یک باستانشناس از یافتههای جدید درباره مومیاییهای معدن نمک زنجان میگوید
مردان نمکی، گردو دوست داشتند
زمستان 72 بود. یک زمستان سرد و یخبندان و برفی. معدنکاران معدن نمکی چهرآباد زنجان اما همچنان مشغول کار بودند، هم خودشان و هم بلدوزرهایشان. تا پیش از سال 72 بهرهبرداری نمک از این معدن به روش سنتی و ابزارهای دستی انجام می شد، اما از آن سال و با سپردن معدن به یک شرکت بهره بردار، ماشین آلات مکانیکی جای ابزارهای دستی را گرفت. یکی از اولین روزهای سرد زمستان که بلدوزرها به جان دیواره های نمکی معدن افتاده بودند و بیل هایشان بالا رفت، وقتی پایین آمد، غیر از نمک های سفید معدن، چیزی شبیه یک نیم تنه انسانی با ریش و موی بلند و گوشوارهای در گوش، در آن بود... اولین مرد نمکی مومیایی شده ایرانی کشف شده بود... کار با بلدوزر همچنان در معدن ادامه یافت تا پاییز سال 83 که بقایای اسکلت دیگری در بیل یکی از بلدوزرها دیده شد، این بار اما متلاشی... دومین مرد نمکی ایرانیان... 11 سال بعد سومین مرد نمکی هم داخل بیل بلدوزرها گرفتار شد و دوباره متلاشی.
مردهای نمکی اما انگار قیام کرده بودند و یکی یکی از خواب گران نمکی سربرمیداشتند. مردهای نمکی شماره 4 و 5 و 6 هم تا سال 86 از دل خروارها نمک سنگی بیرون آمدند که سالمترینشان مرد شماره 4 بود. مردهای نمکی که سهنفرشان، پیام آوران دوران هخامنشی و سه نفرشان رسولان دوران ساسانی بودند، حالا 20 سالی می شود با صدها راز در سینه هایشان در موزه ایران باستان تهران و موزه باستان شناسی زنجان، در قفسی شیشه ای آرمیده اند. با این حال هر روز برگی از قصه زندگیشان برملا می شود.
مهاجرت به قصد کار
ابوالفضل عالی، باستانشناسی زنجانی است که از برخی رازهای زندگی مردان نمکی باخبر است. عالی که معتقد است بقایای پیدا شده در معدن نمک چهرآباد نشان دهنده هشت مرد نمکی است و نه شش مرد، به ایلنا میگوید: باتوجه به پیدا شدن مردان نمکی میتوان گفت از دوره هخامنشی تا همین حالا شاهد استخراج نمک بودیم و هستیم. همچنین می دانیم در دوره هخامنشی افرادی به عنوان معدنکار فعالیت داشتند که بومی آن مناطق نبودند و از شمال شرق ایران و تهران و قزوین برای کار به معدن نمک زنجان آمده بودند.
این باستان شناس درخصوص محل اقامت مردان نمکی هم می گوید: برخی روستاها و استقرارها بهخصوص در دوره ساسانی شناسایی شده که معدنکاران برای استراحت به آنجا میرفتند. البته معدنکاران یک کمپ موقت نیز داشتند که در آن اقامت میکردند و میتوان گفت بعد از کار در معدن برای استراحت به آنجا هم میرفتند. حیواناتی مانند اسب، الاغ و سگ نگهداری میکردند و با خود به درون تونلهای معدن میبردند.
خوراکی مردان نمکی
عالی درخصوص آنکه تاکنون چند درصد محوطه معدن، کاوش شده و چند درصد آن باقی مانده و نیاز به کاوش دارد تا همه رازهای مردان نمکی کشف شود هم می گوید: شاید به حدود دو فصل دیگر کاوش نیاز باشد تا بتوان بررسی و تحقیقات بیشتری درخصوص مردان نمکی انجام داد آخرین کاوشها حدود دو سال پیش بود که با گروه باستانشناسان آلمانی انجام شد. طی این سالها بررسیها و تحقیق روی اشیاء و کشفیات صورت گرفت که حاوی اطلاعات جالبی بود، از قبیل اینکه بیشتر مردان نمکی بدن سالمی داشتند و دندانهایشان هم کاملا سالم بود. در معدن چهرآباد یافتههای متنوعی داشتیم که بخشی از آنها فضولات انسانی بودند و مورد آزمایش قرار گرفتند. به این نتیجه رسیدیم که در دوره هخامنشیان از گوشت و غلات استفاده میکردند و در کنار آن میوه هم میخوردند، اما نسبت استفاده از میوه در دوره هخامنشیان نسبت به ساسانیان کمتر بود. چنانکه در این معدن انواع هسته میوهها و حتی میوههای خشک شده را پیدا کردیم. در دوره هخامنشیان گردو و زردآلو پیدا کردیم و تنوع میوههای کشف شده از دوره ساسانیان در معدن نمک چهرآباد متنوعتر است که شامل انار، گردو، زردآلو، زیتون و ازگیل میشود.
بیماری انگلی سراغ آنها هم می آمد
دامنه کشفیات جدید باستان شناسان حتی به وضعیت بهداشتی و درمانی مردان نمکی هم کشیده شده و باستان شناس زنجانی درخصوصشان می گوید: از آنجا که مردان نمکی برخی از حیوانات مانند اسب، الاغ و سگ را در معدن نگهداری و از برخی گوشتها مانند گوشت گاو و گراز تغذیه میکردند، برخی از آنها دچار بیماری انگل بودند. این تحقیقات توسط باستانشناسان مختلف تایید شده است. البته این احتمال هم وجود دارد که برخی انگلها از حیوانات به انسان سرایت کرده باشد.
