خاطره جنایی
جنایت بعد از آزادی
چند سال قبل در یکی از شهرهای اطراف تهران مشغول به خدمت بودم که سحرگاه یک روز زمستانی کشف جسد مردی میانسال گزارش شد و راهی محل کشف جسد شدیم. بررسی جسد نشان داد، مرد ناشناس با اصابت ضربههای چاقو به بدنش به قتل رسیده است. در اطراف جسد نیز یک تکه طناب و تختهسنگی خونآلود پیدا شد. بررسیهای محل جنایت نشان میداد، عامل یا عاملان جنایت مرد ناشناس را در محل دیگری به قتل رسانده و جسدش را به آنجا منتقل کردهاند. در ادامه با توجه به این که هیچ سرنخی در محل حادثه وجود نداشت جسد با دستور بازپرس جنایی برای شناسایی هویت مقتول و علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.
چهار ماه از کشف جسد گذشته بود و هیچ ردی در دست نبود تا اینکه مرد جوانی با مراجعه به اداره آگاهی از ناپدید شدن مرموز پدرش خبر داد. وی اظهار داشت؛ ما ساکن تهران هستیم. پدرم با خودروی پرایدش مسافرکشی میکرد. چهار ماه قبل برای کار از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. در این مدت خیلی بهدنبال او گشتیم تا اینکه به ما گفتند جسدی با مشخصات پدرم در این شهر پیدا شده است. به همین خاطر من برای بررسی این موضوع به اینجا آمدم. مرد جوان را به پزشکی قانونی فرستادم که با دیدن عکسهای جسد پدرش را شناخت و گفت: بعد از کشتن پدرم، خودروی پراید او سرقت شده و احتمال میدهم انگیزه قتل او سرقت باشد. خودروی مقتول تنها سرنخ ما برای کشف راز این جنایت بود، به همین خاطر شماره پلاک آن را در سیستم ثبت کردیم که مشخص شد، یک روز بعد از قتل خودرو در شهر دیگری پیدا شده بود.
با پلیس آن شهر تماس گرفتم که ماموران گفتند، خودروی پراید در کنار خیابانی پارک بوده و مردی برای بردن آن سراغش آمده بود. اهالی به رفتار او مشکوک شده و سد راهش میشوند که او با رها کردن خودرو فرار میکند.
تحقیقات را روی این مرد متمرکز کرده و او را در غرب کشور شناسایی کرده و دستگیر کردیم. متهم در جریان تحقیقات به قتل اعتراف کرد و گفت: چند روز قبل از جنایت به اتهام سرقت تلفن همراه دستگیر شده و با سپردن وثیقه آزاد شدم. پس از آزادی به اتفاق همسرم تصمیم به زورگیری گرفتیم. به همین خاطر خودرو پراید را به مقصد جنوب تهران به صورت دربستی کرایه کردیم. طبق نقشه در میانه راه من خودم را به خواب زدم همسرم نیز مشغول حرف زدن با راننده شد. پس از دقایقی از خواب بیدار شده و با همسرم دعوای صوری راه انداختم. در بزرگراه، راننده خودرو را نگه داشت تا موضوع را برای من توضیح دهد. همان موقع همسرم طنابی را از پشت سر دور گردنش انداخت و هر دو طناب را کشیدیم. بعد من با سنگ و همسرم با کارد چند ضربه به او زدیم. پس از قتل جسد او را در کنار اتوبان انداخته و با سرقت پول و گوشی تلفن همراه مقتول فرار کردیم. خودرو را هم در کنار خیابان رها کردیم، اما روز بعد وقتی میخواستم آن را بردارم اهالی به ماجرا مشکوک شده و مجبور به فرار شدم.
پس از این اعتراف، همسر متهم نیز دستگیر شد و به همراهی در این سرقت مرگبار اعتراف کرد.
