پول خلاف زیر دندانم مزه کرد!
محسن 25 ساله كلكسیونی از جرایم در پروندهاش دارد و هیچ وقت فكر نمیكرد برای چهاردهمین بار دستگیر شود و به زندان بیفتد .
سابقهداری؟
بله. 13 بار به اتهام سرقت، زورگیری، اخاذی و گوشیقاپی بازداشت شدم و به زندان افتادهام. زندان خانه دومم است.
درس خواندهای؟
دیپلم گرفتم و میخواستم دانشگاه بروم و وكیل شوم اما اعتیاد و سرقت باعث شد خلافكار شوم و هیچ وقت به آرزویم نرسم.
كی اولین بار زندان رفتی؟
17 ساله بودم كه برای اولین بار دستانم با دستبند گره خورد و مهر خلافكار به پیشانیام خورد. پدرم برایم موتورسیكلت نمیخرید به همین خاطر تصمیم گرفتم هر طور شده یك موتورسیكلت داشته باشم. چند بار سعی كردم تا آخر توانستم موتورسیكلت پاركشده در خیابانی را سرقت كنم. یك هفته با موتوردزدی با دوستانم به تفریح میرفتیم كه روز هشتم گشت پلیس دستگیرم كرد. یك سال كانون بودم و بعد آزاد شدم.
چرا دست از خلاف برنداشتی؟
كمكم با دوستان ناباب آشنا شدم و راه خلاف را ادامه دادم. پول خوبی از راه خلاف به دستم میآمد و حسابی این پولها به من مزه میداد به همین دلیل دزدی را ادامه دادم. كمكم عضو باندهای خلافكاری شدم و با آنها سرقتهای گوشیقاپی، كیفقاپی، زورگیری و دزدی خانه، سرقت خودرو و وسایل داخل آن و ... را انجام میدادم و یكخلافكار حرفهای شدم. آلوده دزدی و اعتیاد شده بودم و اگر خلاف نمیكردم انگار چیزی گم كرده بودم.
فقط در تهران دزدی میكردی؟
خیر. من سارق حرفهای بودم و شهر به شهر سرقت خودرو و لوازم داخل آن و دیگر جرایمم را انجام میدادم و حتی تحت تعقیب پلیس شهرهای نوشهر، سراب و چند شهر دیگر هم هستم كه هنوز پروندههایم در آنجا مفتوح است.
اخاذی از مالباختگان خودرو چطور بود؟
42 روز پیش زمانی كه از زندان آزاد شدم، سراغ بچه محلهای خلافكار رفته و متوجه شدم دو نفرشان كه سابقه سرقت و وسایل داخل خودرو را دارند، دوباره کارشان را شروع كردهاند اما این بار برای باز پس دادن اسناد و مدارك خودروها به مالباختگان از آنها اخاذی هم میكنند و با یك تیر چند نشان میزنند .
بعد چه شد؟
آن دو به من پیشنهاد همكاری دادند كه چون تازه از زندان آزاد شده و پولی نداشتم با آنها همراه شدم. سه نفری در سطح شهر تهران در رفت و آمد بودیم، بویژه شرق و جنوب تهران. خودروهای پارك شده در خیابانها را سرقت كرده و وسایل داخل آن را هرچه بود برداشته و میفروختیم. بعد اسناد و مدارك خودروها را برداشته و در تماس با صاحبان خودروها به قصد باز پس دادن مداركشان از آنها یك تا پنج میلیون تومان اخاذی میكردیم. صاحبان خودروها طبق خواستهمان كیسه پول را زیر درختان باغ متروكه دفن كرده و ما آن را بر میداشتیم. آنها یك متر جلوتر از آنجا مدارك را برمیداشتند. اگر پای پلیس به میان میآمد، چند مرتبه از آنها اخاذی میكردیم و بعد مدارك را پس میدادیم.
چرا خودروها را حوالی كلانتریها رها میكردید؟
بعد از آنكه اموال داخل خودروها را برمیداشتیم بعد از سه روز آنها را نزدیك كلانتریها رها میكردیم تا زودتر خودروها پیدا شوند و دیگر سارقان به سراغ آنها نروند.
با پولهای دزدی چه میكردی؟
بیشتر آن را خرج خرید شیشه میكردم. بخشی را هم برای خودم لباسهای ماركدار میخریدم و با دوستان خلافكار تفریح و خوشگذرانی میكردم .
سابقهداری؟
بله. 13 بار به اتهام سرقت، زورگیری، اخاذی و گوشیقاپی بازداشت شدم و به زندان افتادهام. زندان خانه دومم است.
