بزرگترین رویداد صنایع دستی و گردشگری کشورمان انتظار هنرمندان صنایع دستی را برآورده نکرد
نوبت بازارچههای نوروزی است
یک شروع خوب برای نوروزی متفاوت؛ این آرزوی مشترک همه هنرمندانی بود که در چهاردهمین نمایشگاه بینالمللی گردشگری و صنایع دستی شرکت کرده بودند؛ همه آنهایی که درست از اولین روزهای اسفند سال گذشته، کار و زندگیشان تحت تاثیر شیوع ویروس کرونا از این رو به آن رو شده و قرار بود این نمایشگاه فرصتی باشد برای جبران بخشی از خسارتهای ریز و درشتی که امسال بر پیکره نحیف صنایع دستی کشورمان وارد شده بود؛ اما زیر سقفهای بلند نمایشگاه بینالمللی تهران، فاصله تحقق این آرزو تا واقعیت زیاد بود. همین است که حالا جمعی از هنرمندان صنایعدستی دور هم جمع شدهاند و با یک پویش جدید میخواهند نوشدارو را قبل از مرگ سهراب برسانند؛ هنرمندانی که در این روزهای پایانی سال 99، چشم امید به یاری و مساعدت مسوولان بستهاند برای برگزاری بازارچههای نوروزی صنایع دستی، اتفاقی که به گمان آنها اگر بیفتد، میتواند خونی تازه در کالبد بیجان این روزهای صنایع دستی به جریان دربیاورد.
این فعال صنایع دستی در ادامه با اشاره به اینکه چراغ کارگاههای صنایع دستی زیادی در این مدت خاموش شده میگوید:« با وعده و وعیدهایی که در یک سال گذشته به هنرمندان صنایع دستی دادهاند، هیچ اتفاق مثبتی برای این هنرمندان نیفتاده، بیمه بیکاری، جبران ضرر و زیان ناشی از کرونا و...در عمل اجرایی نشده، بسیاری از هنرمندان صنایع دستی چکهای برگشتی دارند درحالی که وعده داده شده بود که حداقل چک این صنعتگران در این روزهای رکود کرونایی برگشت نخورد!»
بازارچههای نوروزی را راه بیندازید
چشم امید این هنرمندان هرجای کشورمان که باشند- از شمالیترین استان تا جنوبیتریناش- به نوروزی است که تا چند روز دیگر از راه میرسد؛ نوروزی که هرسال گُل سرسبد فروشهای سالانه هنرمندان صنایع دستی بود و خستگی یک سال کاری را از تنشان بیرون میبرد.
آنها امیدوارند که حداقل نوروز 1400 مثل نوروز 99 نباشد و این عضو کمپین حمایت از تولیدکنندگان صنایع دستی در همین رابطه میگوید: عید پیش روی ماست و باید فکری به حال حل مشکل هنرمندان صنایع دستی شود، شاید حداقل با برگزاری بازارچههای نوروزی بتوان تا اندازهای از ضرر و زیان ناشی از بیکاری یکساله این هنرمندان و صنعتگران را جبران کرد و امیدواریم ستاد ملی کرونا برای این موضوع از همین حالا تصمیم مناسبی اتخاذ کند.
برگزاری بازارچهها در فضای باز با رعایت تمام پروتکلهای بهداشتی، درخواستی است که حالا از سوی این هنرمندان و صنعتگران مطرح شده است، درخواستی که امیدوارند مورد توجه قرار بگیرد: «وقتی یک هنرمند نتواند کسب درآمد کند چطور میتواند اقساط وامهایش پرداخت کند؟ وقتی نتواند محصولاتش را بفروشد خرج خانه و زندگیاش را از کجا بیاورد؟» این حالا حرف مشترک همه آنهایی است که در یک سال گذشته، در سختترین شرایط اقتصادی روزگار گذراندهاند.
دست خالی هنرمندان از نمایشگاه
چهاردهمین نمایشگاه بینالمللی گردشگری و صنایع دستی، در آخرین روز عمر کوتاهش، یک مهمان ویژه داشت؛ علیاصغر مونسان، وزیرگردشگری، صنایعدستی و میراثفرهنگی در ساعات پایانی این نمایشگاه، از آن بازدید و با ابراز رضایت از برگزاری این نمایشگاه عملکرد آن را مثبت ارزیابی کرد و گفت، غرفههای صنایعدستی بسیار پویا بودهاند و امیدوار است بعد از مدتها فروش خوبی را تجربه کرده باشند.
امید آقای وزیر اما در دنیای واقعی و در غرفههای بزرگ و کوچکی که هرکدام رنگوبویی از صنایعدستی منحصربهفرد یک شهر کشورمان را با خود داشتند، به ثمر نرسید. این نمایشگاه در نگاه بسیاری از غرفهداران و شرکتکنندگان، هیچ شباهتی به نمایشگاههای قبلی نداشت.
