سریال تلخ قند

تحریم‌ها در کنار سوءمدیریت، شرایط را برای بیماران مبتلا به دیابت دشوارتر کرده است ‌

سریال تلخ قند

چرخه عذاب اضطراب برای افراد دچار دیابت در ایران رسیده است به اول این دایره؛ دوباره خبری از کمبود انسولین دست به دست می‌شود تا هشت میلیون دیابتی در ایران با نگرانی به سرانجام این خبر فکر کنند. دی 98 بود که هنوز فکر و خیال ایرانی‌ها به کرونا مشغول نشده، «سهمیه‌بندی انسولین» در برخی داروخانه‌ها از زبان مسؤولان خبرساز شد. سهمیه‌بندی‌ای که ابتدا در مشهد انجام شد و خیلی زود شهرهای دیگر ایران هم از کمبود این دارو گلایه کردند، هر چند مدتی بعد این چرخه اضطراب پایان یافت و جایش را به چالش کرونا داد اما حالا دوباره بحث کمبود انسولین در ایران به گوش می‌رسد و احتمالا حالا هشت میلیون بیمار دیابتی دارند به پیامدهای این اختلال فکر می‌کنند. برای بیماران دیابتی وقتی گزاره «کمبود انسولین» وجود دارد دلایل کمبود چندان مهم نیست،‌ قطعا کمبود هولناک است اما از زبان مسؤولان قسمت دوم ماجرا از اهمیت بیشتری برخوردار است، این که چرا نیست. دلایل هم همیشه زیاد بوده؛ از این که برخی سوداگران با اخذ سهمیه بیشتر انسولین از داروخانه‌ها آن را در ناصرخسرو با چندین برابر قیمت پول می‌کنند گرفته تا مشکلات کمبود منابع ارزی و البته تحریم‌هایی که نفس بیماران دیابتی در ایران را به شماره انداخته است.

