کشف کتاب از معدن زباله

یک بانوی گیلانی با فروش زباله‌های کاغذی چند کتابخانه در بندر انزلی دایر کرده است

کشف کتاب از معدن زباله

شهر بی‌زباله شاید رویای بسیاری از شهرنشینان امروز جهان باشد؛ شهری بدون كیسه‌ها و بطری‌های پلاستیكی، قوطی‌های كنسرو، ظروف یك‌بار مصرف و شیشه‌ای و نیز زباله‌های كاغذی. با این همه، كمتر كسی از میان ما جماعت رؤیابین، برای تحقق این خیال‌كاری كرده و گامی برداشته. در عوض، معدود افرادی بوده و هستند كه با همت عالی خویش، مرز خیال و واقعیت را در هم شكسته و كارهای بزرگ می‌كنند؛ با آرزوی رسیدن روزی كه خاطر آدم‌های شهرشان جولانگاه رویاهای بزرگ‌تر باشد و پیچك اندیشه‌هایشان، قامت شهر را سبزپوش كند؛ همان آرزویی كه صفورا غله‌زاری در مسیر تحقق آن، لحظه‌ای غفلت به خود راه نداده؛ حتی تا همین امروز كه دوران بازنشستگی و استراحتش را سپری می‌كند. او اما این فراغت را مغتنم دانسته و بیش از پیش وقت و توانش را برای پیشبرد برنامه‌ها و طرح‌هایش اختصاص داده است؛ با این هدف كه چهره شهرش را از زباله پاك كند و فرهنگ كتابخوانی و مطالعه را در میان همشهریانش گسترش دهد.