درس خواندهای؟
دیپلم گرفتم و میخواستم دانشگاه بروم و وكیل شوم اما اعتیاد و سرقت باعث شد خلافكار شوم و هیچ وقت به آرزویم نرسم.
كی اولین بار زندان رفتی؟
17 ساله بودم كه برای اولین بار دستانم با دستبند گره خورد و مهر خلافكار به پیشانیام خورد. پدرم برایم موتورسیكلت نمیخرید به همین خاطر تصمیم گرفتم هر طور شده یك موتورسیكلت داشته باشم. چند بار سعی كردم تا آخر توانستم موتورسیكلت پاركشده در خیابانی را سرقت كنم. یك هفته با موتوردزدی با دوستانم به تفریح میرفتیم كه روز هشتم گشت پلیس دستگیرم كرد. یك سال كانون بودم و بعد آزاد شدم.
چرا دست از خلاف برنداشتی؟
كمكم با دوستان ناباب آشنا شدم و راه خلاف را ادامه دادم. پول خوبی از راه خلاف به دستم میآمد و حسابی این پولها به من مزه میداد به همین دلیل دزدی را ادامه دادم. كمكم عضو باندهای خلافكاری شدم و با آنها سرقتهای گوشیقاپی، كیفقاپی، زورگیری و دزدی خانه، سرقت خودرو و وسایل داخل آن و ... را انجام میدادم و یكخلافكار حرفهای شدم. آلوده دزدی و اعتیاد شده بودم و اگر خلاف نمیكردم انگار چیزی گم كرده بودم.
فقط در تهران دزدی میكردی؟
خیر. من سارق حرفهای بودم و شهر به شهر سرقت خودرو و لوازم داخل آن و دیگر جرایمم را انجام میدادم و حتی تحت تعقیب پلیس شهرهای نوشهر، سراب و چند شهر دیگر هم هستم كه هنوز پروندههایم در آنجا مفتوح است.
اخاذی از مالباختگان خودرو چطور بود؟
42 روز پیش زمانی كه از زندان آزاد شدم، سراغ بچه محلهای خلافكار رفته و متوجه شدم دو نفرشان كه سابقه سرقت و وسایل داخل خودرو را دارند، دوباره کارشان را شروع كردهاند اما این بار برای باز پس دادن اسناد و مدارك خودروها به مالباختگان از آنها اخاذی هم میكنند و با یك تیر چند نشان میزنند .
بعد چه شد؟
آن دو به من پیشنهاد همكاری دادند كه چون تازه از زندان آزاد شده و پولی نداشتم با آنها همراه شدم. سه نفری در سطح شهر تهران در رفت و آمد بودیم، بویژه شرق و جنوب تهران. خودروهای پارك شده در خیابانها را سرقت كرده و وسایل داخل آن را هرچه بود برداشته و میفروختیم. بعد اسناد و مدارك خودروها را برداشته و در تماس با صاحبان خودروها به قصد باز پس دادن مداركشان از آنها یك تا پنج میلیون تومان اخاذی میكردیم. صاحبان خودروها طبق خواستهمان كیسه پول را زیر درختان باغ متروكه دفن كرده و ما آن را بر میداشتیم. آنها یك متر جلوتر از آنجا مدارك را برمیداشتند. اگر پای پلیس به میان میآمد، چند مرتبه از آنها اخاذی میكردیم و بعد مدارك را پس میدادیم.
چرا خودروها را حوالی كلانتریها رها میكردید؟
بعد از آنكه اموال داخل خودروها را برمیداشتیم بعد از سه روز آنها را نزدیك كلانتریها رها میكردیم تا زودتر خودروها پیدا شوند و دیگر سارقان به سراغ آنها نروند.
با پولهای دزدی چه میكردی؟
بیشتر آن را خرج خرید شیشه میكردم. بخشی را هم برای خودم لباسهای ماركدار میخریدم و با دوستان خلافكار تفریح و خوشگذرانی میكردم .
تیتر خبرها
-
شهادت مامور پلیس در شهریار
-
اخاذی از مالباختگان بعد از سرقت
-
پول خلاف زیر دندانم مزه کرد!
-
ازداشت جوان برادركش
-
5 ساعت شكنجه برای طلب 20 میلیونی
-
ناكامی در فرار هالیوودی برای نرفتن به زندان
-
قتل معلم با شلیك گلوله
-
مرد آزارگر اعدام شد
-
4 كشته در آتشسوزی مرگبار
-
سقوط سارق هنگام فرار
-
كلاهبرداری از مردم زائران حج و عتبات