ماجرای مرگ یک شهر

ماجرای مرگ یک شهر

دکتر محمد ابویی مهریزی کارشناس مدیریت شهری


 نهم اردیبهشت‌، روز شوراهاست. وظیفه شورای‌شهر سیاستگذاری در مدیریت شهری، حوزه‌های مدیریت‌مالی، اقتصادی، محیط‌زیست، عمرانی و نظارت بر پروژه‌های شهری است. این در حالی است که در چهارسال اخیر تعداد مصوباتی که در این حوزه‌ها به تصویب شورای شهر ( به طور ویژه در تهران) رسیده، اندک است.
 در این دوره، حتی اجرایی شدن آنچه در دوره‌های قبل شورای‌شهر به تصویب رسیده بود، پیگیری نشد. نکته دومی که در شورای‌شهر پنجم وجود دارد، عدم تعهد به شعارهای انتخاباتی است که اعضای شورا قبل از نامزدی قول عمل به آنها را داده‌بودند.
پایبندنبودن به شعارهای انتخاباتی بی‌اعتمادی را در مردم ایجاد می‌کند. در زمان انتخابات قول‌هایی برای بالا بردن کیفیت زندگی در شهر داده‌شد. قرار بود شهر تهران به یک شهر انسان‌محور تبدیل شود، این درحالی است که به ظرفیت سمن‌ها، تشکل‌های فرهنگی و مساجد بی‌توجهی شد و شهری ساخته شد که سرمایه‌انسانی در آن نادیده گرفته می‌شود.
 سرمایه یک شهر، شهروندان آن هستند و زمانی که به سرمایه‌انسانی یک شهر بی‌توجهی شود، بی‌اعتمادی اجتماعی اتفاق می‌افتد. شهری که بی‌اعتمادی اجتماعی در آن وجود داشته‌باشد، هیچ وقت نمی‌تواند شهری موفق و باکیفیت از نظر زیست‌انسانی باشد. حتی اگر مدیران خوبی هم در شهر مدیریت کنند، باز هم مردم شهر با مدیران شهری همراهی نمی‌کنند و این مرگ یک شهر را به همراه دارد.
 فرافکنی و از زیر بار مسؤولیت در رفتن، یکی از مهم‌ترین چالش‌های اساسی شهری در شورای‌شهر پنجم است. اعضای شورای‌شهر تهران، مشکلات زیست شهری را رها کرده‌اند و زمانی که از آنها پرسیده می‌شود چرا مشکل آلودگی هوا از بین نمی‌رود، آلودگی صوتی بیش از حد استاندارد است یا چرا هنوز عمل موثری برای رفع مشکلات حمل‌ونقل انجام نشده یا چرا شهروندان تهرانی هنوز دل‌نگران وقوع سیل و زلزله هستند، حل نشدن مشکلات را به گردن ارگان‌های دیگر می‌اندازند و ادعا می‌کنند بودجه در اختیار مدیریت‌شهری نیست.
حال این که هر سال بودجه قابل قبولی به مدیریت شهری اختصاص داده می‌شود اما همچنان حمل و نقل درون شهری دچار مشکل است و در زمان شیوع ویروس کرونا، مشکلات بیشتر از قبل خود را
نشان داد.
سیاست‌زدگی یکی از مهم‌ترین دلایلی است که باعث ناکامی شورای‌شهر دوره‌پنجم شده‌است. درست است که مدیریت شهری پایتخت ناخودآگاه سیاسی است اما اعضای شورای‌شهر پنجم بیشتر از دوره‌های دیگر، درگیر مسائل سیاسی هستند و حتی چون شهرداران معرفی شده با تفکرات سیاسی‌شان مطابقت نداشتند، آنها را
قبول نکردند.
 توجه به مسائل سیاسی به جای توجه به مصوبات شهری و بهتر کردن کیفیت زندگی باعث شد تا مدیریت شهری، سیاست‌زده شود. به خاطر همین به مدیریت تخصصی و به کارگیری افراد متخصص توجه نشده‌است چراکه سیاست بیشتر از هر مساله دیگری در اولویت شورای شهر قرار دارد. این درحالی است که با برنامه‌ریزی دقیق و جامع می‌توانستند از 60هزار نیروی انسانی که در شهرداری تهران به کار گرفته می‌شود، استفاده کنند.
 استفاده مشورتی و فکری از منبع عظیم انسانی اما در چهار سال اخیر، در مدیریت شهری و در شورای شهر تهران، مغفول ماند. موضوع مهم دیگر اما مدیریت در زمان حال است. شورای شهر دوره پنجم، هیچ برنامه جامع و کاملی برای مدیریت آینده شهر ندارد، حال آن که توجه به مدیریت هوشمند و برنامه‌ریزی برای 50سال آینده تهران می‌توانست آینده شهر را
تضمین کند. به همین دلیل بررسی عملکرد شورای شهر پنجم، نشان می‌دهد آنها در چهارسال گذشته عملکرد قابل‌قبولی نداشته‌اند و نمره قبولی نمی‌گیرند.