شهرهای‭ ‬شلوغ‭ ‬و‭ ‬پرترافیك‭ ‬دود‭ ‬گرفته،‭ ‬دلمان‭ ‬را‭ ‬پر‭ ‬می‌دهد‭ ‬به‭ ‬وسعت‭ ‬یك‭ ‬دشت‭ ‬و‭ ‬دامنه‭ ‬كوه‭ ‬و‭ ‬خنكای‭ ‬نمناك‭ ‬جنگل‭. ‬اسباب‭ ‬سفر‭ ‬مهیا‭ ‬می‌كنیم‭ ‬و‭ ‬بار‭ ‬سفر‭ ‬بسته‭ ‬به‭ ‬دل‭ ‬جاده‭ ‬می‌زنیم‭. ‬در‭ ‬میانه‭ ‬راه‭ ‬توقف‭ ‬می‌كنیم؛‭ ‬برای‭ ‬نوشیدن‭ ‬استكانی‭ ‬چای‭ ‬و‭ ‬كمی‭ ‬استراحت‭. ‬دیدن‭ ‬آن‭ ‬همه‭ ‬زباله‌های‭ ‬ریز‭ ‬و‭ ‬درشت‭ ‬به‭ ‬جا‭ ‬مانده‭ ‬از‭ ‬رهگذران‭ ‬قبلی‭ ‬اما‭ ‬ما‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬صرافت‭ ‬قدری‭ ‬نشستن‭ ‬می‌اندازد‭. ‬چایمان‭ ‬را‭ ‬همان‌طور‭ ‬ایستاده،‭ ‬هول‭ ‬هولكی‭ ‬سر‭ ‬می‌كشیم‭ ‬و‭ ‬سوار‭ ‬ماشین‭ ‬می‌شویم‭ ‬تا‭ ‬مقصد‭. ‬حالا‭ ‬كه‭ ‬به‭ ‬محل‭ ‬مورد‭ ‬نظر‭ ‬رسیده‌ایم،‭ ‬فرقی‭ ‬نمی‌كند‭ ‬پای‭ ‬كوه‭ ‬باشد‭ ‬یا‭ ‬پهنای‭ ‬یك‭ ‬دشت‭ ‬یا‭ ‬كنار‭ ‬چشمه‭ ‬و‭ ‬آبشار؛‭ ‬اینجا‭ ‬هم‭ ‬وضع‭ ‬به‭ ‬همان‭ ‬منوال‭ ‬است؛‭ ‬جا‭ ‬به‭ ‬جا‭ ‬ظرف‭ ‬و‭ ‬سفره‭ ‬یك‌بار‭ ‬مصرف‭ ‬و‭ ‬قوطی‌ها،‭ ‬بطری‌ها‭ ‬و‭ ‬پاكت‭ ‬مواد‭ ‬مصرفی‭ ‬گردشگران‭ ‬قبلی‭ ‬كه‭ ‬ذوق‭ ‬آدم‭ ‬را‭ ‬كور‭ ‬و‭ ‬از‭ ‬این‌كه‭ ‬نمی‌دانی‭ ‬باید‭ ‬فریادت‭ ‬را‭ ‬بر‭ ‬سر‭ ‬چه‭ ‬كسی‭ ‬بكشی،‭ ‬مستأصلت‭ ‬می‌كند‭. ‬این‭ ‬مناظر‭ ‬اما‭ ‬بیش‭ ‬از‭ ‬آن‌كه‭ ‬صفورا‭ ‬غله‌زاری‭ ‬را‭ ‬كلافه‭ ‬و‭ ‬عصبانی‭ ‬كند،‭ ‬به‭ ‬فكر‭ ‬وامی‌داشت؛‭ ‬چه‭ ‬در‭ ‬آن‭ ‬زمانی‭ ‬كه‭ ‬وبلاگ‭ ‬داشت‭ ‬و‭ ‬از‭ ‬رویای‭ ‬داشتن‭ ‬شهری‭ ‬بدون‭ ‬زباله‭ ‬می‌نوشت‭ ‬و‭ ‬چه‭ ‬در‭ ‬آن‭ ‬روزی‭ ‬كه‭ ‬برای‭ ‬نخستین‭ ‬بار‭ ‬با‭ ‬طرح‭ ‬جمع‌آوری‭ ‬درهای‭ ‬پلاستیكی‭ ‬بطری‌های‭ ‬یك‌بار‭ ‬مصرف‭ ‬آشنا‭ ‬شد‭. ‬او‭ ‬خود‭ ‬در‌این‌باره‭ ‬به‭ ‬جام‌جم‭ ‬می‌گوید‭: ‬من‭ ‬برای‭ ‬سال‌ها،‭ ‬دروس‭ ‬تاریخ،‭ ‬جغرافیا‭ ‬و‭ ‬علوم‭ ‬اجتماعی‭ ‬را‭ ‬به‭ ‬دانش‌آموزان‭ ‬تدریس‭ ‬می‌كردم‭ ‬و‭ ‬همین‭ ‬موضوع‭ ‬مرا‭ ‬نسبت‭ ‬به‭ ‬روابط‭ ‬و‭ ‬نحوه‭ ‬تعامل‭ ‬آدم‌ها‭ ‬با‭ ‬جامعه‭ ‬و‭ ‬محیط‌زیست‭ ‬حساس‭ ‬می‌كرد؛‭ ‬حساسیت‌ها‭ ‬و‭ ‬دغدغه‌هایی‭ ‬كه‭ ‬من‭ ‬آنها‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬طریق‭ ‬تدریس‭ ‬و‭ ‬نوشتن‭ ‬در‭ ‬وبلاگم،‭ ‬با‭ ‬دیگران‭ ‬مطرح‭ ‬می‌كردم‭. ‬در‭ ‬همین‭ ‬حال‭ ‬مشكل‭ ‬امحا‭ ‬و‭ ‬دفع‭ ‬زباله‭ ‬در‭ ‬شهرهای‭ ‬شمالی‭ ‬به‌دلیل‭ ‬همجواری‭ ‬با‭ ‬كوه،‭ ‬جنگل‭ ‬و‭ ‬دریا‭ ‬و‭ ‬در‭ ‬عین‭ ‬حال‭ ‬توریستی‭ ‬بودن‭ ‬این‭ ‬مناطق‭ ‬كه‭ ‬به‭ ‬تشدید‭ ‬این‭ ‬معضل‭ ‬دامن‭ ‬می‌زد،‭ ‬همواره‭ ‬ذهن‭ ‬مرا‭ ‬به‭ ‬خود‭ ‬مشغول‭ ‬کرد‭.‬

