نسخه Pdf

تو ناگهان زیبا هستی

تو ناگهان زیبا هستی

احمد امیرخلیلی

این تعبیر سهراب سپهری بی‌شك زیباترین تعبیری است كه می‌توان به نوجوان نسبت داد. آنقدر این«زیبایی» ناگهان است كه هیچ خاطرهای از آن دوران در ذهن ندارم، هرچه هست رؤیاست! سن و سال رؤیاهای بزرگ. بدون هیچ مرزی و بی‌هیچ محدودیتی برای انتخاب كردن، طلب كردن و خواستن و به دست آوردن.
كاش در آن روزها كسی یك كلام به من می‌گفت؛ فقط همین یك كلام و بس كه «عاشق شو». عشق عجیب‌ترین اتفاق است آن هم در این سن و سالی كه همه چیز صاف و ساده است مثل خودِ عشق! آنقدر ساده كه آدم ناگهان عاشق است، بی‌آن‌كه بداند عشق چیست، كجاست و اگر بفهمدش چه غوغایی می‌كند و كاش و كاش! كسی می‌گفت: «عاشق شو! هر قدمی كه برمی‌داری به سمت رؤیاهایت با عشق بردار، با عشق انتخاب كن! بیخیال حرف‌ها و حدیث‌ها، بیخیال جبرها و زورها، این سن و سال موقع دل به دریا زدن است، پلكی به هم بزنیم حال خوب این روزها می‌شود گذشته! دنبال عشقت باش و علاقه‌ات.»
من حالا به شما می‌گویم: «رشته تحصیلی كه دوست داری، ورزشی كه دوست داری، هنری كه دوست داری را شروع كن. عاشق شو! عاشق آنچه دوستش داری و با همه وجود، همه رؤیاهایت، همه خواستنت، به سمت آن حركت كن. تو «ناگهان زیبا هستی» و زیبایی تو از عشق است و عشق تنها حقیقت محضِ این روزهای توست.

​​​​​​​ترانه‌ای از احمد امیرخلیلی برای ساحت مقدس امام رضا(ع)
اين روزا خيلي دلم تنگه واسه كبوترات
واسه بغضاي غروبِ مسجد گوهرشاد
واسه عطري كه هميشه توو حرم مي پيچه
واسه حسِ خوبِ توو ورودي باب الجواد
اينجا آدما همه با يه صدا مي خندن
پيش تو كم و زيادي نيست، همه يكرنگن
اينجا ادما همه شبيه هم راه ميرن
اينجا ادما همه شبيه هم دلتنگن
خاك ما قدم قدم طلا كه نه
از طلا بيشتره، عشقه ميونِ هر قدم
توي اين خاك ولي يه حرم امام رضاست
واسه تفسيرِ بهشتِ توو بهشت من چي بگم؟!
من نيومدم كه از درد بگم، درمون شي
من واسه سلام اومدم، اقا منم ببين
من ازت هرچي توو اين دنيا بخوام 
كم خواستم
اقا اون دنيا حواست به منم باشه، همين
ضمیمه قفسه کتاب