نسخه Pdf

پایان یک پرونده جنجالی ۹ساله

پایان یک پرونده جنجالی ۹ساله

حکم حبس زنی که با همدستی شوهرخواهرش، شوهرش را به قتل رسانده بود، پس از ۹ سال مهر تایید خورد.
رسیدگی به این پرونده از سال۹۱ و پس از گزارش قتل مردی در شمال تهران در دستور کار پلیس قرار گرفت. با حضور تیم جنایی در محل مشخص شد پدر خانواده با شلیک گلوله به قتل رسیده و با توجه به این که قفل در خانه سالم بود به نظر می‌رسید عامل این جنایت یک مهمان آشنا باشد.
با گذشت شش سال از این جنایت، باجناق مقتول دستگیر شد و در بازجویی‌ها راز این قتل را فاش کرد و گفت: با همدستی همسر مقتول این جنایت را مرتکب شدم.
با این اعترافات، همسر مقتول هم دستگیر شد و در بازجویی‌ها گفت: هوشنگ قبل از من با زنی ازدواج کرده‌بود اما به دلیل این که از همسر اولش صاحب فرزند نمی‌شد، از او جدا شد. بعد از آن به اصرار خانواده‌ام با هوشنگ که ۲۰سال از من بزرگ‌تر بود ازدواج کردم. او با من بدرفتاری می‌کرد که در نهایت تصمیم به قتل او گرفتم. موضوع را با خواهر و شوهرخواهرم در میان گذاشتم و راضی به همکاری شدند. روز حادثه تعدادی قرص خواب‌آور داخل آبمیوه ریختم و به شوهرم دادم. بعد از این که همسرم بی‌هوش شد، طبق نقشه من و بچه‌هایم از خانه خارج شدیم و در ورودی را باز گذاشتیم. شوهرخواهرم پس از رفتن ما وارد خانه شد و با شلیک گلوله او را به قتل رساند.
در حالی که تحقیقات در دادسرا ادامه داشت، دختر و پسر مقتول با مراجعه به دادسرا مادر و شوهرخاله خود را بخشیدند. این در حالی بود که خواهر مقتول ادعا کرده، برادرش بچه‌دار نمی‌شده و این دختر و پسر فرزندان او نیستند. او درخواست نبش قبر و انجام آزمایش دی‌ان‌ای را مطرح کرد. در ادامه با نبش قبر آزمایش دی‌ان‌ای از مقتول گرفته‌شد اما فرزندان این مرد حاضر به آزمایش نشدند.
با تکمیل تحقیقات در دادسرا، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده‌شد تا متهمان از جنبه عمومی جرم محاکمه شوند. در این جلسه متهم ردیف اول با تکرار اظهاراتش در مرحله بازجویی گفت:  به‌دلیل مشکلاتی که با باجناقم داشتم، از او کینه به دل گرفته و او را لایق مرگ می‌دانستم.
سپس میترا به‌عنوان متهم ردیف دوم گفت: شوهرم مرد بداخلاقی بود.به همین دلیل با شوهرخواهرم همکاری کردم. او درباره اظهارات خواهرشوهرش که گفته‌بود، فرزندان مقتول فرزندخوانده‌اش هستند، نیز افزود: شوهرم بچه‌دار نمی‌شد و همسر اولش را به همین خاطر طلاق داده‌بود اما بعد از ازدواج ما پیش پزشکان مختلفی رفتیم و بالاخره مشکل را حل کردیم. من مدارک لازم را هم به دادسرا ارائه کرده‌ام.
پس از محاکمه متهمان،قضات وارد شور شده و باجناق مقتول را به شش سال حبس و همسرش را به سه حبس محکوم کردند که این حکم در دیوان‌عالی‌کشور تایید شد.