تاملی بر چکش حراج بر هنر
جمعهشب یازدهمین دوره حراج تهران كه به فروش آثار هنری اختصاص دارد با عرضه 114 اثر از بیش از صد هنرمند برگزار شد. حراجهای هنری در ایران پدیدههایی نوظهور هستند.
حراج آثار هنری به شكل تخصصی در دهه 90 شكل گرفت. گرچه تا پیش از آن رویدادهایی برای فروش آثار هنری در مدیاهای مختلف از نقاشی و نقاشیخط و خوشنویسی و نگارگری و تذهیب و عكس و مجسمه و گرافیك و كاریكاتور و پوستر وجود داشت، اما اطلاق واژه «حراج» به آنها درست نبود.
شاید تا پیش از دهه 90، رویدادهایی مانند اكسپوی آثار هنری، دوسالانهها (بی نال)، جشنوارهها و فروش آثار هنری بهمنظور امور خیریه رواج داشت. حتی گالریها هم گاهی برنامههایی برای عرضه و فروش آثار هنری داشتند، اما هیچكدام از اینها به معنای تخصصی كلمه حراج نبودند.
بحث اختصاص الزامی یك درصد از بودجه عمرانی دستگاههای دولتی برای خرید آثار هنری اولینبار، سال 1381 در مجلس ارائه شد و با تغییر وضعیت از یك درصد به نیمدرصد و مجاز بودن به جای الزامآور بودن به نتیجه رسید. موضوع در سالهای بعد بارها مطرح و سرانجام در سال 85 به كلی حذف شد.
در سال 88 بار دیگر این موضوع مطرح شد و واژه مجاز بودن باعث شده بود كه دستگاههای دولتی زیر بار عملی كردن این قانون نروند. در سال 90 این قانون به شكل كاملتری به تصویب رسید و دستگاههای دولتی موظف شدند تا یك دهم درصد از بودجه عمرانی خود را به خرید آثار هنری اختصاص دهند، اینبار واژه الزامآور بودن در هزینه كردن این بودجه نیز كاری از پیش نبرد و باز هم عملا این قانون هیچگاه اجرا نشد تا اینكه در سال 91 بهطور كلی این قانون حذف شد.
وزارت ارشاد طی سالهایی كه آن قانون وجود داشت، به برگزاری نمایشگاههایی برای عرضه آثار هنری اقدام كرد تا دستگاههای اجرایی در آن نمایشگاههای سالانه بتوانند آثار هنری خریداری كنند.
این نمایشگاهها اكسپوی ملی نامیده میشد. در آن زمان وزارت ارشاد به جز برگزاری اكسپو كه عملا شكست خورد، به راهاندازی فروشگاه نگار و اكسپوی مجازی هم اقدام كرد كه این طرحها هم راه به جایی نبرد.
در شرایطی این اتفاقات در كشور رخ داد كه كشورهای حاشیه خلیج فارس، توجه خود را به آثار هنری معطوف كرده بودند. امارات میزبانی حراجهای بزرگ جهان یعنی كریستیز و ساتبیز خاورمیانه را از آن خود كرد و خاندان سلطنتی قطر هم با راه اندازی موزهای به خرید آثار هنری گران جهان اقدام كرد. تا اینكه سال 91 اولین دوره حراج تهران برگزار شد و در آن آثار هنری با رقمهایی جالب توجه چكش خورد.
حالا بعد از سپری شدن 11 دوره از این رویداد، حراج تهران خود را بهعنوان یك بازار موفق و تاثیر گذار در زمینه فروش آثار هنری مطرح کرده اس؛ گرچه طی این سالها نقدهایی هم به روند برگزاری حراج تهران شده، اما باید به این نكات توجه داشت كه اولا حراج تهران یك رویداد صددرصد خصوصی است و همین امر نقطه اتكای آن است و هم هنرمندان متكثرتری را با خود همراه میكند و هم اینكه اسیر سیاستهای سلیقهای دولتی نمیشود.
دوم آنكه حراج تهران یك بازار داخلی است و در شرایطی كه حراجهای بینالمللی برای هنرمندان ایرانی رقمهای نجومی به دلار میپردازند، این حراج آثار هنرمندان داخلی را در كشور حفظ میكند.
سوم، همانطور كه مدام گفته میشود خرید آثار هنری یك سرمایهگذاری مطمئن محسوب میشود، حراج تهران هم توانسته به رونق اقتصاد هنر كمك شایانی كند و هم خریداران آثار هنری را تا حدی خاطرجمع كند و هم هنرمندان را.
