پله و عمو نصی؛  49 سال بعد

نصرا... عبداللهی از مسابقه بزرگ با سانتوس 15 اردیبهشت 1351می‌گوید

پله و عمو نصی؛ 49 سال بعد

هیچ فرقی نداشت، نیم قرن پیش هم که یک ستاره به تهران می‎آمد مردم به فرودگاه می‎ریختند و فریاد می‎کشیدند. حالا تصور کنید این ستاره چه کسی بود؟ 49 سال پیش در چنین روزی «سلطان» به تهران آمده بود، سلطانی مشهور و تکنیکی به نام ادسون آرانتس دو‌ناسیمنتو ملقب به پله. مروارید سیاه دنیای فوتبال این روزها روی ویلچر می‎نشیند و حال و روز غم‎انگیزی دارد اما آن روزها و حتی تا سال‎های بعد از آن دردانه فوتبال جهان بود. مردی که در 17 سالگی و در جام‌جهانی سوئد نتایج تیم‌ملی کشورش را با تلفن و تلگراف به پدرش خبر می‎داد، 49 سال پیش به همراه تیم سانتوس به ایران آمد تا مقابل تیمی به نام منتخب تهران قرار بگیرد. سانتوس برای یک سفر سه‌روزه به تهران آمده بود و در این سه روز مقابل منتخب تهران هم به میدان رفت. کیوان نیک‎نفس درون دروازه قرار گرفت و حسن حبیبی و مهدی لواسانی در قلب دفاع بودند. عزت جان‎ملکی و مسعود معینی مدافعان کناری و همایون شاهرخی، نصرا... عبدالهی (رودرروی پله) و اصغر ادیبی در خط میانی قرار گرفتند. حسین باباخانلو، غلام وفاخواه و پرویز میرزا‌حسن نیز در خط حمله به میدان رفتند. 49 سال گذشته و نصرا... عبدالهی که آن زمان مقابل پله بود اکنون «عمو نصی» آبی‌هاست. هر چند پله اکنون بیمار و ناخوش‎احوال است اما خوشبختانه عمو نصی فوتبال سالم است و پرنشاط. با او درباره آن مسابقه همکلام شدیم.

 می‌توانید خاطرات تقابل با پله را بازگو کنید؟
تنها چیزی که به خاطر می‎آورم شلوغی و ازدحام مردم برای دیدن ستاره‎ای به نام پله و البته هیجان خودمان در دیدار با بزرگ‎ترین ستاره‌های برزیلی بود که البته پله در صدر آنها قرار داشت. دیدار هیجان‎انگیزی بود و هرگز آن را فراموش نمی‎کنم. این را هم باید بگویم بر خلاف آنچه که در تمام این سال‎ها گفته‎اند من هرگز مامور رو‌در‌روی پله نبودم. او مهاجم بود و من هافبک. نمی‎دانم چرا بعد از این همه سال هنوز می‎گویند من مامور مهار او بودم. اصلا اینطور نیست. به هر حال سانتوس به ایران آمد و یک مسابقه خیلی دیدنی هم با آنها برگزار کردیم.
 یک سوال به شدت تکراری. پله برترین بازیکن تاریخ فوتبال جهان است؟
بله. خیلی‎ها می‎گویند او برترین در جهان است و برخی نظر دیگری دارند. اما به نظر من هم او برترین بازیکن تاریخ است.
 چرا دیگر پای ستاره‌هایی بزرگ و اسطوره‎ای مثل پله در فوتبال ایران باز نمی‌شود؟
برای بررسی شرایط موجود باید به خیلی پیش برگردیم، یعنی دهه 60. شما یادتان نمی‎آید اما با هفت، هشت سال تعطیلی فوتبال به دلیل جنگ تحمیلی روبه‌رو بودیم. بعد از آن هم که فوتبال دوباره روی غلتک افتاد کمتر شاهد چنین اتفاقی بودیم که یک تیم بزرگ با بازیکنان درجه یک و مشهور خود به ایران بیاید. البته در این میان استثناهایی مثل بایرن‌مونیخ هم وجود داشت ولی به هر حال چیزی که مشخص به نظر می‎رسد این است که پول نقش اساسی را ایفا می‎کند. اگر پول خوب بدهید بهترین ستاره‎ها و تیم‎ها به ایران می‎آیند. اما خب، می‌دانیم که مدیران فوتبالی ما از این پول‎ها ندارند.



 او عاشق توپ است
 تیم ملی در شرق آسیا به سر می برد و پله افسانه ای در تهران، سانتوس برابر تیم منتخبی از تهران. بازی با پله آغاز و با او هم تمام می شود، گل اول و آخر را می زند. در نبردی که تمام گل ها در نیمه اول به ثمر می رسند، نمایشی که از دقیقه  یک با گل میرزاحسن درون دروازه سانتوس آغاز می شود. پله 3 گل می زند  و سانتوس  5 بر یک برنده می شود. با گل باران کردن دروازه کیوان نیک نفس که در هشت دقیقه پایانی نیمه اول چهار گل دریافت کرده.  حضور سه روزه پله در تهران غوغایی بر پا خواهد کرد. قصه زندگی پسرک محله های فقیرنشین نقل زبان‌ها می شود. استعداد غریزی اش را در زمین های خاکی با آب و تاب تعریف می کنند. حکایت دریبل ها، شوت‌ها و ضربه های برگردانش را. می گویند توپ او را دوست دارد و او هم عاشق توپ است. در سانتوس و در تیم ملی برزیل بیش از هزار گل زده.  هیاهوگران درآن روز و دو روز بعد با پله عکس ها خواهند گرفت. امضاها.
از او ستایش خواهند کرد. در آغوشش خواهند کشید.  به او خواهند گفت نام باشگاه «دیهیم» را به «پله» تغییر داده اند... پله خواهد پرسید چرا تیم منتخب تان پنج گل دریافت کرد؟ همه خواهند گفت تیم اصلی ایران در سفر به سر می برد، و پله خواهد پرسید مگر شما فقط یک تیم دارید؟