اعتراض با طعم گوجه سبز و دلال
حامد عسکری شاعر و نویسنده
جلوس کرده ایم در بهار خواب زیر باد نمناک این عجایب صنعت کولر. گوجه سبز با دلال گاز میزنیم و هی این خشایار الدنگ برایمان فتو و مووی از آشوبهای ینگه دنیا برایمان ارسال میکند هی پلی میکنیم، هی حالمان غریب میشود. یاد غائله آشوبهای ممسنی و چادران میافتیم. به خدا که اگر ما این وینچسترها و شات گانها را داشتیم کی ترکمانچای را امضا میکردیم . چنان رعیت آمریکایی ریختهاند به تاراج فروشگاهها که گویی قحطی در پیش است . البت که بی نظمی و غارت و چپاول در همه قصبات جهان و با هر منطقی محکوم و رذل و نکوهیده است، لکن ماندهایم این رعیت آمریکایی که یک عمر جراید و سینماتوگراف و آرتشان را توی سرمان زدهاند و تحقیرمان کردهاند که بفرما، ببین چه انسانند و مهربان، اینگونه قفسهها را خالی کردهاند و سگ صاحبش را نمیشناسد . در یکی از همین ویدئوها، بانوی محترمی چهار فروند آباژور را زده بود زیر بغل و از فروشگاهی در حال گریختن بود و در خیابانی دیگر دو جوان صندوق عقب خودرویشان را پر ازملابس زیر مردانه کرده بودند و با گروهی دیگر بر سر تقسیمشان کار کشیده بود به تیر و تفنگ در کردن و خین و خینریزی ... غرض اینکه رجا واثق داریم غیور مردان آمریکایی خسته نگشته از تیر و تفنگ نترسیده و همانطور که تاکنون در پی خونخواهی آن جوان مظلوم سیاهپوست بودهاند، تلاش کرده و این مردک زردنبوی دیوانه جناب پرزیدنت ترامپ را زودتر ادب و چپقش را چاق کنند .