نزدیکترین دوستان مهدی فتحی در عرصه هنر چه کسانی بودند؟
داریوش، نجف، پرویز و دیگران
آقای محمود دولتآبادی از دوستان بسیار نزدیک و قدیمی ایشان بودند و رفاقتشان از دوران نوجوانی و جوانی آغاز شد و پس از آنکه هر دو ازدواج کردند و بچهدار شدند هم ادامه داشت. ما رفت و آمد خانوادگی داشتیم و من خاطرات شیرین زیادی از آقای دولتآبادی به یاد میآورم. آقای پرویز پرستویی هم به عنوان دوست و همکار، به پدرم خیلی نزدیک بودند. پدرم بازیگری را از سن خیلی پایین و از تئاتر در هنرکدهآناهیتا و زیر نظر مصطفی اسکویی و مهین اسکویی شروع کرده بود. همه کسانی که عضو هنرکدهآناهیتا بودند، دوستان نزدیک پدرم محسوب میشدند. چون شکل کار در این هنرکده به گونهای بود که افراد سالیان زیادی را با هم سپری میکردند و فضای آناهیتا به این شکل نبود که شما یک دوره دو ساله بگذرانی و از هنرکده خارج شوی. بهزاد فراهانی و محمود دولتآبادی از کسانی بودند که در هنرکده آناهیتا با پدرم آشنا شدند. جالب است بدانید آقای دولتآبادی ابتدا در هنرکده آناهیتا بازیگری تئاتر میآموختند، اما بعد از چند سال از این فضا جدا شدند و به نویسندگی رو آوردند. پدرم بعد از انقلاب هم در رادیو، تئاتر، تلویزیون و سینما دوستان زیادی مانند میکائیل شهرستانی، گلچهره سجادیه، فهیمه راستکار و نجف دریابندری داشت که همگی از افراد شاخص هنر و ادبیات ما بودند و هستند. پدرم با آقای داریوش ارجمند نیز در کارهای زیادی همبازی بودند و من ایشان را زیاد در پشت صحنهها میدیدم و ارتباط بسیار صمیمانه و گرمی به عنوان همکار و دوست داشتند. همکارانی که کمی بیش از حد معمول همدیگر را میدیدند. البته ارتباط عمیقتر و جزئیات دوستیشان را پدرم بهتر میتوانست توضیح دهد، یا خود آقای ارجمند هم مطمئنا بهتر توضیح خواهندداد. چیزی که من از آقای ارجمند به یاد دارم، خاطراتی بسیار شیرین است که در پشت صحنهها از ایشان داشتم و همیشه دوستان خیلی بزرگتر از سنم داشتم که آقای ارجمند هم جزو آنها بودند.