‭ ‬اولین‭ ‬گام‭ ‬؛
جمع‭ ‬کردن‭ ‬در‭ ‬بطری‭ ‬برای‭ ‬نیازمندان‭ ‬

این‭ ‬دلمشغولی‌ها،‭ ‬هیچ‌گاه‭ ‬از‭ ‬صفورا‭ ‬جدا‭ ‬نشد‭ ‬تا‭ ‬این‌كه‭ ‬بالاخره‭ ‬یك‭ ‬آشنایی‭ ‬ساده‭ ‬سبب‭ ‬شد‭ ‬در‭ ‬راهی‭ ‬قدم‭ ‬بگذارد‭ ‬كه‭ ‬مسیر‭ ‬زندگی‭ ‬او‭ ‬را‭ ‬به‭ ‬همان‭ ‬سمتی‭ ‬كه‭ ‬همیشه‭ ‬در‭ ‬خاطر‭ ‬داشت،‭ ‬هدایت‭ ‬كند‭. ‬خودش‭ ‬كلید‭ ‬خوردن‭ ‬این‭ ‬پروژه‭ ‬را‭ ‬این‌گونه‭ ‬روایت‭ ‬می‌كند‭: ‬با‭ ‬بچه‌های‭ ‬مدرسه‭ ‬به‭ ‬اردو‭ ‬رفته‭ ‬بودیم‭. ‬در‭ ‬زمان‭ ‬بازگشت،‭ ‬یكی‭ ‬از‭ ‬همكارانم‭ ‬از‭ ‬بچه‌ها‭ ‬خواست‭ ‬در‭ ‬بطری‌های‭ ‬آب‭ ‬و‭ ‬نوشابه‭ ‬خود‭ ‬را‭ ‬دور‭ ‬نریخته‭ ‬و‭ ‬به‭ ‬او‭ ‬بدهند‭. ‬از‭ ‬او‭ ‬در‭ ‬این‌باره‭ ‬پرسیدم‭ ‬و‭ ‬او‭ ‬از‭ ‬گروهی‭ ‬در‭ ‬تبریز‭ ‬برایم‭ ‬گفت‭ ‬كه‭ ‬با‭ ‬جمع‌آوری‭ ‬و‭ ‬فروش‭ ‬این‭ ‬زباله‌های‭ ‬بازیافتی،‭ ‬هزینه‭ ‬درمان‭ ‬بیماران‭ ‬نیازمند‭ ‬را‭ ‬تامین‭ ‬می‌كنند‭.‬

