چرا فرهنگستیزی در فوتبال ایران بیداد میکند؟
کارت قرمز فرهنگی
میتوان در فوتبال ایران کارهای زیادی انجام داد، مثلا در زمین مسابقه، زد و خورد کرد یا در اینستاگرام و استوری کلمات ناشایستی نوشت یا اینکه یک صنف از اقشار فرهنگی را به سخره گرفت. یک بازیکن در این فوتبال حتی میتواند به پشتوانه اینکه محبوبیت زیادی بین هواداران دارد بحثبرانگیزترین شادیهای پس از گل را نشان بدهد و همچنان مورد حمایت
همه باشد.
در کنار همه اینها میتوانیم عبارت «فرهنگی- ورزشی» را بالای در تمام باشگاهها داشته باشیم. این شرایط توصیف این روزهای فوتبال ایران است؛ فوتبالی که حتی در دوران کرونایی و بدون حضور تماشاگران هم مملو از اهانت و بیفرهنگی است. بیفرهنگی در فوتبال ایران به یک محدوده جغرافیایی مثل میدان مسابقه محدود نیست. این موضوع میتواند خارج از آن هم باشد، به خصوص در فضای مجازی و حتی در حضور یک مجری.
تعلل کمیته انضباطی
بزرگترین مصداقهای رشد بیفرهنگی در فوتبال ایران به اتفاقات 10 روز اخیر برمیگردد. دربی با آن حجم از حاشیههایش انگار در اولویت کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال نبود. صرفنظر از اینکه بالاخره نتیجه جلسه کمیته انضباطی چه بود باید به نقش این کمیته در ترویج فرهنگ و یا برعکس بیفرهنگی در فوتبال توجه کرد. تعلل در برگزاری جلسه فوری و ملاحظه حال تیمهای پرطرفدار، بیفرهنگی را به دنبال دارد و باعث بیپروا شدن بازیکنان میشود. برعکس، برخوردهای قاطعانه از سوی این کمیته باعث میشود بازیکنان در دیدارهای بزرگی همانند دربی کمتر هیجانزده شوند و کمتر به حریف بیاحترامی کنند. اما کمیته انضباطی هنوز تعلل میکند. تعللی به قیمت فرهنگستیزی. اما این همه ماجرا نیست ولی به هر حال باید بدانیم کمیته انضباطی در فرهنگ فوتبالی نقش دارد.
فوتبالیستهای بیکار و بیعار
از میدان مسابقه بیرون بیاییم و بیفرهنگیهای خارج از آن را هم از نظر بگذرانیم. دو چهره فوتبالی مطرح و پرافتخار اما بیکار به نامهای خداداد عزیزی و فیروز کریمی در یک برنامه تلویزیونی بیکاری نویسندگان را مسخره میکنند تا موج عظیمی از انتقادات به سمت آنها روانه شود. این دو در پاسخ به سوال مجری مبنی بر اینکه نام چند نویسنده را ببرند ناآگاهی خود را نشان دادند و بیکاری آنها را به سخره گرفتند. از فیروز کریمی که بگذریم به خداداد عزیزی میرسیم، مردی که همین چند ماه پیش الفاظ رکیک او مقابل دوربینهای خبری نشان داد شهرت زیاد لزوما به معنای داشتن فرهنگ والا نیست. نزدیک به نیم قرن از عمر خداداد عزیزی میگذرد و فیروز کریمی هم 63سال را رد کرده است. هر چقدر هم بگوییم که این دو مشغله فراوانی در فوتبال و سایر فعالیتهای اقتصادی خود داشتهاند دلیلی نمیشود که هیچ نویسندهای را نشناسند و بدتر از آن متوجه این موضوع نباشند که نباید حرمت جماعت فرهنگی و مظلوم نویسندگان را زیر سوال برد.
همه باشد.
در کنار همه اینها میتوانیم عبارت «فرهنگی- ورزشی» را بالای در تمام باشگاهها داشته باشیم. این شرایط توصیف این روزهای فوتبال ایران است؛ فوتبالی که حتی در دوران کرونایی و بدون حضور تماشاگران هم مملو از اهانت و بیفرهنگی است. بیفرهنگی در فوتبال ایران به یک محدوده جغرافیایی مثل میدان مسابقه محدود نیست. این موضوع میتواند خارج از آن هم باشد، به خصوص در فضای مجازی و حتی در حضور یک مجری.
تعلل کمیته انضباطی
بزرگترین مصداقهای رشد بیفرهنگی در فوتبال ایران به اتفاقات 10 روز اخیر برمیگردد. دربی با آن حجم از حاشیههایش انگار در اولویت کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال نبود. صرفنظر از اینکه بالاخره نتیجه جلسه کمیته انضباطی چه بود باید به نقش این کمیته در ترویج فرهنگ و یا برعکس بیفرهنگی در فوتبال توجه کرد. تعلل در برگزاری جلسه فوری و ملاحظه حال تیمهای پرطرفدار، بیفرهنگی را به دنبال دارد و باعث بیپروا شدن بازیکنان میشود. برعکس، برخوردهای قاطعانه از سوی این کمیته باعث میشود بازیکنان در دیدارهای بزرگی همانند دربی کمتر هیجانزده شوند و کمتر به حریف بیاحترامی کنند. اما کمیته انضباطی هنوز تعلل میکند. تعللی به قیمت فرهنگستیزی. اما این همه ماجرا نیست ولی به هر حال باید بدانیم کمیته انضباطی در فرهنگ فوتبالی نقش دارد.
فوتبالیستهای بیکار و بیعار
از میدان مسابقه بیرون بیاییم و بیفرهنگیهای خارج از آن را هم از نظر بگذرانیم. دو چهره فوتبالی مطرح و پرافتخار اما بیکار به نامهای خداداد عزیزی و فیروز کریمی در یک برنامه تلویزیونی بیکاری نویسندگان را مسخره میکنند تا موج عظیمی از انتقادات به سمت آنها روانه شود. این دو در پاسخ به سوال مجری مبنی بر اینکه نام چند نویسنده را ببرند ناآگاهی خود را نشان دادند و بیکاری آنها را به سخره گرفتند. از فیروز کریمی که بگذریم به خداداد عزیزی میرسیم، مردی که همین چند ماه پیش الفاظ رکیک او مقابل دوربینهای خبری نشان داد شهرت زیاد لزوما به معنای داشتن فرهنگ والا نیست. نزدیک به نیم قرن از عمر خداداد عزیزی میگذرد و فیروز کریمی هم 63سال را رد کرده است. هر چقدر هم بگوییم که این دو مشغله فراوانی در فوتبال و سایر فعالیتهای اقتصادی خود داشتهاند دلیلی نمیشود که هیچ نویسندهای را نشناسند و بدتر از آن متوجه این موضوع نباشند که نباید حرمت جماعت فرهنگی و مظلوم نویسندگان را زیر سوال برد.