گفتوگو با دکتر امیررضا مافی، نویسنده و منتقد سینمایی
سریالسازی کار دشواری شده
سریالسازی جزو سختترین کارهایی است که عوامل سازنده آن را تجربه میکنند. سریالهایی که برخی از آنها موفق و ماندگار شدهاند و حتی مانند پلهترقی و پیشرفت برای سازندگانشان به حساب آمدهاند. سوالی که در اینجا مطرح میشود این که یک سریال باید چه مراحلی را طی کند و چه بخشهای گوناگونی را باید در نظر بگیرد تا بتواند یک سریال قابل قبول باشد؟ آن هم در این زمانهای که دسترسی به سریالهای روز دنیا بسیار سادهشده و سرعت اینترنت کاریکرده تا در کمترین زمان به بهترین آثار دسترسی پیدا کنیم. اتفاقی که شاید در گذشته کمتر پیش میآمده و خوراک محتوایی در این زمینه اندکتر بوده برای همین هم بسیاری از آثاری که در گذشته ساختهشده در خاطره جمعی مشترک بوده و این در حالی است که معنیاش آن نبوده آن اثر یک کار متفاوت و خاص بود که ماندگارش کرد. برای همین هم حالا بسیاری از سریالسازها به این باور رسیدهاند که باید در این زمانه دسترسیها و ذائقههای تازه و سخت به دنبال راهکار بهتری برای ساخت سریالی ماندگار و متفاوت بود. با امیررضا مافی، برنامهساز دراینزمینه به گفتوگو پرداختهایم.
برای ساخت یک سریال، لجستیک خاصی وجود دارد. یک روش آن این است که کمپانی اعم از تلویزیون یا یک شرکت مربوط به بخش خصوصی به کسی که سریال میسازد، سفارش ساخت یک مجموعه با موضوع موردنظر خود را میدهد. سپس آن فرد طرحی را براساس ایده اولیه به آنها میدهد و بعد از آن طرح مراحل تصویب را طیکرده، چکشکاری میشود و سپس به نظم رسیده و درنهایت به تولید فیلم منجر میشود. روش دیگر این که فیلمساز، تهیهکننده یا نویسنده طرح خود را به دفاتر تولید فیلم و سریال در بخش خصوصی یا دولتی میبرند. ایده آنها اگر موردتوجه قرار گیرد به شوراهای فیلم و سریال میرود و در آنجا بررسی میشود. اگر به تصویب برسد با او قرارداد نگارش بسته میشود؛ البته بستهشدن قرارداد خود چند مرحله دارد، اعم از شورای شبکه، شورای راهبردی، شورای عالی و چند شورای دیگر که باید طرح اولیه سریال را بپسندند و معایب آن را برطرف کنند. بعد از تصویب، طرح، تایید و نهایی میشود و برای بستن قرارداد تولید آماده خواهد شد. این مراحل مربوط به بخش فرآیندی کار است.
بخش معنایی هم جزو مراحل کار به حساب میآید. باید همواره توجه داشت که هدف از تولید فیلم و سریال متفاوت است. تولید سریال جهت سرگرمی ویدئوی خانگی است. برنامهای که آدمها برای سرگرمی در خانه، سرگرمیهای انفرادی و... طراحی شده است. امروز در جهان سریالها مشتریان مضاعفی پیدا کردهاند. واردشدن نهادهایی غیر از تلویزیون به این کار هم مزیدبرعلت
شده است. بالا رفتن سرعت اینترنت، قدرت و امکان به اشتراکگذاشتن فیلمها از طریق وب که در ایران هم اتفاق افتاده، باعثشده انحصار تولید سریال از تلویزیون و از صداوسیما خارجشده و نهادهای خصوصی ورود کنند.
نهادهای خصوصی در هر صنعتی که وارد شوند در آن رقابت ایجادکرده و در این رقابت طرحهایی پیشبرنده هستند که مشتری بیشتری داشته باشند. در چنین شرایطی عوامل و اهداف قبلی برای ساخت فیلم و سریال باید به فراموشی سپرده شود و اگر زمانی در تلویزیون دولتی و حاکمیتی ما اهدافی وجود داشت که از طریق آن سریال به مخاطب تحمیل میشد حالا با واردشدن بازارآزاد و بخش خصوصی به این کار، عنصر جذابیت اهمیت پیدا کرده چون مخاطب ما امکان این را پیداکرده که دست به انتخاب بزند و سراغ فروشگاه دیگری برود و اثر جذابتری را پیدا کند.
به نظر شما این روال منطقی است و میتواند روی بهبود آثار تولیدشده تاثیر بگذارد؟
باید روشن کنیم منطق ما برای مقایسه چیست و در واقع باید به یک مبنای مشترک برسیم. براساس اینکه آزادی و گردش آزاد اطلاعات نقش بخش خصوصی در عرصه فرهنگ است، پس شاید طیکردن این مراحل منطقی به نظر نیاید اما اگر فرهنگ را یک امر دولتی تصور کنیم این فرآیند، منطقی و درست است اما فارغ از این رویکردها، عموما نگاه جامعه به این موضوع از منظر به گردش در آمدن سرمایهها در عرصه فرهنگ و خارجشدن آن از انحصار منطقی و مثبت است؛ چراکه باعث به تکاپو افتادن آن و در نتیجه بالارفتن کیفیت آثار خواهد شد. اساسا امکان ایجاد رقابت ارزشمند است اما تهدیدهایی هم دارد که در حوزه محتواست. به این معنا که ممکن است در پشت این تغییرات، محتوایی خلق شود که مغایرت زیادی با شوونات ما داشته باشد. ممكن است سازندگان این آثار معتقد باشند تلویزیون خیلی سخت برخورد میكند. بههرحال این مسائل روی یكدیگر تاثیر میگذارند. اما این اتفاق لاجرم رخ میدهد، چه ما آن را منطقی بدانیم و چه ندانیم.
بهطوركلی یك سریال خوب چه ویژگیهایی دارد؟
تعریف سریال خوب در فرهنگهای مختلف متفاوت است. اما به نظر شخص من چند مولفه برای خوب بودن یا نبودن یك سریال وجود دارد. اولی قصه فیلم است. اصولا قصه یك فیلم باید پرفرازوفرود باشد، كشش دراماتیك داشته باشد، نقاط عطف داشته باشد و . . . . مولفه بعدی خلق شخصیتهای ماندگار است كه به اصطلاح به آن قهرمانسازی گفته میشود. اگر در حوزه فنی بررسی كنیم، تولید یك اثر باید احترامبرانگیز باشد. یعنی سریال در قامت محتوای خودش فرم خوبی را انتخاب كرده باشد. اگر فرم سریال بد باشد و مثلا سرعت، مسلط بر امور شود، كیفیت فدای سرعت شده و سریال آسیب میبیند. باید توجه داشت ما امروز در دورهای هستیم كه سریالها با كیفیتهای گوناگون وجود دارند و مخاطب بهراحتی میتواند به سریالهای روز جهان دسترسی داشته باشد. اگر تلویزیون میخواهد مخاطبان خودش را حفظ كند، حتما باید نسبت به ساخت فرم سریال توجه خاصی داشته باشد. فارغ از اینكه سریال در كجا ساخته میشود عنصر جذابیت برای سریال خیلی اهمیت دارد. اگر همه اینها در یك سریال وجود داشته باشد، میتوان آن را یك مجموعه موفق دانست.