به‭ ‬محض‭ ‬بازگشت‭ ‬از‭ ‬اردو،‭ ‬صفورا‭ ‬كنجكاوانه‭ ‬در‭ ‬مورد‭ ‬این‭ ‬گروه‭ ‬تحقیق‭ ‬می‌كند‭ ‬و‭ ‬در‭ ‬ادامه‭ ‬متوجه‭ ‬می‌شود‭ ‬گروه‌هایی‭ ‬با‭ ‬فعالیت‌های‭ ‬مشابه‭ ‬در‭ ‬دیگر‭ ‬استان‌ها‭ ‬از‭ ‬جمله‭ ‬در‭ ‬گیلان‭ ‬وجود‭ ‬دارند‭. ‬پس‭ ‬مصمم‭ ‬می‌شود‭ ‬این‌كار‭ ‬را‭ ‬به‌صورت‭ ‬جدی‌تر‭ ‬و‭ ‬سازمان‌یافته‌تر‭ ‬در‭ ‬بندرانزلی‭ ‬دنبال‭ ‬كند‭. ‬ا‭ ‬از‭ ‬طریق‭ ‬همكارانم‭ ‬در‭ ‬مدارس‭ ‬مختلف‭ ‬شهر‭ ‬در‭ ‬این‌باره‭ ‬اطلاع‌رسانی‭ ‬كردیم‭ ‬و‭ ‬از‭ ‬دانش‌آموزان‭ ‬خواستیم‭ ‬درهای‭ ‬پلاستیكی‭ ‬ظروف‭ ‬پلاستیكی‭ ‬را‭ ‬دور‭ ‬نریخته‭ ‬و‭ ‬جمع‌آوری‭ ‬كنند‭.‬ب‭ ‬او‭ ‬در‭ ‬ابتدای‭ ‬كار‭ ‬درهای‭ ‬پلاستیكی‭ ‬جمع‌آوری‭ ‬شده‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬خانه‭ ‬خود‭ ‬نگهداری‭ ‬می‌كرد؛‭ ‬اما‭ ‬حجم‭ ‬این‭ ‬زباله‌ها‭ ‬رفته‭ ‬رفته‭ ‬افزایش‭ ‬می‌یافت‭ ‬و‭ ‬دیگر‭ ‬امكان‭ ‬نگهداری‭ ‬آنها‭ ‬در‭ ‬خانه‭ ‬وجود‭ ‬نداشت‭. ‬پس‭ ‬تصمیم‭ ‬گرفت‭ ‬آنها‭ ‬را‭ ‬به‭ ‬گروهی‭ ‬در‭ ‬رشت‭ ‬برساند‭. ‬در‭ ‬این‭ ‬میان،‭ ‬یكی‭ ‬از‭ ‬همكاران‭ ‬سابق‭ ‬او‭ ‬وقتی‭ ‬در‭ ‬جریان‭ ‬این‭ ‬تصمیم‭ ‬قرار‭ ‬گرفت،‭ ‬پیشنهاد‭ ‬كرد‭ ‬از‭ ‬انبار‭ ‬مدرسه‌ای‭ ‬كه‭ ‬مدیریت‭ ‬آن‭ ‬را‭ ‬به‌عهده‭ ‬داشت،‭ ‬برای‭ ‬نگهداری‭ ‬این‭ ‬زباله‌های‭ ‬پلاستیكی‭ ‬استفاده‭ ‬كند‭. ‬صفورا‭ ‬با‭ ‬آغوش‭ ‬باز‭ ‬این‭ ‬پیشنهاد‭ ‬را‭ ‬پذیرفت‭ ‬و‭ ‬از‭ ‬آن‭ ‬به‭ ‬بعد،‭ ‬این‭ ‬درهای‭ ‬پلاستیكی‭ ‬در‭ ‬انبار‭ ‬مدرسه‭ ‬نگهداری‭ ‬شد‭.‬

