راز پرونده راكد
شما خوانندگان عزیز برای ما بنویسید كه سرگرد بعد از بررسی پرونده و صحبت با همسر مرد جوان چطور متوجه شد این مرد به قتل رسیده و ماجرای گازگرفتگی برای صحنهسازی بوده است؟ اگر داستان را با دقت بخوانید متوجه میشوید. دو دلیل برای افشای راز این پرونده را همراه با نام و نام خانوادگی به شماره 300011224 پیامك كنید. هر هفته به دو نفر از كسانی كه پاسخ صحیح بدهند، به قید قرعه كارت هدیه 50 هزار تومانی اهدا میشود.
وحید شکری تپش
سرگرد میری در اداره در حال نوشتن گزارش یك پرونده قتل بود كه از دفتر رئیس اداره با او تماس گرفتند و خواستند به آنجا برود. وقتی وارد اتاق رئیس شد به احترام پا كوبید و سردار از او خواست بنشیند. بعد پروندهای را كه روی میزش بود به سمت او گرفت و گفت: این پرونده مربوط به زمستان سال گذشته است. مرد جوانی در خانه اش دچار گازگرفتگی شده اما خانواده او مدعی هستند عروس خانواده به خاطر اختلافاتی كه با هم داشتهاند، پسرشان را كشته و با صحنه سازی قصد دارد ماجرا را گازگرفتگی نشان دهد. یك بار پیش از این پرونده بررسی شده اما سرنخی دیدهنشده كه نشان دهد او به قتل رسیدهباشد. بازپرس جنایی پرونده را به اداره آگاهی ارسال كرده و خواسته دوباره تحقیقات تخصصی روی پرونده انجام شود. صحنه جرمی وجود ندارد و باید پرونده را مطالعه كنی و اگر نیاز به تحقیق و بازجویی هم هست انجام بده. در آخر هم نتایج تحقیقات را در گزارش به بازپرس اعلام كن.
سرگرد پرونده را گرفت و راهی اتاقش شد تا تحقیقات درباره این پرونده را آغاز كند. بر اساس گزارش اولیه كلانتری، ساعت 12 شب 28 دی ماه زنی هراسان با پلیس و اورژانس تماس میگیرد و از مرگ مشكوك همسرش خبر میدهد. تیم تحقیق راهی محل شده و با جسد مردی 35 ساله به نام سامان در اتاق خواب روبهرو میشود. آثاری از درگیری روی بدن این مرد وجود نداشت و لوله بخاری از جایش بیرون آمدهبود. همین موضوع باعث شدهبود كه مرگ او بر اثر گازگرفتگی مطرح شود.
شكسته بودن پنجره باعث شدهبود او شعلهبخاری را زیاد كند. به همین خاطر گاز سریع در خانه منتشر شده و باعث مرگ مرد جوان شدهبود.
پزشكی قانونی هم مرگ را حدود 6 تا 8 ساعت قبل اعلام كرده و با توجه به علائم روی بدن احتمال گازگرفتگی را بعید ندانستهبود.
همسر سامان هم در تحقیقات مدعی شدهبود، آن روز عصر به خانه مادرش رفتهبود كه بعد از بازگشت با جسد همسرش رو به رو شده و با اورژانس تماس گرفته اما دیر شدهبود.
همه شواهد نشان از مرگ بر اثر گازگرفتگی داشت؛ اما پدر و مادر سامان این موضوع را قبول نداشتند و ماجرا را صحنه سازی برای قتل میدانستند. ادعایی كه هیچ وقت ثابت نشدهبود و اصرار آنها به این موضوع باعث شد پرونده دوباره رسیدگی شود.
سرگرد شب پرونده را به خانه برد و نكاتی كه باید تحقیقات را روی آن متمركز میكرد، مشخص كرد و فردا صبح همسر سامان را برای تحقیقات به اداره آگاهی احضار كرد.
