جایی برای از خودگذشتن

یادداشتی درباره ضرورت وجود تئاتر و به بهانه اجرای یک نمایش

جایی برای از خودگذشتن

این روزها و در شرایط شیوع بیماری کرونا بعضی کارگردان‌ها با تلاشی درخور تقدیر بر مشکلات فائق آمده و نمایش‌هایی را روی صحنه برده‌اند. یکی از این نمایش‌ها که ازقضا توانسته مخاطبان زیادی را به سالن مولوی بکشاند نمایش نمایش«شب/خارجی/یرما » به کارگردانی نسیم ادبی و ندا شاهرخی است. این دو به بهانه اجرای نمایش، یادداشتی برای جام‌جم نوشته‌اند که در ادامه می‌خوانید:

تئاتر چیست؟ ضرورت تئاتر برای جهان امروز که این‌طور درگیر بیماری، جنگ، بی‌عدالتی، فقر و خشونت است، چیست؟ اینها سوالاتی هستند که فکر می‌کنم این روزها ذهن بسیاری از هنرمندان این رشته را درگیر کرده است.
برای ما تئاتر جایی است برای از خودگذشتن در جهانی که اکثریت برای رسیدن به اهدافشان از دیگران می‌گذرند.
تئاتر ابزاری است برای بیان دغدغه‌ها و دلمشغولی‌های انسانی.
ما در تئاتر دور هم جمع می‌شویم تا به هم گوش بدهیم، دیگران را فارغ از هر گونه قضاوتی بشنویم و ببینیم، در سرنوشت یکدیگر شریک شویم و به این ترتیب به درک بهتری از دیگری که شبیه ما نیست، برسیم.
به دیگری (آن کس که مانند ما نیست) حق بدهیم برای زیستن، ابراز وجود کردن و حرف زدن.
تئاتر بهترین جاست برای دیدن تنوع افکار، عقاید و نوع زندگی. بنابراین تئاتر یک ضرورت است چرا که اعماق وجود ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد و برای انسان بهتر شدن به ما کمک می‌کند. انسان بهتر شدن یعنی کسی که فقط خود را به حق نمی‌داند و بر اساس این حق به خود اجازه دست درازی به حقوق دیگران نمی‌دهد. انسانی که هر کس شبیه او فکر نمی‌کند را قضاوت نمی‌کند و او را یکطرفه به دادگاه نمی‌برد. و اگر ما به ضرورت وجودی تئاتر پی ببریم جهان یقینا چند قدمی به صلح نزدیک خواهد شد. صلح با خود و صلح با دیگری.
در نمایش شب/خارجی/یرما تلاش کردیم دقیقا به این مفاهیم نزدیک شویم. یرما زنی است که مورد قضاوت جامعه قرار می‌گیرد و همسرش، خان مردی است که در چنگال این قضاوت‌ها گرفتار شده و به استیصال رسیده است. در این نمایشنامه یرما قهرمان و خان ضدقهرمان است. اما ما تلاش کردیم با نگاهی دیگر این برچسب‌ها را از روی این شخصیت‌ها پاک کنیم و به طریقی دیگر به آنها بنگریم. بنابراین بخش مستند را به این اثر اضافه کردیم. در این بخش بازیگران از خودشان می‌گذرند و حرف‌های ناگفته‌ای را از زندگی شخصی خود به زبان می‌آورند و به این ترتیب خود را به یرما و خان نمایشنامه نزدیک می‌کنند. مقابل چشم تماشاگران خود و کاراکترهای نمایش را می‌کاوند و برای تماشاگر شرح می‌دهند.
بعد از دیدن این اجرا هر کدام از تماشاگران می‌توانند بخش‌هایی از زندگی خود را به یاد بیاورند که در آن مانند یرما یا خان و حتی ویکتور گرفتار شده‌اند و چگونه خود را رهانیده‌اند یا هنوز در آن اسیر هستند.
با همذات‌پنداری عمیق تماشاگر با این کاراکترها، دیگر آنها نزد او مانند سوژه‌هایی برای قضاوت و زدن برچسب خوب یا بد نیستند، بلکه انسان‌هایی هستند مانند خود او و ما به این ترتیب به رسالت خود دست یافتیم، درک دیگری بدون قضاوت و خود برتربینی.
با تماشای این تئاتر یک قدم به صلح نزدیک‌تر می‌شویم. صلح با خود و دیگری.
 تماشای تئاتر، مزیت‌های بی‌شماری دارد که ما فقط به چند مورد، بنا بر مختصات تئاتر خود در بالا اشاره کردیم.
پس این هنر به علت تاثیرات فراوان آن بر جامعه باید در سبد فرهنگی خانواده قرار بگیرد. اما متاسفانه بسیاری از هموطنان من حتی یک بار هم به تماشای یک تئاتر ننشسته‌اند، چرا که در بسیاری از موارد امکان آن را نداشته‌اند. در بسیاری از شهرستان‌های ما اصلا سالن تئاتر وجود ندارد و اگر هم باشد هزینه بلیت برای بسیاری از افراد گران است. از طرف دیگر این هنر نزد عموم شناخته شده و ضرورت وجودی آن برای بسیاری روشن نیست. اینجا نقش دولتمردان بسیار واضح است. زیرا فراهم کردن زیرساخت‌هایی برای معرفی این هنر از عهده هنرمندان خارج است و این کار بر دوش متولیان بالادستی است و از طرف دیگر حمایت از هنرمندان این رشته امری ضروری است تا بتوانند به فعالیت خود ادامه بدهند و چراغ این هنر را روشن نگه دارند. تئاتر در اغلب کشورهای جهان از حمایت دولت برخوردار است، چرا که یک پدیده فرهنگی است و اگر بخواهد عمق و فرهنگی بودن خود را حفظ کند باید از حمایت‌های مالی و معنوی متولیان امر برخوردار باشد وگرنه در ورطه پولسازی خواهد افتاد و به این ترتیب دیگر نمی‌تواند به رسالت‌های خود پایبند باشد؛ اتفاقی که هم اکنون بسیار دیده می‌شود. متون سطحی و گاهی سخیف، استفاده نا بجا از سلبریتی‌ها، استفاده اغراق‌آمیز از دکور و لباس برای جلب توجه تماشاگر که البته همه اینها محکوم به شکست است. ذات تئاتر هیچ چیز زائدی را برنمی‌تابد، چرا که اگر ارتباط تماشاگر با اثر صادقانه و عاری از هرگونه خود برتربینی شکل نگیرد، مخاطب آن را پس خواهد زد و اثر در اذهان تماشاگران ماندگار نخواهد شد. بنابراین حمایت دولت برای زنده نگه داشتن این هنر بسیار حیاتی است. به‌خصوص در دوره کرونا و با تعطیلی‌های بدون برنامه‌ریزی. آسیب‌هایی که به تئاتر و هنرمندان فعال در این رشته وارد شد آنقدر عمیق است که نمی‌توان امیدوار بود به‌زودی حل شود اما اگر حداقل گام‌هایی در مسیر حمایت از این فعالان برداشته شود باز می‌توان به ادامه راه امیدوار بود.
در انتهای کلام می‌خواهیم بگوییم در این دوران سخت کاری در این رشته، ما در موسسه و مدرسه تئاتر فانوس تلاش کردیم از جوانان و هنرجویان این رشته حمایت کنیم و اجرایی را با آنها روی صحنه ببریم. و امیدواریم با حمایت تماشاگران و متولیان امر بتوانیم این نگاه فرهنگی و غیر بیزینسی به تئاتر را ادامه بدهیم.