توجیه دارو تحریم نیست حالا برای همان‌هایی که از ابتدا آن را توجیه بی‌کفایتی وزارت بهداشت می‌دانستند خریدار ندارد، چرا که حالا برای همه آنها هم ثابت شده حتی اگر تحریم نباشد راه خریدن و تهیه آن تحریم است. فارغ از دلایل کمبود انسولین یعنی همان قسمت دوم ماجرای مورد علاقه مسؤولان باید اعتراف کنیم  انسولین کالای زینتی نیست که مردم شرایط کمبود آن را درک کنند، داروی مهمی است برای هشت میلیون ایرانی درگیر با این بیماری که اگر نباشد پیامدهای بازگشت‌ناپذیری برایشان به همراه دارد؛ ‌پیامدی که هر بار با انتشار خبری از کمبود آن در بازار، کابوسی تلخ روی سر بیماران پرواز می‌کند و می‌نشیند ابتدای چرخه عذاب اضطراب.
تحریم‌ها و سهمیه‌بندی انسولین
انسولین مانند کلیدی است که امکان جذب قند در سلول‌ها را فراهم می‌کند. در صورت کمبود انسولین، مستقل از میزان قند واقعی در خون، بدن احساس ضعف خواهد داشت. این توصیفی خلاصه از دیابت است. با این تعریف، دیابت فراوانی بسیاری در ایران دارد، آن طور که مسؤولان آمار می‌دهند شرایط بدنی بیش از هشت میلیون ایرانی با توصیف ابتدایی این بیماری همخوان است. این در حالی است که هنوز 30 درصد مردم به داشتن علائم این بیماری ناآگاه هستند. فراوانی تعداد بیماران دیابتی در ایران آنقدر هست که یکی از بالاترین میزان ارزبری‌های دارویی در کشور مربوط به انسولین باشد. سرچشمه مشکل هم همین جاست. چرا که ایران حالا سال‌هاست با تحریم‌های ظالمانه آمریکا روبه‌روست و در رابطه با تامین ارز برای تهیه انسولین دچار مشکلات عدیده‌ای است. راه‌حل فعلی این وضعیت اما همانی است که بود. این راه حل به طور خلاصه از زبان فاطمه آقازاده مدیر نظارت فرآورده‌های دارویی معاون غذا و داروی آذربایجان‌غربی عنوان
شده است.
او می‌گوید: « به علت کمبود مقطعی و کشوری، توزیع در سطح همه داروخانه‌ها امکان‌پذیر نبوده و به جهت کنترل و نظارت دقیق بر نحوه توزیع، مقرر شد که این میزان در بین تعداد محدودی از داروخانه‌های منتخب توزیع شود که در صورت رفع کمبود مجددا توزیع آن در کلیه داروخانه‌ها صورت می‌پذیرد.»
ذائقه‌ دیابتی‌ها فرق کرده
هم در گفته‌های فاطمه آقازاده و هم از حرف‌های محمدرضا شانه‌ساز می‌توان متوجه شد انسولینی که حالا در داروخانه‌ها یافت نمی‌شود «انسولین قلمی»  است. رئیس سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت بخشی از دلایل نایاب‌شدن انسولین قلمی را تغییر ذائقه و سلیقه بیماران می‌داند. او می‌گوید: «با وجود این که سال‌ها این دارو را به صورت ویال در کشور تولید می‌کردیم، اما به دلیل این که ذائقه و سلیقه بیماران عوض شده و به سمت «پن» و اقلام دیگر انسولین تغییر یافته، در تامین این‌ اقلام با مشکلاتی مواجه هستیم.»  فارغ از تغییر ذائقه برای استفاده از انسولین قلمی دلیل دیگر کمبود این نوع انسولین را باید منحصر بودن این دارو به واردات دانست، چرا که آن طور که مسؤولان وزارت بهداشت می‌گویند در حوزه دیگر انواع انسولین تولیدات داخلی توانسته به نوعی جایگزین تاخیر و اختلال در بازار دارو باشد.
همنشینی اضطراب و انسولین
این روزها اگر به داروخانه‌ها سر بزنید و سراغ داروی بیماران مبتلا به دیابت را بگیرید، بیشتر با واژه نداریم رو‌به‌رو می‌شوید. همه آن چند نفری که با روزنامه جام‌جم حرف زده‌اند در این نکته گفته مشترکی دارند که برای یافتن انسولین حالا چند روزی است داروخانه به داروخانه سر می‌زنند. نکته مشترک دیگر در گفته‌های این افراد در اضطرابی نهفته است که خبر کمبود انسولین آن را ایجاد کرده است. دکتر‌اسدا... رجب،  رئیس هیات‌مدیره انجمن‌دیابت‌ایران هم به این نکته اشاره پر‌رنگی دارد. او می‌گوید: «هشت میلیون یعنی جمعیت بزرگی از کشور به دیابت مبتلا هستند. حالا در نظر بگیرید اگر قرار باشد خبری مبنی بر کمبود داروی مخصوص این افراد پخش شود، چه نگرانی و استرسی در این افراد به وجود می‌آید و تا چه میزان هجوم به داروخانه‌ها برای خرید دارو افزایش می‌یابد.»
وقتی از پیامدهای انتشار خبر کمبود انسولین از یکی از بیماران هم می‌پرسیم او برای فهم حال روانی‌اش فقط یک کلمه می‌گوید: «وحشتناک». توضیح او درباره پیامدهای نبود انسولین میزان وحشتش را توجیه می‌کند. خلاصه‌اش می‌شود کمای دیابتی و سکته‌مغزی و مرگ. حالا می‌توان متوجه شد برای آنهایی که حتی لغو یک وعده تزریق انسولین آنها را در راه این سرانجام خاموش می‌کشاند خبر انتشار کمبود انسولین چه فشاری روی روان آنها می‌گذارد.
فاصله دور « به زودی» !
این روزها که دوباره چرخه کمبود داروی انسولین آغاز شده‌ا‌ست و هم در گذشته که این کمبودها خودش را به چشم می‌آورد از زبان بسیاری از مسؤولان وعده‌ای با قید
«به‌زودی» عنوان می‌شده‌ا‌ست. در همه اخبار مرتبط گذشته قید «به‌زودی» را می‌توان به چشم دید. این بار هم در بر همان پاشنه می‌چرخد و این وعده همچنان با لحنی آرام در میانه اخبار ناگوار از زبان این مسؤولان شنیده می‌شود. محمدرضا شانه‌ساز، رئیس سازمان دارو و غذا این قید را این‌طور عنوان می‌کند:
«در مجموع به دنبال برنامه‌ریزی که صورت گرفته و تولیدی که در داخل کشور توسط چند شرکت خواهیم داشت، به زودی شاهد هیچ کمبودی در زمینه تامین انسولین برای بیماران نخواهیم بود.» قید «به‌زودی» معطوف به وعده تولید انسولین قلمی داخلی است. در میانه گفته‌های کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت می‌توان به این وعده و قید دست پیدا کرد. او با اشاره به کمبود انسولین در بازار داروی ایران و مشکلات ارزی و تحریم‌ها و گلایه از سوءاستفاده‌گران گفته‌ا‌ست  «انسولین قلمی تولید داخل نیز به‌زودی وارد بازار خواهد شد» از تناقض عجیب «به‌زودی» و فاصله آن تا رسیدن این دارو به بیماران‌مبتلا که بگذریم حتی تحقق این وعده چند‌ساله هم آنطور که بیماران دیابتی می‌گویند جای خوشحالی ندارد. یکی از این بیماران که چهارسالی است دچار معضلات این بیماری است می‌گوید: «تولید داخلی انسولین قلمی خبر استرس‌زایی است. چرا‌که ممکن است بدن،  واکنش‌های متفاوتی به داروی داخلی داشته باشد چرا که سال‌هاست ذائقه این بیمار به داروی پیشین عادت کرده‌ا‌ست و دوم این‌که احتمالا با ورود داروی داخلی داروی پیشین غیر‌قابل دسترس‌تر خواهد شد.»