در اداره در حال بررسی پرونده‌ها بودم که از بیمارستانی تماس گرفتند و خبر دادند دختر جوانی به طور مشکوکی در آنجا فوت کرده است. برای بررسی موضوع راهی بیمارستان شدم. دختر 20‌ساله روز قبل از سوی سه پسر جوان به بیمارستان منتقل شده بود که بعد از بستری کردن دختر‌، از بیمارستان فرار کرده بودند.
پزشک در معاینات اولیه خود علت مرگ دختر جوان را مسمومیت با متادون اعلام کرد و گفت: وقتی این دختر به بیمارستان منتقل شد‌، وضع خوبی نداشت. مسمومیت شدید با متادون او را به حالت کما برده بود. برای نجات جانش خیلی تلاش کردیم اما بی‌فایده بود.  جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد که گزارش پزشکی قانونی راز جنایتی سیاه را فاش کرد. در گزارش پزشکی قانونی آمده بود، این دختر چند روز مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته بوده است.
شواهد اولیه این فرضیه را قوت بخشید که دختر جوان در دام متجاوزان گرفتار شده است. برای شناسایی متهمان به بررسی دوربین‌های مداربسته بیمارستان و اطراف آن پرداختیم و سرنخی از خودروی متهمان به دست آمد. با بررسی خودرو و مشخصاتش هویت مالکش را شناسایی و او را دستگیر کردیم. با انتقال پسر جوان به اداره آگاهی او منکر اطلاع از ماجرا شد اما بررسی فیلم دوربین مداربسته مشخص کرد او شب حادثه در بیمارستان بوده است.
پسر جوان که هیچ راهی جز   بیان حقیقت نداشت لب به اعتراف گشود و گفت: دختر جوان لیلا نام داشت و اهل یکی از شهرهای شمالی کشور بود. او در اینترنت با یکی از دوستانم به نام شاهین دوست و دلباخته شاهین شده بود. چند روز قبل برای رسیدن به شاهین از خانه‌شان فرار کرد و به شهر ما آمد. شاهین با دیدن او شوکه شده بود و فکر نمی‌کرد رابطه‌شان به اینجا کشیده شود. یک روز با من تماس گرفت و خواست به باغ‌شان بروم. وقتی به آنجا رفتم با دختر جوان و یکی دیگر از دوستانم به نام مهدی رو‌به‌رو شدم. شاهین دختر جوان را مجبور کرد قرص متادون بخورد و بعد که آن دختر از حال عادی خارج شد ما او را مورد آزار و اذیت قرار دادیم. این روند سه روز ادامه داشت و شاهین به آن دختر قرص می‌داد. وقتی به خودمان آمدیم‌، حال آن دختر بد شده بود. خیلی ترسیدیم و او را به بیمارستان رساندیم و فرار کردیم.
پس از اعترافات پسر جوان و رازگشایی از قتل، دو همدستش هم دستگیر شدند. متاسفانه در این پرونده دختر جوان با یک ارتباط اینترنتی دلباخته پسری شده و بدون شناخت از آن پسر به او اعتماد کرده و کاخ آرزوهایش را در کنار او بنا می‌کند. این دختر برای رسیدن به آرزوهایش از خانه فرار کرده و سراغ پسر جوان می‌آید اما او مرتکب این جنایت سیاه می‌شود.