راحله امینیان درباره عواقب وخیم اخلاقی این ماجرا میگوید
واکنش خانوادهها واقعا نگرانکننده است
«من میگویم زنگ خطر شما بخوانید سرطان پیشرفته» این جمله را راحله امینیان میگوید و تصریح میکند در صفحه اینستاگرامش، آن را استوری هم کرده است. با استیصال و ناراحتی میگوید چارهای نمانده جز مدیریت، فیلترینگ راه چاره نیست بهخصوص حالا که معاش برخی خانوادهها با اینستاگرام پیوند خورده اما این وضع را هم خطرناک میداند. گفتوگوی ما با این مجری سرشناس را میخوانید.
با توجه به تجربههای قبلی واکنش مدیران و تولیدکنندگان محتوا و خانوادهها طوری بود که در این تجربه جدید، جامعه را ایمن کرده باشد؟
قطعا اگر واکنش درستی در تجربه قبل نشان داده بودیم الان دوباره همان وضع تکرار نمیشد درحالیکه این بار وضع وخامت اخلاقی کلیپ بالاتر هم هست. بیش از همه تصمیمسازان کشور واکنش درستی نشان ندادند و پشت گوش انداختند. رشته من روانشناسی است و در همین خصوص داشتم استوریهای این صفحه را نگاه میکردم تا ببینم کدام دسته از مخاطبان ویدئو فرستادهاند،. برایم بسیار عجیب بود که بعضی مادران به همراه فرزندان نوجوان و کودک خود، روی آهنگ فیلم گرفته و فرستاده بودند. به نظرم بیشتر آنها هیچ توجهی به محتوای این ویدئو نکردهاند و صرف رقصیدن روی آهنگ ریتمیک آن برایشان مهم بوده است یا اینکه میدانستند پیجشان در استوری این خواننده پرفالوئر دیده میشود از این فرصت برای دیده شدن استفاده کردهاند. در غیر این صورت به نظرم محال است پدر و مادری، این سطح از انحطاط اخلاقی در یک کلیپ و شعر را ببیند و حاضر شود فقط یکبار فرزندانش آن را ببینند. این واکنشها واقعا نگرانکنندهاند چون نشان میدهند سطح آگاهی خانوادهها از عواقب این کار چقدر پایین است و حتی مخاطبانی که به سن تکامل عقلی برای فهم این مسائل رسیدهاند تا چه اندازه نسبت به این دست محتواها، بیدفاع و ناآگاه هستند.
شما صاحب فرزندی در آستانه نوجوانی هستید، آیا او در معرض چنین محتوایی قرار دارد و اگر بله شما چهکار میکنید؟
تا قبل از کرونا که من اساسا معتقد به حضور افراد زیر 18سال در این بخشهای پرخطر فضای مجازی و مثلا باز کردن صفحهای به اسم خودشان در اینستاگرام نبودم اما متاسفانه شیوع کرونا، تمام محاسبات ما را برای روشهای تربیتی در مورد فرزندانمان بههم زد و انگار همهما بهاجبار پرت شدیم در فضای مجازی درحالیکه بیشتر خانوادهها برای این مقدار ورود آماده نبودند و بچهها هم دانش و آشنایی لازم را برای آن نداشتند و اگر هم قبلا وارد این فضا شده بودند، چون اغلب بهدوراز نظارت خانوادهشان بود، آگاهی لازم کسب نشده بود. در مورد فرزندم، بسیاری از این شبکهها و فضاها را مسدود کردهام و مثلا امکان گوگل کردن کلمات را از پیش روی او برداشتهام. سایر بخشها را هم با مدیریت نامحسوس خودم وارد میشود. البته مدیریت علنی هم حساسیتبرانگیز است و کنجکاوی مخرب را تحریک میکند. در مورد اینستاگرام که خطراتش آنقدر جهانی و واضح است که خود این شبکه برای مراقبت از سلامت اخلاقی و فکری کودکان، قوانینی را وضع کرده اما اینکه در بسیاری از کشورها این قوانین یکییکی دارد نقض میشود، نشان میدهد دستهایی پشت پرده است.
فکر میکنید راهکار چیست؟
این اتفاق گرچه برای بار چندم است که میافتد اما بههرحال این وجه مثبت را هم دارد که عمق فاجعه را به ما نشان میدهد. شخصاً در استوریهای همین دفعه این خواننده پی بردم که ما در مورد دانش حضور در فضای مجازی تا چه اندازه در حقوق خودمان و حقوق کودکانمان پرت هستیم. البته قطعا این اتفاق قابلتعمیم به همه جامعه نیست اما باید بدانیم در مورد این مسائل ابتدایی، دانش ما نسبت به حقوقمان در رسانههای صوتی و تصویری نباید منحصر به طیفهای خاص مثلا مذهبیها هم بشود. اصل نیاز به تربیت کودکان یک مسأله جهانی و فراگفتمانی است. شاید لازم است پویشی همهگیر راه بیفتد و همه باهم همدل شویم تا آگاهی خانوادهها و مردممان در این حوزه بالا برود. حداقلش این است که یک پویش همگانی راه بیندازیم تا این صفحه مخرب حذف شود، چراکه دارد قوانین بینالمللی را نقش و واقعا مرزهای وقاحت را جابهجا میکند. واقعا این دو روز فکرم مدام درگیر بوده است. ما داریم با آتشبازی میکنیم. عواقب آزادسازی اطلاعات در این حوزهها برای کودکان از بلوغ جنسی زودرس گرفته تا پاسخ نگرفتن این بلوغ در سالهای آینده، برای جامعه بسیار وخیم خواهد بود و انواع انحطاط اخلاقی را بهدنبال خواهد داشت. نباید دو سه روز شلوغش کنیم و باز یک ماه بعد یادمان برود. رسانه ملی و نهادهای مسؤول هم خیلی کمکاری کردهاند. باید زنگهای خطر این سرطان پیشرفته را جدی بگیریم.
