مروری بر حیات شعر سعدی در چند اثر از موسیقی ایرانی
سماع اهل دل، آواز ناله سعدی است
«بگذار تا مقابل روی تو بگذریم...» و «ما گدایان خیل سلطانیم»
محمدرضا شجریان
آلبوم: نوا؛ مرکبخوانی آهنگساز: پرویز مشکاتیان سال انتشار: 1365
بعید است کسی تردیدی بورزد و مناقشهای را روا بدارد در اینباره که این سه ساز و آواز مرکب در آلبوم «نوا»، شاخصترین همنشینی موسیقی کلاسیک ایرانی با شعر سعدی است. از قضا این مرکبخوانی شگفت، انتخاب نخست بسیاری از دوستداران موسیقی ایرانی بین آثار محمدرضا شجریان است. شجریان در یکی از فرازهای کارنامه خود، کاری کرد که تقریبا فراموش شده بود؛ کسی یادش نیست پیش از انتشار این مرکبخوانی، واپسین مرکبخوانی آواز ایرانی را چه کسی صورت داده بود. کار با درآمد نوا آغاز میشد اما چه رفتوبرگشتهای صعبی داشت شجریان به ابوعطا، شور، بیات ترک و سهگاه و چه غزلی راست کارتر از غزل سعدی برای این واریاسیون بیهمتا.
«از در درآمدی و من از خود بهدر شدم»
غلامحسین بنان
آهنگساز: حبیبا... بدیعی آلبوم: شاخه گل 14 سال پخش: دهه 30
آن روز که جلیل شهناز و حسن کسایی، دست حبیبا... بدیعی و امیرناصر افتتاح را گرفتند و به رادیو رفتند تا برگ سبز شماره 46 را با صدای بنان ضبط کنند، لابد گمان میکردند این برگ نیز، برگی است مثل دیگر روزهای معمول رادیو که سهگاهی یا چهارگاهی یا ماهوری کوک میشود و ده بیست دقیقهای برنامه پر میکند. بنان اما آن روز، سعدی با خود آورده بود. کاری که کمتر میکرد: از در درآمدی و من از خود به در شدم. با آن صدای زیر و تحریرهای کوتاه و مخملی که از حنجرهاش طنین میگرفت، چه کرد آن روز آقای بنان با سعدی. برگ سبز 46، بعدها در چهاردهمین آلبوم بنان با عنوان «شاخه گل 14» هم منتشر شد.
«از در درآمدی و من از خود بهدر شدم»
محمدرضا شجریان
آهنگساز: پرویز مشکاتیان آلبوم: دستان سال انتشار: 1367
محمدرضا شجریان کار در رادیو را دقیقا از همان سالی آغاز کرد که غلامحسین بنان، خوانندگی را کنار گذاشت؛ هم او که گفتیم «از در درآمدی و من از خود به در شدم» سعدی را در برگ سبز 46 خوانده بود. غزل آنقدر مهم و محبوب بود که سه دهه بعد، شجریان دوباره سراغش برود. بنان در دستگاه سهگاه خوانده بود و شجریان این بار چهارگاه را انتخاب کرد. شاید به این دليل که بتواند مخالف چهارگاه را هم بخواند که در نتهای بسیار بالا اجرا میشود. یعنی دقیقا خلاف آنچه بنان خوانده بود. این دو بیت که شجریان آنها را در مخالف چهارگاه خواند: «من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت/ کاول نظر به دیدن او دیدهور شدم/ او را خود التفات نبودش به صید من/ من خویشتن اسیر کمند نظر شدم».
کار بنان و شجریان این تفاوت را هم داشت: بنان در مصراع دوم بیت اول خوانده بود: «گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم». شجریان ظاهرا به نسخهای دیگر از دیوان غزلیات یا کلیات سعدی مراجعه کرده بود که خواند: «گویی کز این جهان به جهان دگر شدم».
«ای کاروان آهسته ران»
شهرام ناظری
آهنگساز: محمدجلیل عندلیبی آلبوم: کیشمهر سال انتشار: 1365
همانقدر که شجریان، سعدیخوان است، شهرام ناظری را به مولویخوانیهایش میشناسیم. با این حال بین آثار او نیز چند سعدیخوانی به چشم میخورد. یکی از شنیدهشدهترین آنها، تصنیف «کاروان» از آلبوم «کیشمهر» است. آهنگسازی این تصنیف، نکته قابل تامل و تازهای نداشت اما فراز و فرودها و پیچشهای صدای ناظری آن را به اثری ماندگار تبدیل کرد. دیگرانی هم این غزل را خواندهاند
از جمله علیرضا افتخاری.
«پای سرو بوستانی در گل است»
تاج اصفهانی
آهنگساز: تاج اصفهانی آلبوم: آواز همایون (صفحه) سال انتشار: 1312
تاج اصفهانی هم عاشق سعدی بود. یکی از سه آواز معروفش هم با شعر سعدی همراه بوده است؛ همان آوازی که سال 1312 در باغ سهمالدوله خواندش و بعدها ادعا کرد اولین خوانندهای هم که «مرغ سحر» را اجرا کرده خودش بوده است. در همان کنسرت باغ سهمالدوله. تاج آن روز خوانده بود: «پای سرو بوستانی در گِل است/سرو ما را پای معنی در دل است». این آواز، چنان سرمشق آوازخوانهای مکتب اصفهان قرار گرفت که سطر به سطرش را میخواندند و میخواستند دقیقا شبیه تاج بخوانند. خیلی صریح، باصلابت و آنقدر بیآلایش که انگار مبتنی بر دکلماسیون است.
سعدی و دیگر انواع موسیقی در ایران
سعدی با اینکه محبوب موسیقی کلاسیک ایرانی است، اما چندان از اهالی موسیقی پاپ دل نبرده است. البته طبیعت موسیقی پاپ هم همیشه اینطور بوده که شعر یا در واقع ترانه خودش را طلب کرده است. با این حال در این سالها چند باری خوانندههای پاپ نیز از سعدی سراغ گرفتهاند. محسن چاوشی که نخستینبار در آلبوم «من خود آن سیزدهم» سراغ شاعران کهن رفته بود اما از سعدی نخوانده بود، در آلبوم «بینام»، غزل «دلم تا عشقباز آمد...» را خواند. این قطعه که «راز» نام داشت با فضای موسیقی الکترونیک، مورد توجه قرار گرفت. دیگر انواع موسیقی مانند راک، در ابتدای شکلگیریشان در ایران به شعر کلاسیک توجه نشان میدادند. البته بیشتر هم به حافظ و مولانا نظر داشتند. هر چند نتیجه، چندان مطلوب هم نمینمود و حالا هم که این موسیقی شعر کلاسیک را به کناری نهاده است. یکی از آثار درخشان این سالها براساس شعر سعدی، قطعه «قلاب» همایون شجریان است. از آنجا که این آثار را نمیتوان کاملا مبتنی بر رپرتوار موسیقی کلاسیک ایرانی دانست و به تلفیق تن دادهاند، این اثر را اینجا و نه در بخش موسیقی کلاسیک ایرانی آوردهایم. «قلاب» هم بسیار مورد توجه قرار گرفت. همایون، وجوه نمایشی شعر را بهدرستی اجرا کرده، اما موسیقی اثر از جایی به بعد به ورطه موسیقی عامهپسند استامبولی و نواهایی آشنا و ملموس میافتد و حیف میشود.