فردا روز جهانی دوچرخهسواری است و ما با این وسیله نقلیه در سینمای ایران و جهان رکاب زدهایم
سیبیل بابات...!
ما کاری به نامگذاری روز سوم ژوئن (14 خرداد) سازمان ملل به نام روز جهانی دوچرخه سواری نداریم که با اهداف مهمی چون حفظ محیط زیست و سلامت جامعه، در پی ترویج فرهنگ دوچرخه سواری است. نه این که بی اهمیت باشد، بلکه اینجا و در ساحت سینما چندان به کار ما نمی آید. ترجیح میدهیم با این موضوع و سوژه جذاب، رکاب بزنیم و به سینما برسیم و به انبوه فیلمهایی که دوچرخه و دوچرخهسواری در آنها نقشی تماشایی داشته است. به جز اشاره به فیلمهای دوچرخهمحور یا دستکم اندکی دوچرخه ای، در جستوجویی هیجانانگیز، تصاویری کمتر دیده شده از برخی ستارههای قدیم و جدید سینمای جهان یافتهایم که در زندگی شخصی یا پشت صحنه فیلمها، سوار دوچرخه شدهاند. دیدیم بیمناسبت نیست این لذت را هم با شما به اشتراک بگذاریم. سعی هم کردیم برخلاف همیشه کمتر بنویسیم و بیشتر فضای مختصر این صفحه را در اختیار عکسهای جذاب قرار دهیم. پس برویم ببینیم جسارتا با گفتن و دیدن این همه دوچرخه، سیبیل پدربزرگوار و محترمتان خواهد چرخید یا نه!
همانطور که از نام فیلم امیر نادری برمیآید، قصه، قصه دوندگی امیرو (مجید نیرومند) برای زندگی و یادگیری است. با این حال در یکی از پوسترهای فیلم، امیرو و رفیقش را همراه یک دوچرخه میبینیم.
در فیلم هم یک سکانس مهم دوچرخه ای وجود دارد: جوانی، پول آب یخ امیرو را نمی دهد و با دوچرخه فرار می کند، اما امیرو با دوندگی مثالزدنی و در یک تعقیب و گریز، سرانجام به جوان میرسد و حق خود را می گیرد. مهمتر از آن یک قران ناقابل، پیگیری تحسین برانگیز کودکی است که دارد بزرگ می شود.
بچه های آسمان
در این فیلم تحسینشده مجید مجیدی، وقتی پدر علی (رضا ناجی) پسرش (میرفرخ هاشمیان) را سوار دوچرخهای بزرگ و قدیمی میکند و از چیزهای خوب همچون خریدن کفش برای بچه هایش علی و زهرا حرف میزند، زندگی آن روی ناخوشش را نشان می دهد و با بریدن ترمز دوچرخه آن هم در سراشیبی خیابان به شکل ضدحال و ناجوانمردانه ای اعلام وجود و علی و پدرش را نقش بر زمین میکند.
دزدان دوچرخه
یکی از درخشانترین کاربردهای دوچرخه در تاریخ سینما به فیلم نئورئالیستی دزدان دوچرخه (که البته بیشتر با عنوان دزد دوچرخه شناخته میشود) ساخته ویتوریو دسیکا برمیگردد. دوچرخه بهقدری نقشی کلیدی و تعیین کننده در قصه دارد که حتی به عنوان فیلم هم راه پیدا میکند. کارگر بیکار و فقیری که سرانجام شغل اعلان چسبان نصیبش میشود، روی دوچرخه قدیمیاش برای انجام این کار حساب ویژهای باز میکند، اما دوچرخه را میدزدند و آنتونیو و پسرش را به دردسر بزرگی میاندازند. کیانوش عیاری، آبادانیها را با نگاهی به این فیلم ساخت.
از همدم مجید تا رکابزنهای دیگر
خط پایان
ایرج طهماسب خیلی قبل تر از این که مجری شود و سروکارش به عروسکهای بامزهای چون کلاه قرمزی، پسرخاله، فامیل دور، ببعی، جیگر و دیگر رفقا بیفتد، نقش های جدی هم بازی می کرد که یکی از مهم ترین آنها همین خط پایان به کارگردانی محمدعلی طالبی است. طهماسب در این فیلم نقش جوانی شیفته دوچرخه سواری به نام خلیل سمندر را بازی می کند.
روز باشکوه
شوخ و شنگ ترین فیلم کیانوش عیاری، قصه یک قهرمان دوچرخه سواری به نام گل آقا با بازی بانمک علیرضا خمسه را روایت می کند. او وقتی پس از دریافت مدال قهرمانی آسیا به زادگاهش برمیگردد، مقامات سیاسی تصمیم میگیرند از محبوبیتش برای استقبال مردم از خانواده سلطنتی استفاده کنند، اما گل آقا زیربار نمی رود و روز باشکوه را برای چاپلوسان دولتی، طور دیگری رقم می زند.
بایسیکل ران
مهم ترین فیلم دوچرخهای سینمای ایران است که در آن نسیم، پناهجوی افغان برای تامین هزینه درمان بیماری همسرش، هفت شبانهروز رکابزنی در یک مسابقه شرط بندی را میپذیرد. او که در افغانستان، قهرمان دوچرخهسواری بود، همه سختیها و رفتارهای غیرانسانی این معرکه را به جان می خرد و به نمادی از مقاومت تبدیل میشود. معرکه گیر با بازی اسماعیل سلطانیان و با صداپیشگی منوچهر اسماعیلی، وقتی میخواهد با چربزبانی، تماشاگران را به وجد بیاورد، با لکنتی دست و پاشکسته میگوید: اسمش نسیمه، ولی توفان می کنه.
برخی صحنهها و سکانسهای فیلم همچون استفاده از چوب کبریت برای جلوگیری از خواب و سیلی زدن جمعه، پسر نسیم به پدر برای نخوابیدنش به قابهای درخشانی در سینمای ایران تبدیل میشود. پوستر بایسیکل ران هم که اثر ابراهیم حقیقی است، به خوبی حال و روز شخصیت اصلی فیلم را بیان میکند.
ایتی، موجود فرازمینی
یکی از مهمترین سکانسهای این فیلم کودکانه و علمی-تخیلی ساخته استیون اسپیلبرگ، سکانس دوچرخهسواری بچهها در فیلم است که حتی صعود الیوت و ئیتی به آسمان و دوچرخهسواری آنها با پسزمینه ماه، به پوستر و نماد فیلم تبدیل شد.
ماجراجویی بزرگ پیوی
این فیلم که از اولین فیلمهای سینمایی تیم برتون است، قصه جوانی عجیب و غریب و با خصوصیات بچگانه به نام پیوی هرمان را روایت میکند که عاشق دوچرخهاش است و هیچچیز را در دنیا به اندازه آن دوست ندارد. پس فکر کنید که بعد از دزدیدنش چه حالی پیدا میکند.