با توجه به تجربههای قبلی واکنش مدیران و تولیدکنندگان محتوا و خانوادهها طوری بود که در این تجربه جدید، جامعه را ایمن کرده باشد؟
قطعا اگر واکنش درستی در تجربه قبل نشان داده بودیم الان دوباره همان وضع تکرار نمیشد درحالیکه این بار وضع وخامت اخلاقی کلیپ بالاتر هم هست. بیش از همه تصمیمسازان کشور واکنش درستی نشان ندادند و پشت گوش انداختند. رشته من روانشناسی است و در همین خصوص داشتم استوریهای این صفحه را نگاه میکردم تا ببینم کدام دسته از مخاطبان ویدئو فرستادهاند،. برایم بسیار عجیب بود که بعضی مادران به همراه فرزندان نوجوان و کودک خود، روی آهنگ فیلم گرفته و فرستاده بودند. به نظرم بیشتر آنها هیچ توجهی به محتوای این ویدئو نکردهاند و صرف رقصیدن روی آهنگ ریتمیک آن برایشان مهم بوده است یا اینکه میدانستند پیجشان در استوری این خواننده پرفالوئر دیده میشود از این فرصت برای دیده شدن استفاده کردهاند. در غیر این صورت به نظرم محال است پدر و مادری، این سطح از انحطاط اخلاقی در یک کلیپ و شعر را ببیند و حاضر شود فقط یکبار فرزندانش آن را ببینند. این واکنشها واقعا نگرانکنندهاند چون نشان میدهند سطح آگاهی خانوادهها از عواقب این کار چقدر پایین است و حتی مخاطبانی که به سن تکامل عقلی برای فهم این مسائل رسیدهاند تا چه اندازه نسبت به این دست محتواها، بیدفاع و ناآگاه هستند.
شما صاحب فرزندی در آستانه نوجوانی هستید، آیا او در معرض چنین محتوایی قرار دارد و اگر بله شما چهکار میکنید؟
تا قبل از کرونا که من اساسا معتقد به حضور افراد زیر 18سال در این بخشهای پرخطر فضای مجازی و مثلا باز کردن صفحهای به اسم خودشان در اینستاگرام نبودم اما متاسفانه شیوع کرونا، تمام محاسبات ما را برای روشهای تربیتی در مورد فرزندانمان بههم زد و انگار همهما بهاجبار پرت شدیم در فضای مجازی درحالیکه بیشتر خانوادهها برای این مقدار ورود آماده نبودند و بچهها هم دانش و آشنایی لازم را برای آن نداشتند و اگر هم قبلا وارد این فضا شده بودند، چون اغلب بهدوراز نظارت خانوادهشان بود، آگاهی لازم کسب نشده بود. در مورد فرزندم، بسیاری از این شبکهها و فضاها را مسدود کردهام و مثلا امکان گوگل کردن کلمات را از پیش روی او برداشتهام. سایر بخشها را هم با مدیریت نامحسوس خودم وارد میشود. البته مدیریت علنی هم حساسیتبرانگیز است و کنجکاوی مخرب را تحریک میکند. در مورد اینستاگرام که خطراتش آنقدر جهانی و واضح است که خود این شبکه برای مراقبت از سلامت اخلاقی و فکری کودکان، قوانینی را وضع کرده اما اینکه در بسیاری از کشورها این قوانین یکییکی دارد نقض میشود، نشان میدهد دستهایی پشت پرده است.
فکر میکنید راهکار چیست؟
این اتفاق گرچه برای بار چندم است که میافتد اما بههرحال این وجه مثبت را هم دارد که عمق فاجعه را به ما نشان میدهد. شخصاً در استوریهای همین دفعه این خواننده پی بردم که ما در مورد دانش حضور در فضای مجازی تا چه اندازه در حقوق خودمان و حقوق کودکانمان پرت هستیم. البته قطعا این اتفاق قابلتعمیم به همه جامعه نیست اما باید بدانیم در مورد این مسائل ابتدایی، دانش ما نسبت به حقوقمان در رسانههای صوتی و تصویری نباید منحصر به طیفهای خاص مثلا مذهبیها هم بشود. اصل نیاز به تربیت کودکان یک مسأله جهانی و فراگفتمانی است. شاید لازم است پویشی همهگیر راه بیفتد و همه باهم همدل شویم تا آگاهی خانوادهها و مردممان در این حوزه بالا برود. حداقلش این است که یک پویش همگانی راه بیندازیم تا این صفحه مخرب حذف شود، چراکه دارد قوانین بینالمللی را نقش و واقعا مرزهای وقاحت را جابهجا میکند. واقعا این دو روز فکرم مدام درگیر بوده است. ما داریم با آتشبازی میکنیم. عواقب آزادسازی اطلاعات در این حوزهها برای کودکان از بلوغ جنسی زودرس گرفته تا پاسخ نگرفتن این بلوغ در سالهای آینده، برای جامعه بسیار وخیم خواهد بود و انواع انحطاط اخلاقی را بهدنبال خواهد داشت. نباید دو سه روز شلوغش کنیم و باز یک ماه بعد یادمان برود. رسانه ملی و نهادهای مسؤول هم خیلی کمکاری کردهاند. باید زنگهای خطر این سرطان پیشرفته را جدی بگیریم.