«مسافر قاچاق» تجربهای تازه در گونه علمی - تخیلی است
هیولایی که هیولا نیست
صنعت سینما در چند دهه اخیر در فیلمهای زیادی تعدادی فضانورد را همراه سفینههای فضایی مجهز و پیشرفته، راهی ماه و مریخ کردهاست. اما در تمام این سفرهای اکتشافی و مهیج، فضانوردان با مشکلات عدیدهای روبهرو شدهاند. در بخش غالب این درامهای علمی ـ تخیلی حضور یک موجود بیگانه فضایی خونخوار، زندگی و کار را برای فضانوردان بختبرگشته مشکل و غیرممکن میکند. در حقیقت از زمان ساخته شدن درام ترسناک و دلهرهآور بسیار موفق «بیگانه» ریدلی اسکات در سال 1979، صنعت سینما و گونه علمی ـ تخیلی رابطه نزدیک و عجیب و غریبی با بیگانههای خطرناک فضایی پیدا کردهاست! به همین دلیل در نگاه اول چنین به نظر میرسد که سه فضانورد سفینه فضایی «مسافر قاچاق» که راهی کره مریخ هستند، قرار است در بین راه با مهمان ناخواندهای که یک بیگانه فضایی است رودررو شوند.
مسافر قاچاق که فیلمنامهاش را پنا با یاری رایان موریسون نوشته از کمترین تعداد شخصیت و مکانهای فیلمبرداری بهره برده است. از این نظر حتی شاید بیشتر شبیه کاری تئاتری باشد تا سینمایی، اما با وجود محدود بودن مکانها و شخصیتها، این درام علمی ـ تخیلی دلهرهآور (البته دلهرهآور بودن داستان فیلم جنسی متفاوت از دلهره دیگر محصولات علمی ـ تخیلی دارد و این دلهره در دل روابط بین چهار شخصیت داستان جریان دارد و نه در سطح ماجرا و سفینه) اثری بهشدت سینمایی است. خدمه یک سفینه فضایی که راهی ماموریتی دو ساله به مریخ هستند، پرتابی موفقیتآمیز را تجربه میکنند. اما بهزودی مشخص میشود مایکل (شامیر آندرسون) یکی از کارگران پایگاه فضایی که در داخل یک کپسول گیر افتاده، همسفر آنان است. کاپیتان مارینا (تونی کولت)، زوئی محقق پزشکی (آنا کندریک) و دیوید بیولوژیست سفینه (دانیل دائه کیم)، نمیدانند باید با این مهمان ناخوانده چه کنند. حضور نابهنگام مایکل، سیستم دیاکسیدکربن سفینه را خراب کرده و اکسیژن داخل سفینه توانایی تحمل نفر چهارم را ندارد و باید در این رابطه به سرعت تصمیمی گرفته شود. بعد از چند تجربه ناموفق، زوئی از سفینه خارج میشود تا کپسول هوا را به داخل سفینه منتقل کند. اما او شانسی برای زنده ماندن نخواهد داشت.
پنا فیلمنامه مسافر قاچاق را قبل از ساخت اولین فیلم سینماییاش «آرکتیک» (2018) نوشته بود اما هیچ شرکت بزرگ فیلمسازی حاضر به سرمایهگذاری روی آن نشده بود. شرکت سونی که تولید فیلم را تقبل کرد، در میانه راه با شبکه نتفلیکس قراردادی بست و این دو با کمک یکدیگر، توزیع آنرا بهعهده گرفتند. منتقدان در کل فیلم را پسندیدند، اما به زمان طولانی آن اشاره کردند. به گفته منتقدان، فیلم میتواند حدود 20 تا 30 دقیقه کوتاهتر شود تا بتواند داستانش را روانتر بیان کند. مدیران سونی امیدوار بودند میزان استقبال منتقدان از فیلم، در حد استقبالی باشد که نصیب آسمان نیمهشب کلونی شد، اما این اتفاق نیفتاد. به باور منتقدان تلاش داستان مسافر قاچاق برای طرح مسائل و مشکلات دو قشر سیاهپوست و آسیاییتبار در دل داستان درام و فضایی فیلم تا حد زیادی تحمیلی و مصنوعی به نظر میرسد. همچنین انتخاب دو شخصیت زن برای فیلم هم چیزی نبود که چندان مورد موافقت منتقدان قرار بگیرد. به گفته آنها این نوع انتخاب و این شیوه حمایت از قشر نسوان، گل درشتی است که نتیجه معکوس میدهد و کمکی به جنبشهای زنان برای کسب حقوق اجتماعی برابر با مردان نمیکند. سازندگان مسافر قاچاق برای کاهش هزینههایشان، کل صحنههای آن را
در دو شهر آلمان فیلمبرداری کردند. به گفته تهیهکنندگان فیلم، با این کار آنها توانستند تا 30درصد از هزینههای فیلم را کاهش دهند. با این حال، رقم هزینههای تولید فیلم اعلام نشدهاست! جو پنا که متولد برزیل است، در لسآنجلس بزرگ شده و در کنار فیلمسازی در رشته موسیقی هم فعالیت دارد. این هنرمند
36 ساله، از سال 2009 کار در تلویزیون را شروع کرد و اولین فیلم کوتاه حرفهایاش را سال 2016 کارگردانی کرد. آرکتیک اولین تجربه بلند او که مدس میکلسون را در نقش اصلی داشت، حضور موفقی را در جشنواره کن 2018 تجربه کرد.