با همه نقدهایی كه به حراج تهران میشود، نفس برگزاری این رویداد، به نوعی در درون خود حمایت از كالای ایرانی را هم دربرمیگیرد.
حراج آثار هنری به شكل تخصصی در دهه 90 شكل گرفت. گرچه تا پیش از آن رویدادهایی برای فروش آثار هنری در مدیاهای مختلف از نقاشی و نقاشیخط و خوشنویسی و نگارگری و تذهیب و عكس و مجسمه و گرافیك و كاریكاتور و پوستر وجود داشت، اما اطلاق واژه «حراج» به آنها درست نبود.
شاید تا پیش از دهه 90، رویدادهایی مانند اكسپوی آثار هنری، دوسالانهها (بی نال)، جشنوارهها و فروش آثار هنری بهمنظور امور خیریه رواج داشت. حتی گالریها هم گاهی برنامههایی برای عرضه و فروش آثار هنری داشتند، اما هیچكدام از اینها به معنای تخصصی كلمه حراج نبودند.
بحث اختصاص الزامی یك درصد از بودجه عمرانی دستگاههای دولتی برای خرید آثار هنری اولینبار، سال 1381 در مجلس ارائه شد و با تغییر وضعیت از یك درصد به نیمدرصد و مجاز بودن به جای الزامآور بودن به نتیجه رسید. موضوع در سالهای بعد بارها مطرح و سرانجام در سال 85 به كلی حذف شد.
در سال 88 بار دیگر این موضوع مطرح شد و واژه مجاز بودن باعث شده بود كه دستگاههای دولتی زیر بار عملی كردن این قانون نروند. در سال 90 این قانون به شكل كاملتری به تصویب رسید و دستگاههای دولتی موظف شدند تا یك دهم درصد از بودجه عمرانی خود را به خرید آثار هنری اختصاص دهند، اینبار واژه الزامآور بودن در هزینه كردن این بودجه نیز كاری از پیش نبرد و باز هم عملا این قانون هیچگاه اجرا نشد تا اینكه در سال 91 بهطور كلی این قانون حذف شد.
وزارت ارشاد طی سالهایی كه آن قانون وجود داشت، به برگزاری نمایشگاههایی برای عرضه آثار هنری اقدام كرد تا دستگاههای اجرایی در آن نمایشگاههای سالانه بتوانند آثار هنری خریداری كنند.
این نمایشگاهها اكسپوی ملی نامیده میشد. در آن زمان وزارت ارشاد به جز برگزاری اكسپو كه عملا شكست خورد، به راهاندازی فروشگاه نگار و اكسپوی مجازی هم اقدام كرد كه این طرحها هم راه به جایی نبرد.
در شرایطی این اتفاقات در كشور رخ داد كه كشورهای حاشیه خلیج فارس، توجه خود را به آثار هنری معطوف كرده بودند. امارات میزبانی حراجهای بزرگ جهان یعنی كریستیز و ساتبیز خاورمیانه را از آن خود كرد و خاندان سلطنتی قطر هم با راه اندازی موزهای به خرید آثار هنری گران جهان اقدام كرد. تا اینكه سال 91 اولین دوره حراج تهران برگزار شد و در آن آثار هنری با رقمهایی جالب توجه چكش خورد.
حالا بعد از سپری شدن 11 دوره از این رویداد، حراج تهران خود را بهعنوان یك بازار موفق و تاثیر گذار در زمینه فروش آثار هنری مطرح کرده اس؛ گرچه طی این سالها نقدهایی هم به روند برگزاری حراج تهران شده، اما باید به این نكات توجه داشت كه اولا حراج تهران یك رویداد صددرصد خصوصی است و همین امر نقطه اتكای آن است و هم هنرمندان متكثرتری را با خود همراه میكند و هم اینكه اسیر سیاستهای سلیقهای دولتی نمیشود.
دوم آنكه حراج تهران یك بازار داخلی است و در شرایطی كه حراجهای بینالمللی برای هنرمندان ایرانی رقمهای نجومی به دلار میپردازند، این حراج آثار هنرمندان داخلی را در كشور حفظ میكند.
سوم، همانطور كه مدام گفته میشود خرید آثار هنری یك سرمایهگذاری مطمئن محسوب میشود، حراج تهران هم توانسته به رونق اقتصاد هنر كمك شایانی كند و هم خریداران آثار هنری را تا حدی خاطرجمع كند و هم هنرمندان را.
با همه نقدهایی كه به حراج تهران میشود، نفس برگزاری این رویداد، به نوعی در درون خود حمایت از كالای ایرانی را هم دربرمیگیرد.