کرونا کار خودش را کرده بود و این را میشد از تعداد بازدیدکنندهها فهمید؛ بازدیدکنندههایی که سعی کرده بودند تمام پروتکلهای بهداشتی را مطابق دستورالعمل ستاد کرونا و ساز و کارهای در نظر گرفتهشده در نمایشگاه رعایت کنند؛ از زیر تونل ضدعفونی گذشته بودند و با تبسنجی، پا به محوطه داخلی نمایشگاه که دست بر قضا یک فضای بسته البته وسیع بود گذاشته بودند. تعداد این بازدیدکنندهها اما زیاد نبود و همین موضوع برای غرفهدارانی که هزینه زیادی برای اجاره غرفهها پرداخته بودند، مساوی بود با اوج ناامیدی.
علیرضا شیرمردی، یکی از همین هنرمندان بود که در یکی از راهروهای سالن A31، تکوتنها در غرفهای نشسته بود که دیوارهایش پر از محصولات چرمی بود؛ از کیف و کمربند گرفته تا کلاه و دستکش. او به ما گفت: «نهتنها من که همه هنرمندان صنایعدستی چشم امیدشان به برگزاری این نمایشگاه بود. از نمایشگاه ملی مجازی که هیچ خیری ندیدیم و هیچ فروشی نداشتیم. وقتی فراخوان برگزاری نمایشگاه اعلام شد با وجود هزینه بالای غرفهها گفتیم شاید بازدیدکنندهها زیاد باشند و به نوعی فروش ما هم بالا برود و حداقل تا اندازهای خسارتی که امسال از کرونا دیدهایم جبران شود اما حالا دست از پا درازتر به شهر خودمان برمیگردیم.»
حرفهای او را مرضیه حسنزهی، هنرمند کارآفرین دیگر کشورمان هم تکرار کرد. او که از محله شیرآباد زاهدان و با محصولات سوزندوزیای که هنر دست زنان سرپرست خانوار این محله بود، مهمان نمایشگاه شده بود، به ما گفت: «در یکسالی که کرونا آمده ما اصلا فروش خوبی نداشتیم، چون گردشگری تعطیل بود. در استان ما فروش محصولات صنایعدستی وابستگی زیادی به گردشگری دارد و وقتی گردشگر نباشد چیزی هم فروخته نمیشود. به همین دلیل است که میگویم کرونا به ما خیلی ضربه زد و امیدوار بودیم حداقل در این نمایشگاه تا اندازهای این خسارت جبران شود. اما شرایط طوری است که حتی کرایه بلیت قطارمان را هم درنیاوردهایم.»
او با اشاره به هزینه چهارمیلیون و 300هزار تومانیای که برای اجاره یک غرفه 12متری پرداخت کرده، گفت: «ما حتی به اندازه هزینهای که پرداخت کردیم هنوز فروش نداشتیم و متاسفانه سال به سال حمایت از هنرمندها در نمایشگاه صنایعدستی کمتر میشود. قبلا یک جای اسکانی به ما میدادند، امکانات بیشتری در اختیارمان قرار میگرفت اما امسال با وجود اینکه میدانستند هنرمندهای صنایعدستی در سختترین شرایط اقتصادی هستند، نهتنها حمایت نکردند بلکه بالاترین مبلغ اجاره را هم از ماگرفتند.»
کرونا نمایشگاه را گران کرد
ما این گلایه را با پویا محمودیان، معاون صنایعدستی و هنرهای سنتی کشور در روز بازدیدش از نمایشگاه در میان گذاشتیم و او با تایید این گلایه گفت: «من هم قبول دارم که قیمت غرفهها امسال از سالهای قبل بیشتر بود و این موضوع مخصوصا در این شرایط اقتصادی برای هنرمندهای ما که روزهای سختی را هم سپری میکنند و در سالی که ما از ابتدایش نه نمایشگاه داشتیم نه بازارچه و محلی برای فروش و نه گردشگر داخلی و خارجی، سخت بود. اما با توجه به اینکه نمایشگاه در دوره کرونا اجازه برگزاری گرفت و باید یکسری پروتکلهای بهداشتی ویژه را رعایت میکرد، هزینههای جانبیای به آن تحمیل شد که بخشی از بالابودن هزینه غرفهها به همین موضوع برمیگشت، بخش دیگری هم به خاطر تورم اقتصادی این روزهای کشور بود و با این حال ما همه تلاشمان را کردیم که حداقل برای هنرمندانی که از استانهای کمبرخوردار و محروم شرکت کردهاند، شرایط ویژهتری در نظربگیریم. با این حال موافقم که قیمت غرفهها، مانعی بود برای اینکه خیلی از هنرمندان در این نمایشگاه ثبتنام و شرکت کنند.»