به جمعیتشان دانشجویان خارجی بیشتری در آمریكا دارند. اكنون خطری كه آمریكاییها از آن حرف میزنند این است كه دانشجویان خارجی در آمریكا به كشورهای خود برمیگردند و این چرخش نخبگان به نفع آنها نیست. انگلیس، استرالیا و مالزی هم به اندازه گذشته مقاصد جذابی برای دانشجویان ما نیست.
این یعنی معتقدید اكنون تولید علم ما فقط در دانشگاههای داخلی صورت میگیرد و ارتباطات بینالمللی فضای دانشگاهی ما بسیار كم شده است؟
اكنون سالانه حدود ده هزار نفر از كشور برای ادامه تحصیل میروند و این عدد نهتنها اصلا راضیكننده نیست كه خطری برای ایران است كه اینقدر آمار دانشجویان خارج از كشور ما پایین است. كشورهای عربی اطراف ما بیش از 30درصد دانشجویانشان در كشورهای دیگر مشغول تحصیلاند. باید دانشجوی خارجی بیشتری بفرستیم و از خارج هم دانشجویان خارجی بیشتری برای تحصیل به ایران بیایند. افرادی كه مدام از «فرار مغزها» دم زدند باعث شدند سیاستهای غلط در آموزش عالی پیاده شود تا دانشجویان ما نتوانند برای ادامه تحصیل بروند تا چرخه تبادل دانش بهدرستی در كشور شكل بگیرد. در زمان پیروزی انقلاب اسلامی 170هزار دانشجو در كشور داشتیم و صد هزار دانشجو در خارج از كشور. آن زمان فقط 59هزار دانشجو در آمریكا داشتیم. حالا همین افراد این روزها میگویند فرار مغزها داریم! در سه چهار سال اخیر سعی كردیم برای شش هفت هزار نخبه ایرانی كه به هر دلیلی به ایران سفر كوتاهی داشتند، كلاس و كارگاه در دانشگاهها ترتیب داده و هزینههایشان را بدهیم كه این جذابیت ایجاد شود.
آیا اندیشهای دارید كه مثلا دانشجویان دكتری مثل گذشته بتوانند برای فرصت مطالعاتی به خارج از كشور بروند؟
ما در بنیاد ملی خبگان با همین شرایط مالی نامناسب سعی میكنیم امكان فرصت مطالعاتی خارج از كشور را برای نخبگان مهیا كنیم. هر چه بتوانیم تبادل دانشجوییمان را بیشتر كنیم به نفع ماست. تعداد دانشجویان خارج از كشور ما باید خیلی بیشتر شود. حدود 5/4 میلیون دانشجو در داخل كشور داریم و نرخ استاندارد جهانی تعداد دانشجویان خارج از كشور برای كشورهای گوناگون بین 3 تا 5 درصد است. در حالی كه اكنون این عدد برای ما كمتر از 5/1درصد است.
این نگاه به اهمیت تحصیل دانشجویان ایرانی در خارج از كشور را فقط شما دارید یا بهطور كلی در حاكمیت هم چنین چشماندازی برای توسعه علم و چرخش نخبگان ایجاد شده است؟
معضل بزرگ این است كه چون این آمارها به روشنی منتشر نمیشود، با چند ابراز نگرانی از فرار مغزها، اقدامات محدودکننده شروع میشود. آنچه من میگویم بر اساس آمارهای جهانی یونسكو و سازمان ملل است. این آمارها به ارزیابیهای ما نزدیك است. آمار امسال یونسكو اتفاقا خیلی به جزئیات پرداخته است و توصیه میكنم افرادی كه از فرار مغزها صحبت میكنند، حتما به این آمارهای آنلاین سال 2019 نگاه كرده و با سالهای گذشته و وضع كشورهای اطراف مقایسهاش كنند.
در مورد شركت استادان و دانشجویان تحصیلات تكمیلی در سمینارهای خارجی چه نظری دارید؟
هم ما باید برویم و هم محققان و دانشجویان خارجی باید به ایران بیایند و در رویدادها و كنفرانسهای دانشگاهی ما شركت كنند. چرا نروند؟!
گاهی میبینیم مشكلاتی برای این افراد در نتیجه ارتباطات خارجی ممكن است ایجاد شود. آیا معاونت علمی میتواند كمكی كند؟
ما فعلا فقط برای دانشجویان دكتری زیرمجموعه بنیاد نخبگان میتوانیم فرصت مطالعاتی ایجاد كنیم. فراهمكردن این امكان برای استادان دانشگاهها وظیفه وزارت علوم است. اما اكنون ما برای برگشت این نخبگان امكانات خیلی خوبی را در نظر گرفتهایم. قبل از اینكه آنها برگردند محل كارشان مشخص است. یعنی بلافاصله بعد از برگشت میتوانند در دانشگاه یا یك شركت مشغول كار شوند. در دانشگاه برایشان دوره پسادكتری تعریف میكنیم با حقوق مشخص كه معادل دریافتی استادیار پایه یكم است. برای مسكن هم تسهیلاتی برایشان در نظر گرفتهایم، پژوهانهای برای شروع كارشان مقرر كردهایم تا بتوانند آزمایشگاهشان را تجهیز و پروژههایی را شروع كنند. در وبگاه بنیاد ملی نخبگان این شرایط منتشر شده و حدود 1500 نفری هم كه تا الان برگشتهاند با همین مكانیسم كارشان پیش رفته است. از این تعداد حدود 380 نفر در دانشگاه و بقیه در شركتهای نوپا و مجموعههایی كه خودشان راهاندازی كردهاند مشغول كارند. این سیاستهایی برای بازگرداندن نخبگان ایرانی است كه فعلا در نظر گرفتهایم. ما باید برای جوان نخبهای كه در یكی از صد دانشگاه برتر دنیا درس خوانده پول خرج كنیم، همانطور كه خارجیها این كار را برای آنها میكنند و خیلی بیشتر هم خرج میكنند. آنها نهایتا یك سال عمرشان را برای كشورشان میگذارند و اگر این شرایط را مناسب ندیدند، آن وقت تصمیم دیگری میتوانند بگیرند. ولی ما تلاش میكنیم فضای مناسب را باتوجه به شرایط كشور برایشان ایجاد كنیم.