مسافربرها دقت کنند
راز این جنایت بعد از چهار ماه فاش شد و خون مقتول پایمال نشد، اما ما همچنان شاهد قتل رانندههای مسافربر هستیم که قربانی طمع سارقان مسافرنما میشوند. بارها پلیس در این باره هشدار داده و از رانندگان خواسته هنگام سوار کردن مسافران بهخصوص مسافران دربستی دقت داشته باشند تا در دام دزدان گرفتار نشوند. این مجرمان برای اینکه طعمه را فریب دهند، اغلب پیشنهادهای وسوسهکنندهای را مطرح میکنند و کرایهای بیش از مبلغ معمول مطرح میکنند. برخی از آنها هم برای اعتمادسازی زنی را با خود همراه میکنند.
چهار ماه از کشف جسد گذشته بود و هیچ ردی در دست نبود تا اینکه مرد جوانی با مراجعه به اداره آگاهی از ناپدید شدن مرموز پدرش خبر داد. وی اظهار داشت؛ ما ساکن تهران هستیم. پدرم با خودروی پرایدش مسافرکشی میکرد. چهار ماه قبل برای کار از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. در این مدت خیلی بهدنبال او گشتیم تا اینکه به ما گفتند جسدی با مشخصات پدرم در این شهر پیدا شده است. به همین خاطر من برای بررسی این موضوع به اینجا آمدم. مرد جوان را به پزشکی قانونی فرستادم که با دیدن عکسهای جسد پدرش را شناخت و گفت: بعد از کشتن پدرم، خودروی پراید او سرقت شده و احتمال میدهم انگیزه قتل او سرقت باشد. خودروی مقتول تنها سرنخ ما برای کشف راز این جنایت بود، به همین خاطر شماره پلاک آن را در سیستم ثبت کردیم که مشخص شد، یک روز بعد از قتل خودرو در شهر دیگری پیدا شده بود.
با پلیس آن شهر تماس گرفتم که ماموران گفتند، خودروی پراید در کنار خیابانی پارک بوده و مردی برای بردن آن سراغش آمده بود. اهالی به رفتار او مشکوک شده و سد راهش میشوند که او با رها کردن خودرو فرار میکند.
تحقیقات را روی این مرد متمرکز کرده و او را در غرب کشور شناسایی کرده و دستگیر کردیم. متهم در جریان تحقیقات به قتل اعتراف کرد و گفت: چند روز قبل از جنایت به اتهام سرقت تلفن همراه دستگیر شده و با سپردن وثیقه آزاد شدم. پس از آزادی به اتفاق همسرم تصمیم به زورگیری گرفتیم. به همین خاطر خودرو پراید را به مقصد جنوب تهران به صورت دربستی کرایه کردیم. طبق نقشه در میانه راه من خودم را به خواب زدم همسرم نیز مشغول حرف زدن با راننده شد. پس از دقایقی از خواب بیدار شده و با همسرم دعوای صوری راه انداختم. در بزرگراه، راننده خودرو را نگه داشت تا موضوع را برای من توضیح دهد. همان موقع همسرم طنابی را از پشت سر دور گردنش انداخت و هر دو طناب را کشیدیم. بعد من با سنگ و همسرم با کارد چند ضربه به او زدیم. پس از قتل جسد او را در کنار اتوبان انداخته و با سرقت پول و گوشی تلفن همراه مقتول فرار کردیم. خودرو را هم در کنار خیابان رها کردیم، اما روز بعد وقتی میخواستم آن را بردارم اهالی به ماجرا مشکوک شده و مجبور به فرار شدم.
پس از این اعتراف، همسر متهم نیز دستگیر شد و به همراهی در این سرقت مرگبار اعتراف کرد.
مسافربرها دقت کنند
راز این جنایت بعد از چهار ماه فاش شد و خون مقتول پایمال نشد، اما ما همچنان شاهد قتل رانندههای مسافربر هستیم که قربانی طمع سارقان مسافرنما میشوند. بارها پلیس در این باره هشدار داده و از رانندگان خواسته هنگام سوار کردن مسافران بهخصوص مسافران دربستی دقت داشته باشند تا در دام دزدان گرفتار نشوند. این مجرمان برای اینکه طعمه را فریب دهند، اغلب پیشنهادهای وسوسهکنندهای را مطرح میکنند و کرایهای بیش از مبلغ معمول مطرح میکنند. برخی از آنها هم برای اعتمادسازی زنی را با خود همراه میکنند.