زن جوان در حالی كه خشم در صورتش موج میزد رو به روی سرگرد نشست و قبل از اینكه سرگرد حرفی بزند، گفت: قرار نیست هر دفعه كه پدر و مادرشوهرم از من شكایت میكنند به عنوان متهم به قتل مرا اینجا احضار كنید. اون خدا بیامرز به خاطر گازگرفتگی جانش را از دست داد و قتل در كار نبود.
چند سال بود ازدواج كردهبودید؟
سه سال قبل از فوت همسرم.
با هم اختلاف داشتید؟
سامان خیلی عصبی بود و وقتی عصبانی میشد كنترلی بر رفتارش نداشت.
روز حادثه شیشه پنجره اتاق شكستهبود، دلیلش چهبود؟
شب قبل دعوایمان شد. عصبانی گلدان را پرت كرد كه جا خالی دادم و به شیشه پنجره برخورد كرد و شكست.
ژ روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
به خاطر دعوای شب گذشته از دست سامان ناراحت بودم و بعد از ناهار با او تماس گرفتم و خبر دادم كه به خانه مادرم میروم. او هم قرار شد بعد از تمام شدن كارش به آنجا بیاید. ساعت 7 عصر با او تماس گرفتم كه تازه به خانه آمدهبود. گفت سریع دوش میگیرد و به آنجا میآید اما نیامد. چند بار با تلفنش تماس گرفتم كه جواب نداد. نگران شدم و با تاکسی به خانه برگشتم و با جسد او روی تخت روبهرو شدم.
فقط نمیدانم چطور تا الان این نقشه بچگانه برای قتل همسرت فاش نشده و كسی متوجه صحنه سازی ات نشدهاست. بهتر است این داستان را تمام كنی و واقعیت را بگویی.
شما هم حرف مادر شوهرم را میزنید و اشتباه میكنید، هیچ قتلی در كار نبود.
سرگرد وقتی دید، زن جوان قصدی برای اعتراف ندارد، با بازپرس جنایی تماس گرفت و دستور بازداشت او را گرفت.
پاسخ معمای قتل در تاریکی
سرگرد با بررسی صحنه و با کشف دو سرنخ متوجه شد زن جوان توسط نامزدش به قتل رسیده است. نخستین دلیل سرگرد تاریکی محل قتل بود. چطور نامزد مقتول توانسته بود از طبقه سوم جزئیات کامل قتل را ببیند در حالی که صاحبخانه و دیگر اهالی به خاطر تاریکی کوچه متوجه موتورسواران نشده بودند.
دومین دلیل دمپایی بود که مقتول به پا داشت. این نشان می داد که او در خانه بوده و ادعای متهم درباره اینکه او تازه به آنجا رسیده بود صحت نداشت. نبود یک لنگه دمپایی هم نشان میداد
او بعد از درگیری در جای دیگر به مقابل در منتقل شده بود.
این هفته در مسابقه معمای پلیسی 1677 نفر شرکت کردند که 501 نفر پاسخ صحیح داده و لیلا جمشیدپور از کرج و محمد راد از تبریز به قید قرعه برنده شدند.
سرگرد پرونده را گرفت و راهی اتاقش شد تا تحقیقات درباره این پرونده را آغاز كند. بر اساس گزارش اولیه كلانتری، ساعت 12 شب 28 دی ماه زنی هراسان با پلیس و اورژانس تماس میگیرد و از مرگ مشكوك همسرش خبر میدهد. تیم تحقیق راهی محل شده و با جسد مردی 35 ساله به نام سامان در اتاق خواب روبهرو میشود. آثاری از درگیری روی بدن این مرد وجود نداشت و لوله بخاری از جایش بیرون آمدهبود. همین موضوع باعث شدهبود كه مرگ او بر اثر گازگرفتگی مطرح شود.
شكسته بودن پنجره باعث شدهبود او شعلهبخاری را زیاد كند. به همین خاطر گاز سریع در خانه منتشر شده و باعث مرگ مرد جوان شدهبود.
پزشكی قانونی هم مرگ را حدود 6 تا 8 ساعت قبل اعلام كرده و با توجه به علائم روی بدن احتمال گازگرفتگی را بعید ندانستهبود.
