مجید مجیدی از جنگ، کودکانکار و دشواریهای پناهندگان گفت
تراژدی کودکان قربانی
مجید مجیدی، کارگردان معتبر و جهانی سینمای ایران که روز گذشته طی حکمی از سوی بهمن نامورمطلق، رئیس فرهنگستان هنر به سمت رئیسگروه تخصصی سینمای این فرهنگستان منصوب شد، همواره با تعهد و دغدغه درباره مسائل و مشکلات اجتماعی صحبت میکند.
همانطور که این دغدغهمندی در فیلمهای ساختهشده توسط او وجود دارد در مصاحبهها و اظهارنظرها و یادداشت این فیلمساز هم
قابل ردیابی است.
کارگردان فیلمهایی چون خورشید و بچههای آسمان بهتازگی در گفتوگویی که با سایت اسپانیاییزبان «پابلیکو» انجام داده و در مهر هم منتشر شده، درباره مسائل مختلفی چون کودکانکار و تبعات جنگ صحبت کرده است.
او در این مصاحبه به آسیبپذیری کودکانکار در ایران اشاره میکند و میگوید: این یک پدیده جهانی است و امروز ۱۵۲میلیون کودککار در جهان وجود دارد اما در ایران این مشکل بهدلیل حضور ۷میلیون مهاجر افغان بزرگتر است.
کارگردان فیلم «باران» ادامه میدهد: وضعیت پناهندگان چنین است و به دلیل افزایش موقعیتهای بد و از همه بیشتر برای جنگها، «آنها » وضعیت بدتری دارند.
به دلیل حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان این جمعیت مشکلات بیشتری دارند؛ البته در ایران مهاجرانی از عراق و پاکستان هم زندگی میکنندکه برخی از آنها قانونی و بیشترشان غیرقانونی در کشور حضور دارند و همه اینها به دلیل جنگهایی که کشورهای غربی به راه میاندازند این وضعیت را پیدا کردهاند.
مجیدی بیان میکند: همه جنگها کشورها را دچار مصیبت میکنند و خانوادهها و بهویژه کودکان این مناطق بیش از همه از این مساله رنج میبرند اما در ایران ما به دلیل تداوم تحریمهای اقتصادی در بیش از چهار دهه، مشکل داریم و همچنین با شیوع کووید-19 نیاز به امکانات پزشکی مشکلات را بیشتر کرده و دلیلش هم این است که آمریکا اجازه ورود دارو به ما نمیدهد. دوباره بگویم، باز هم این کودکان هستند که رنج بیشتری را تحمل میکنند.
او همچنین درباره فیلم خورشید هم میگوید: همه چیزهایی که در این فیلم میبینید ریشه در زندگی واقعی بچههایکار دارد. زندگی آنها پر از ماجراست و هر روز آنها با یک ماجرای تازه روبهرو میشوند و من میخواستم فقط همین را روی پرده بیاورم. علاوه بر این میخواستم نشان بدهم چقدر این داستان جذابیت دارد.
آینده هر ملتی به بچهها بستگی دارد.
آنها گنجینهای بی بدیل وبسیار باارزش و ارزشمندتر از منابع طبیعی هستند. بچهها باید حق زندگی و آموزش داشته باشند.
یک سکانس نمادین در این فیلم هست که در واقع بیانگر یک رویاست، رویای من، یک رویای حلنشده که تحقق آن سخت است. بچهها با مشکلات جدی روبهرو هستند اما حداقل ما حق تحصیل به آنها میدهیم.