گفتوگو با سعید علیحسینی، سرمربی تیم وزنهبرداری جوانان ایران
با استعدادهای ایران آبروداری میکنم
شاید حق سعید علیحسینی خیلی بیشتر از اینها بود که حالا دارد. چه زمانی که ورزش میکرد و چه حالا که سرمربی تیمملی جوانان شده است. به قول یکی از دوستان که میگفت:«اتفاقا خود سعید چون زخم خورده،چون حقاش را خوردند و چون به جایگاهی که باید نرسید، بهراحتی میتواند جوانها را تهییج کند،به آنها آموزش بدهد و برای آینده آمادهشان کند.»
او حالا سرمربی تیمملی جوانان وزنهبرداری ایران است. در اینکه تصمیم،تصمیم درستی بوده یا نه فقط خود سعید میتواند نظر بدهد اما برای آینده و برای اینکه سعیدها و بهدادها و رضازادهها به جهان معرفی شوند باید از یک جا شروع کرد و باید یک فرد باتجربه هم بالای سرشان باشد.سعید خودش هم میداند که راه سخت و دشواری دارد اما او در مقاطع مهمی کمر دشواریها را خم کرده و حالا خودش راست ایستاده تا جوانهایی را به سمت موفقیت هل بدهد که دوست دارند آینده وزنهبرداری ایران باشند.
چه شد سرمربی تیمملی جوانان شدم
بچه که بودم پدرم اولین مربیام بود.فرق بین اینکه پدر مربیات باشد این است که همه فوتوفنها را همان ابتدا بیکموکاست یادت میدهد.نه اینکه بقیه این کار را نکنند، منظورم این است که چون ارتباط نزدیک است زودتر به نتیجه میرسد. حالا به قولی همه آن فوتهای کوزهگری را بلدم. سالها تجربه کسب کردهام و میدانم چطور با جوانها سروکله بزنم.از مدتها قبل زمزمههایی برای این اتفاق شده بود و شورای فنی فدراسیون به این نتیجه رسیده بودند که من هدایت تیم جوانان را برعهده بگیرم.در نهایت هم این پست را قبول کردم و در مسابقات قهرمانی جهان در عربستان هدایت تیم برعهده من خواهد بود.
بیتجربه نیستم و یک شبه سرمربی نشدم
سالها تجربه دارم و گرمی و سردیهای زیادی را چشیدهام. شاید تصور خیلیها این باشد و پیش خودشان بگویند که سعید آمد و یکشبه شد سرمربی جوانان. اما شما میدانید که قبل از کرونا هم مربی ادواری تیمهای پایه و نوجوانان و همین جوانان بودم. کرونا که آمد واقعا اردوی خاصی نبود و مسابقهای هم برگزار نمیشد که بخواهم در خدمت دوستان باشم.
به من اعتماد کردهاند، پاسخ این اعتماد را میدهم
قبول دارم که شاید زمان زیادی در اختیارم نباشد اما به من اعتماد کرده و نسلی را در اختیارم گذاشتهاند که تکتک شان از آیندهسازان این رشته ورزشی هستند. میدانم کار سختی دارم و باآگاهی مسؤولیت را قبول کردهام. طبیعتا در قدم اول ریسک بزرگی کردهام اما خب من این ریسک را قبول کردهام و فقط میدانم که کار سختی دارم.
آیندههای ایران را درک میکنم
سالها قبل و در رده جوانان خودم رکورددار دنیا بودم. فکر میکنم همین اتفاق کمک بزرگی کند تا بتوانم این نسل را درک کنم و هر چه در چنته دارم برای آنها بگذارم. خیلی از ستارههای آینده از دل همین جوانها بیرون میآیند و اگر از همین حالا حمایت شوند و اعتماد به نفسشان کافی باشد میتوانند سالها در وزنهبرداری ایران بدرخشند.
همانطور که گفتم شرایط سخت است. زمانی که خودم در رده جوانان بودم تمریناتی به ما میدادند که در نهایت منجر به این شد که به رکوردهای خوبی برسم. من هم تلاش میکنم همه آن تجربیات را در اختیار وزنهبرداران جوان بگذارم و بتوانم روی کیفیت رکوردهایشان تاثیر بگذارم. باید عیار آنها را در اردو بسنجیم. کرونا خیلی از باشگاهها را تعطیل کرده است و بچهها باید آزمایش هم بدهند.مدتی باید آنها را زیرنظر داشته باشیم.
نمیگذارم حسرتهای من به دل جوانان بماند
چیزی که از آن مطمئن هستم این که تیمی به جده اعزام میشود که برای ایران آبروداری کند. هنوز خودم حسرت سالهای قبل را میخورم. حسرت حضور در المپیک و کسب مدال.
حالا انگیزه بیشتری دارم و انرژیام را برای این جوانها میگذارم و اجازه نمیدهم حسرتی به دل این جوانها بماند. البته باید افزود همه ورزشکاران بدانند کسب مدال المپیک تمام زندگی نیست. من مشکلاتی را در زندگی ورزشیام تجربه کردم که باعث شده زیاد به گذشته فکر نکنم و به فکر اهداف جدید باشم و تاثیر مثبتی روی آینده داشته باشم.