همسر سامان هم در تحقیقات مدعی شدهبود، آن روز عصر به خانه مادرش رفتهبود كه بعد از بازگشت با جسد همسرش رو به رو شده و با اورژانس تماس گرفته اما دیر شدهبود.
همه شواهد نشان از مرگ بر اثر گازگرفتگی داشت؛ اما پدر و مادر سامان این موضوع را قبول نداشتند و ماجرا را صحنه سازی برای قتل میدانستند. ادعایی كه هیچ وقت ثابت نشدهبود و اصرار آنها به این موضوع باعث شد پرونده دوباره رسیدگی شود.
سرگرد شب پرونده را به خانه برد و نكاتی كه باید تحقیقات را روی آن متمركز میكرد، مشخص كرد و فردا صبح همسر سامان را برای تحقیقات به اداره آگاهی احضار كرد.
زن جوان در حالی كه خشم در صورتش موج میزد رو به روی سرگرد نشست و قبل از اینكه سرگرد حرفی بزند، گفت: قرار نیست هر دفعه كه پدر و مادرشوهرم از من شكایت میكنند به عنوان متهم به قتل مرا اینجا احضار كنید. اون خدا بیامرز به خاطر گازگرفتگی جانش را از دست داد و قتل در كار نبود.
چند سال بود ازدواج كردهبودید؟
سه سال قبل از فوت همسرم.
با هم اختلاف داشتید؟
سامان خیلی عصبی بود و وقتی عصبانی میشد كنترلی بر رفتارش نداشت.
روز حادثه شیشه پنجره اتاق شكستهبود، دلیلش چهبود؟
شب قبل دعوایمان شد. عصبانی گلدان را پرت كرد كه جا خالی دادم و به شیشه پنجره برخورد كرد و شكست.
ژ روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
به خاطر دعوای شب گذشته از دست سامان ناراحت بودم و بعد از ناهار با او تماس گرفتم و خبر دادم كه به خانه مادرم میروم. او هم قرار شد بعد از تمام شدن كارش به آنجا بیاید. ساعت 7 عصر با او تماس گرفتم كه تازه به خانه آمدهبود. گفت سریع دوش میگیرد و به آنجا میآید اما نیامد. چند بار با تلفنش تماس گرفتم كه جواب نداد. نگران شدم و با تاکسی به خانه برگشتم و با جسد او روی تخت روبهرو شدم.
فقط نمیدانم چطور تا الان این نقشه بچگانه برای قتل همسرت فاش نشده و كسی متوجه صحنه سازی ات نشدهاست. بهتر است این داستان را تمام كنی و واقعیت را بگویی.
شما هم حرف مادر شوهرم را میزنید و اشتباه میكنید، هیچ قتلی در كار نبود.
سرگرد وقتی دید، زن جوان قصدی برای اعتراف ندارد، با بازپرس جنایی تماس گرفت و دستور بازداشت او را گرفت.
پاسخ معمای قتل در تاریکی
سرگرد با بررسی صحنه و با کشف دو سرنخ متوجه شد زن جوان توسط نامزدش به قتل رسیده است. نخستین دلیل سرگرد تاریکی محل قتل بود. چطور نامزد مقتول توانسته بود از طبقه سوم جزئیات کامل قتل را ببیند در حالی که صاحبخانه و دیگر اهالی به خاطر تاریکی کوچه متوجه موتورسواران نشده بودند.
دومین دلیل دمپایی بود که مقتول به پا داشت. این نشان می داد که او در خانه بوده و ادعای متهم درباره اینکه او تازه به آنجا رسیده بود صحت نداشت. نبود یک لنگه دمپایی هم نشان میداد
او بعد از درگیری در جای دیگر به مقابل در منتقل شده بود.
این هفته در مسابقه معمای پلیسی 1677 نفر شرکت کردند که 501 نفر پاسخ صحیح داده و لیلا جمشیدپور از کرج و محمد راد از تبریز به قید قرعه برنده شدند.