‭ ‬یک‭ ‬شهر‭ ‬بسیج‭ ‬می‌شود

یك‭ ‬سال‭ ‬به‭ ‬همین‭ ‬منوال‭ ‬گذشت‭ ‬و‭ ‬درهای‭ ‬بطری‭ ‬كه‭ ‬حالا‭ ‬تمام‭ ‬اهالی‭ ‬شهر‭ ‬برای‭ ‬جمع‭ ‬كردنشان‭ ‬بسیج‭ ‬شده‭ ‬بودند‭ ‬به‭ ‬یك‭ ‬تن‭ ‬رسید‭ ‬و‭ ‬باید‭ ‬فكری‭ ‬برای‭ ‬فروششان‭ ‬می‌شد‭: ‬ابرای‭ ‬فروش‭ ‬این‭ ‬بطری‌ها‭ ‬و‭ ‬نیز‭ ‬ادامه‭ ‬كار‭ ‬باید‭ ‬با‭ ‬یك‭ ‬انجمن‭ ‬یا‭ ‬گروه‭ ‬ثبت‭ ‬شده‭ ‬كار‭ ‬را‭ ‬ادامه‭ ‬می‌دادم‭. ‬همین‭ ‬شد‭ ‬كه‭ ‬با‭ ‬یك‭ ‬انجمن‭ ‬مردم‌نهاد‭ ‬به‭ ‬نام‭ ‬انجمن‭ ‬طرفداران‭ ‬توسعه‭ ‬بندر‭ ‬انزلی‭ ‬آشنا‭ ‬شدم؛‭ ‬یك‭ ‬آشنایی‭ ‬مبارک‭ ‬كه‭ ‬سرآغاز‭ ‬اتفاقات‭ ‬خوب‭ ‬بعدی‭ ‬و‭ ‬دوستی‌های‭ ‬ارزشمند‭ ‬شد‭. ‬در‭ ‬آغاز‭ ‬همكاریمان‭ ‬و‭ ‬با‭ ‬پول‭ ‬فروش‭ ‬آن‭ ‬یك‭ ‬تن‭ ‬در‭ ‬بطری،‭ ‬چهار‭ ‬ویلچر‭ ‬و‭ ‬یك‭ ‬تشك‭ ‬مواج‭ ‬خریداری‭ ‬كردیم‭ ‬و‭ ‬آنها‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬اختیار‭ ‬افراد‭ ‬نیازمند‭ ‬تحت‭ ‬پوشش‭ ‬بهزیستی‭ ‬قرار‭ ‬دادیم‭.‬ب‭ ‬این‭ ‬پویش‭ ‬مردمی‭ ‬در‭ ‬بندر‭ ‬انزلی‭ ‬همچنان‭ ‬ادامه‭ ‬دارد‭ ‬و‭ ‬امروز‭ ‬مراكز‭ ‬تحویل‭ ‬زباله‌ها‭ ‬در‭ ‬شهر‭ ‬به‭ ‬ده‭ ‬تا‭ ‬12‭ ‬عدد‭ ‬رسیده‭ ‬است‭  ‬مراكزی‭ ‬كه‭ ‬خود‭ ‬داوطلبانه‭ ‬با‭ ‬صفورا‭ ‬همكاری‭ ‬می‌كنند‭ ‬از‭ ‬جمله‭ ‬مراكز‭ ‬آموزشی‭ ‬و‭ ‬ورزشی،‭ ‬مغازه‌ها‭ ‬و‭ ‬فروشگاه‌ها‭ ‬و‭ ‬نیز‭ ‬هیات‌های‭ ‬مذهبی‭. ‬آنها‭ ‬هر‭ ‬كدام‭ ‬بعد‭ ‬از‭ ‬این‌كه‭ ‬درهای‭ ‬بطری‭ ‬به‭ ‬حجمی‭ ‬قابل‭ ‬قبول‭ ‬رسید،‭ ‬با‭ ‬این‭ ‬معلم‭ ‬دلسوز‭ ‬شهر‭ ‬تماس‭ ‬گرفته‭ ‬و‭ ‬او‭ ‬خود‭ ‬با‭ ‬وسیله‭ ‬نقلیه‭ ‬شخصی‌اش‭ ‬كه‭ ‬حالا‭ ‬به‭ ‬گفته‭ ‬او‭ ‬ماشین‭ ‬كارش‭ ‬شده،‭ ‬آن‭ ‬محموله‌ها‭ ‬را‭ ‬تحویل‭ ‬گرفته،‭ ‬بسته‌بندی‭ ‬می‌كند‭ ‬و‭ ‬به‭ ‬انبار‭ ‬می‌برد‭.‬


​​​​​​​