سروده جدید افشین علا برای فلسطین
«خانه عنكبوت» عنوان تازهترین سروده افشین علا از شاعران كشورمان است كه همزمان با پیروزی محور مقاومت در فلسطین منتشر شد.
متن این شعر كه در فارس منتشر شده، به این شرح است:
مهر شكست تا ابد حك شده بر جبینتان/ كوچ كنید غاصبان! جانب سرزمینتان/كودك غزه را اگر در دل خواب كشتهاید/ خورده ترك ز آه او گنبد آهنینتان/ كوچ كنید صف به صف، چون كه نشسته هر طرف/ مرگ در انتظارتان، حادثه در كمینتان/ رو به دیار خود كنید، ای به عبثنشستگان/ تا سر پاست اسبتان تا نشكسته زینتان/ خیره سری است كارتان، در به دری است بارتان/ حیلهگری است یارتان، بدگهری است دینتان/ عزلت ملك فارس را خواستهاید و بنگرید/ خاستهاند صف به صف خلق جهان به كینتان/ گربه صهیونست، از موشك غزه موش شد/ لانه كنون تهی كنید از جسد لعینتان/ غزه شكست پشتتان با تن خسته در قفس/ خشم سپاه چون كند با كمر عنینتان؟! / مرد ظفر كه نیستید، اهل خطر كه نیستید/ هست حریف طفل و زن، غیرت آتشینتان! / رو به زوال میرود پیكرتان ز خویش، چون/ عقرب حرص و مار شر خفته در آستینتان/ وای، اگر نجس كنید آب خلیجفارس را / با تنتان سپاه حق شخم زند زمینتان/ لحظه شادی و طرب در دل قدس قهرمان/ وه كه چه بود دیدنی، چهره شرمگینتان / ترك كنید بیصدا خانه عنكبوت را / ورنه به تار، چون مگس محو شود طنینتان/ طعمه مغربید در شرق به قصد نیستی/ از چه ندیده است این، دیده نكته بینتان؟! / دل بكنید زین سرا ورنه به روز ماجرا / نیست به خاك قدس جز فاجعه همنشینتان / ساعت خویش بنگرید از سر ترس، چون كند / عقربهها حكایت از فرصت آخرینتان / یا به همین زبان خوش پس بدهید قدس را / یا كه رسد دمی دگر
لحظه واپسینتان!
متن این شعر كه در فارس منتشر شده، به این شرح است:
مهر شكست تا ابد حك شده بر جبینتان/ كوچ كنید غاصبان! جانب سرزمینتان/كودك غزه را اگر در دل خواب كشتهاید/ خورده ترك ز آه او گنبد آهنینتان/ كوچ كنید صف به صف، چون كه نشسته هر طرف/ مرگ در انتظارتان، حادثه در كمینتان/ رو به دیار خود كنید، ای به عبثنشستگان/ تا سر پاست اسبتان تا نشكسته زینتان/ خیره سری است كارتان، در به دری است بارتان/ حیلهگری است یارتان، بدگهری است دینتان/ عزلت ملك فارس را خواستهاید و بنگرید/ خاستهاند صف به صف خلق جهان به كینتان/ گربه صهیونست، از موشك غزه موش شد/ لانه كنون تهی كنید از جسد لعینتان/ غزه شكست پشتتان با تن خسته در قفس/ خشم سپاه چون كند با كمر عنینتان؟! / مرد ظفر كه نیستید، اهل خطر كه نیستید/ هست حریف طفل و زن، غیرت آتشینتان! / رو به زوال میرود پیكرتان ز خویش، چون/ عقرب حرص و مار شر خفته در آستینتان/ وای، اگر نجس كنید آب خلیجفارس را / با تنتان سپاه حق شخم زند زمینتان/ لحظه شادی و طرب در دل قدس قهرمان/ وه كه چه بود دیدنی، چهره شرمگینتان / ترك كنید بیصدا خانه عنكبوت را / ورنه به تار، چون مگس محو شود طنینتان/ طعمه مغربید در شرق به قصد نیستی/ از چه ندیده است این، دیده نكته بینتان؟! / دل بكنید زین سرا ورنه به روز ماجرا / نیست به خاك قدس جز فاجعه همنشینتان / ساعت خویش بنگرید از سر ترس، چون كند / عقربهها حكایت از فرصت آخرینتان / یا به همین زبان خوش پس بدهید قدس را / یا كه رسد دمی دگر
لحظه واپسینتان!