نسخه Pdf

 سعدی 1400!

مروری بر روایتی متفاوت از گلستان سعدی به قلم فرهاد حسن‌زاده

سعدی 1400!

 انتخاب کتاب برای کودکان و نوجوانان از دغدغه‌های همیشگی پدر و مادرهاست. کار راحتی هم نیست. چون یا باید پابه‌پای آنها بخوانید و از محتوا خیالتان راحت باشد و بعد دست‌شان بدهید یا باید از حساسیت‌هایتان کم کنید و دل را به دریا بزنید و هرچه دست‌تان رسید را برای نوگل‌های باغ زندگی‌تان تهیه کنید که خب هیچ عقل سلیمی این راه را توصیه نمی‌کند. انصافا هم انتخاب کتاب برای این گروه سنی کار دشواری است. سلیقه‌های خاص دارند، به‌راحتی جذب نمی‌شوند، پرسشگرند، پرسشگرند، پرسشگرند، این را برای این سه مرتبه تاکید کردم که اهمیت آن را نشان دهم و بگویم به‌سادگی قبول نمی‌کنند و کنار نمی‌آیند. آن‌طور که بزرگ‌ترها کنار می‌آیند یا اگر نپذیرند و کنار نیایند زیرسبیلی رد می‌کنند آنها تا ته‌و‌توی ماجرا را در‌نیاورند بی‌خیال نمی‌شوند و تا آخرش می‌روند. به همین دلیل روحیه‌هاست که کتاب معرفی کردن به آنها کار راحتی نیست و باید خیلی با احتیاط دست به پیشنهاد زد. یعنی تا خودمان نخواندیم یا از چند نوجوان بازخورد نگرفتیم (این دومی بهتر از خواندن خودمان است، چون همان‌طور که گفتم ممکن است ما زیرسبیلی رد کنیم ولی آنها نه!) و مطمئن نشده‌ایم کتابی را برایشان نخریم و پیشنهاد نکنیم.
البته همیشه هم آن‌قدر ماجرا پیچیده نیست هرچند از قدیم گفته‌اند احتیاط شرط عقل است، ولی گاهی می‌شود از روش‌های دیگری به گزینه خوب و مطمئن رسید و خیال خودمان را راحت کنیم. از این طریق حداقل یک کتاب یا شاید هم بیشتر جلو بیفتیم و بتوانیم کتاب‌های دیگر را در نوبت بررسی قرار بدهیم. کمی صبر کنید راه را برایتان شرح می‌دهم.
اعتماد به اسم نویسنده یکی از راه‌های آسان و البته مطمئنی است که می‌توان بدون نگرانی دست روی کتاب گذاشت و به‌راحتی آن را انتخاب کرد و بابت آن نگرانی نداشت. کم نیستند اسامی نویسنده‌های خوب و ارزشمند کودک و نوجوان که با خیال راحت می‌توان چشم بسته کتابشان را دست هر نوجوانی داد و نگران نبود که او پس می‌زند یا این‌که ممکن است محتوایش مناسب نباشد.
فرهاد حسن‌زاده یکی از این نویسنده‌هاست. نویسنده‌ای آبادانی که از شدت محبوبیت معرفی کردنش محلی ندارد و برخی با همه و برخی با چند کار از او خاطره دارند و به نیکی از او یاد می‌کنند. کافی است شما پایتان را داخل یک محیط نوجوانانه بگذارید و بگویید: «بچه‌ها! فرهاد حسن‌زاده را می‌شناسید؟» جواب‌ها و واکنش‌ها شما را قانع می‌کند که آقای حسن‌زاده کارش را بلد است.
فرهاد حسن‌زاده را با کارهای متنوع و زیادی می‌توان یاد کرد که خب چون اغلب آنها را خوانده یا درباره‌شان چیزهایی شنیده‌اند دیگر درباره آنها حرف نمی‌زنیم و کار را به خودتان واگذار می‌کنیم تا اگر کنجکاو شدید چیزی درباره حسن‌زاده و کارهایش بدانید از گوگل کمک بگیرید و بیشتر بدانید؛ ظاهرا یک شماره هم در همین ضمیمه به آقای حسن‌زاده پرداخته‌اند و مطالب متنوعی درباره‌اش نوشته‌اند که می‌توانید سراغ آرشیو «قفسه کتاب» بروید.
حالا اینها را گفتم تازه می‌خواهم یک نکته دیگر را هم اضافه کنم تا خیالتان بابت کتابی که قرار است در انتها به شما معرفی کنم راحت شود.
ماجرا از این قرار است که کدام فارسی‌زبانی را می‌شناسید اسم سعدی را نشنیده باشد؟ حالا ممکن است و اصلا هم بعید نیست که ما اشعار و نثرهای جناب سعدی را به‌طور کامل نخوانده باشیم ولی این‌طور نیست که نام او برایمان ناآشنا باشد که اگر این‌طور است واقعا جای تاسف دارد؛ البته استثنا هم وجود دارد که خب طبق یک قاعده عقلی استثناها در این مورد نقشی ندارند و ما اکثریت را ملاک قرار می‌دهیم. پس بعید است کسی پیدا شود که شرایط برایش فراهم بوده باشد و نامی از سعدی نشنیده باشد. پس اگر بگوییم کتابی که می‌خواهیم معرفی کنیم از گلستان شیخ شیرین سخن زبان فارسی انتخاب شده احتمالا خیالتان بیشتر آسوده شود و راحت‌تر اعتماد کنید!
احتمالا این سؤال در ذهن‌تان بالا و پایین می‌پرد که بالاخره ربط فرهاد حسن‌زاده و سعدی و نوجوانان چیست و برو سر اصل مطلب!
کتابی که می‌خواستم معرفی کنم اسمش هست «گلستان سعدی»، هشتمین جلد از مجموعه «قصه‌های شیرین ایرانی» که در آن فرهاد حسن‌زاده دست به بازنویسی چند قصه از گلستان زده تا مخاطب نوجوان با این اثر بزرگ زبان فارسی آشنا شود. البته یادتان باشد وقتی این کتاب را خریدید مراقب باشیدحین خواندن متحیر نشوید، چون آقای حسن‌زاده کاری کرده که مخاطب تصور می‌کند دارد یک قصه امروزی را می‌خواند ولی در واقع حکایتی که می‌خواند از گلستان برگرفته شده و حسن‌زاده دستی به سر و روی آن کشیده است.
حسن‌زاده در بازآفرینی این متن به قدری موفق و متفاوت ظاهر شده که خواننده باورش نمی‌شود مشغول خواندن یک موقعیت در گذشته بسیار دور است، موقعیت‌ها به قدری نزدیک به ذهن هستند که وقتی زن و شوهری می‌خواهند خانه‌ای بخرند و با یک همسایه فضول مواجه می‌شوند و در نهایت از خرید آن منصرف می‌شوند، اگر مرد قصه نگوید که این خانه با این همسایه‌اش 10درهم فقط می‌ارزد، آدم خیال می‌کند که داستان کاملا امروزی است و معامله قرار بوده در سالی که در آن زندگی می‌کنیم، انجام شود. ورودی هر قصه به قدری شیرین است که انگار مخاطب دارد این داستان را از زبان یک نقال باتجربه و خوش‌بیان می‌شنود. انگار که سعدی در سال 1400 دارد برایمان قصه می‌گوید.
ضمیمه چار دیواری