چرا معدن ریزش کرد؟
اما اصلا چرا معدن ریزش کرده و مردان نمکی زیر لایههای نمک مدفون شدهاند؟ این سوالی است که عالی درباره آن می گوید: دقیقا مشخص نیست چرا این معدن ریزش کرده و مردان نمکی میان لایههایی از نمک ماندهاند، اما مشخص است این ریزش در دورههای مختلف انجام شده.
در دوره هخامنشیان یک بار و در دوره ساسانیان دو بار ریزش کرده است. ریزش معدن میتواند به زلزله ارتباط داشته باشد ضمن آنکه در این معدن شاهد لایههای رس هستیم که سبب سست شدن معدن میشود و ریزش آن را بهوجود میآورد.
مردهای نمکی اما انگار قیام کرده بودند و یکی یکی از خواب گران نمکی سربرمیداشتند. مردهای نمکی شماره 4 و 5 و 6 هم تا سال 86 از دل خروارها نمک سنگی بیرون آمدند که سالمترینشان مرد شماره 4 بود. مردهای نمکی که سهنفرشان، پیام آوران دوران هخامنشی و سه نفرشان رسولان دوران ساسانی بودند، حالا 20 سالی می شود با صدها راز در سینه هایشان در موزه ایران باستان تهران و موزه باستان شناسی زنجان، در قفسی شیشه ای آرمیده اند. با این حال هر روز برگی از قصه زندگیشان برملا می شود.
مهاجرت به قصد کار
ابوالفضل عالی، باستانشناسی زنجانی است که از برخی رازهای زندگی مردان نمکی باخبر است. عالی که معتقد است بقایای پیدا شده در معدن نمک چهرآباد نشان دهنده هشت مرد نمکی است و نه شش مرد، به ایلنا میگوید: باتوجه به پیدا شدن مردان نمکی میتوان گفت از دوره هخامنشی تا همین حالا شاهد استخراج نمک بودیم و هستیم. همچنین می دانیم در دوره هخامنشی افرادی به عنوان معدنکار فعالیت داشتند که بومی آن مناطق نبودند و از شمال شرق ایران و تهران و قزوین برای کار به معدن نمک زنجان آمده بودند.
این باستان شناس درخصوص محل اقامت مردان نمکی هم می گوید: برخی روستاها و استقرارها بهخصوص در دوره ساسانی شناسایی شده که معدنکاران برای استراحت به آنجا میرفتند. البته معدنکاران یک کمپ موقت نیز داشتند که در آن اقامت میکردند و میتوان گفت بعد از کار در معدن برای استراحت به آنجا هم میرفتند. حیواناتی مانند اسب، الاغ و سگ نگهداری میکردند و با خود به درون تونلهای معدن میبردند.
خوراکی مردان نمکی
عالی درخصوص آنکه تاکنون چند درصد محوطه معدن، کاوش شده و چند درصد آن باقی مانده و نیاز به کاوش دارد تا همه رازهای مردان نمکی کشف شود هم می گوید: شاید به حدود دو فصل دیگر کاوش نیاز باشد تا بتوان بررسی و تحقیقات بیشتری درخصوص مردان نمکی انجام داد آخرین کاوشها حدود دو سال پیش بود که با گروه باستانشناسان آلمانی انجام شد. طی این سالها بررسیها و تحقیق روی اشیاء و کشفیات صورت گرفت که حاوی اطلاعات جالبی بود، از قبیل اینکه بیشتر مردان نمکی بدن سالمی داشتند و دندانهایشان هم کاملا سالم بود. در معدن چهرآباد یافتههای متنوعی داشتیم که بخشی از آنها فضولات انسانی بودند و مورد آزمایش قرار گرفتند. به این نتیجه رسیدیم که در دوره هخامنشیان از گوشت و غلات استفاده میکردند و در کنار آن میوه هم میخوردند، اما نسبت استفاده از میوه در دوره هخامنشیان نسبت به ساسانیان کمتر بود. چنانکه در این معدن انواع هسته میوهها و حتی میوههای خشک شده را پیدا کردیم. در دوره هخامنشیان گردو و زردآلو پیدا کردیم و تنوع میوههای کشف شده از دوره ساسانیان در معدن نمک چهرآباد متنوعتر است که شامل انار، گردو، زردآلو، زیتون و ازگیل میشود.
بیماری انگلی سراغ آنها هم می آمد
دامنه کشفیات جدید باستان شناسان حتی به وضعیت بهداشتی و درمانی مردان نمکی هم کشیده شده و باستان شناس زنجانی درخصوصشان می گوید: از آنجا که مردان نمکی برخی از حیوانات مانند اسب، الاغ و سگ را در معدن نگهداری و از برخی گوشتها مانند گوشت گاو و گراز تغذیه میکردند، برخی از آنها دچار بیماری انگل بودند. این تحقیقات توسط باستانشناسان مختلف تایید شده است. البته این احتمال هم وجود دارد که برخی انگلها از حیوانات به انسان سرایت کرده باشد.
چرا معدن ریزش کرد؟
اما اصلا چرا معدن ریزش کرده و مردان نمکی زیر لایههای نمک مدفون شدهاند؟ این سوالی است که عالی درباره آن می گوید: دقیقا مشخص نیست چرا این معدن ریزش کرده و مردان نمکی میان لایههایی از نمک ماندهاند، اما مشخص است این ریزش در دورههای مختلف انجام شده.
در دوره هخامنشیان یک بار و در دوره ساسانیان دو بار ریزش کرده است. ریزش معدن میتواند به زلزله ارتباط داشته باشد ضمن آنکه در این معدن شاهد لایههای رس هستیم که سبب سست شدن معدن میشود و ریزش آن را بهوجود میآورد.