همسركشی در شب عید

متهم در جلسه دادگاه، قتل را تشریح كرد

همسركشی در شب عید

مردی میانسال وقتی شب عید فهمید همسرش دیگر حاضر به ادامه زندگی با او نیست و قصد، طلاق دارد او را كشت و مادرزنش را نیز زخمی كرد. این مرد دیروز در حالی پای میز محاكمه ایستاد كه دو فرزندش برای او حكم قصاص خواسته‌اند.
به گزارش جام‌جم، در جلسه رسیدگی به این پرونده كه دیروز در شعبه دوم دادگاه كیفری یك استان تهران به ریاست قاضی زالی و با حضور یك قاضی مستشار برگزار شد، ابتدا نماینده دادستان كیفرخواست را خواند و گفت: رضا ۴۵ساله متهم است ۲۹ اسفند ۹۶ همسرش به نام رویا را مقابل خانه پدر زنش در میدان امام‌حسین با ضربه چاقو كشت و مادر همسرش را زخمی كرد. اكنون با توجه به مدرك‌های موجود در پرونده برای وی تقاضای كیفر دارم. سپس دختر و پسر قربانی در جایگاه ویژه ایستادند و برای پدرشان حكم قصاص خواستند. آنها گفتند می‌خواهند هرچه زودتر این حكم اجرا شود، اما برادر كوچكشان از قصاص گذشت و اعلام رضایت كرد.
سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: قبول دارم همسرم را كشتم، اما من عاشق او بودم و نمی‌خواستم او را بكشم، نمی‌دانم در آن دعوا چطور مادر همسرم را نیز زخمی كردم.
وی در تشریح ماجرا گفت: از سال ۹۳ رابطه من و همسرم سرد شده بود. همسرم چهار ماه خانه را ترك كرد و به خانه مادرش كه در همان نزدیكی بود رفت. من بارها دنبال او رفتم و از او خواستم برگردد، اما قبول نمی‌كرد. من كارگر ساختمانی بودم و چند ماه از سال را بیكار بودم و او به این موضوع اعتراض داشت. رویا مهریه‌اش را اجرا گذاشته و تقاضای جهیزیه و نفقه كرده بود. به همین خاطر من طبق قانون به او نفقه می‌پرداختم.
 متهم گفت: بعد از چندماه با تلاش بسیار توانستم همسرم را برای ادامه زندگی راضی كنم. او آشتی كرد و به خانه برگشت. یك روز برای خانه خرید كرده بودم، اما او گفت برای خرید دیر شده و او چند روز قبل بار دیگر به دادگاه رفته و از من شكایت كرده‌ است. برایش شرایط كاری‌ام را توضیح دادم و به او گفتم در صورتی كه پول داشته باشم برای خرید مایحتاج خانه از او و فرزندانم دریغ نمی‌كنم، اما قبول نكرد و به خانه مادرش رفت. در مدتی كه او در خانه مادرش بود هر شب مقابل در خانه آنها می‌رفتم و همسر و فرزندانم را می‌دیدم‌، اما مادر زنم اجازه نمی‌داد داخل خانه بروم. اوضاع روحی‌ام به هم ریخته بود و قرص می‌خوردم.
 وی ادامه داد: آخرین بار شب عید بود به همین خاطر با التماس از همسرم خواستم به خانه برگردد. او شرط گذاشت در صورتی كه تعطیلات عید را به سفر برویم با من آشتی می‌كند. من هم پذیرفتم. پیكانی را كه با آن مسافركشی می‌كردم به تعمیرگاه بردم. حتی وسایل سفر را نیز مقابل در چیدم و مقابل خانه مادرزنم رفتم. من به برگشت همسرم خیلی امیدوار بودم، اما وقتی در را باز كرد به من گفت حاضر به ادامه این زندگی نیست. عصبانی شدم و به خانه برگشتم. با چاقو مقابل در خانه مادرزنم رفتم و وقتی همسرم مقابل در آمد سه ضربه به همسرم زدم و در آن درگیری نمی‌دانم چاقو چطور به مادر زنم هم برخورد كرد.
وی در حالی كه به خواهرهای همسرش اشاره می‌كرد، گفت: آنها هیچ وقت در این سال‌ها برای آشتی دادن من و همسرم اقدامی نكردند، اما حالا از من شكایت دارند. من همسرم را حتی بیشتر از فرزندانم دوست داشتم و می‌خواستم با او زندگی كنم، اما او حاضر به ادامه زندگی نبود. من بعد از قتل همسرم فرار كردم تا صبح در خیابان بودم و فكر می‌كردم خواب دیده‌ام. نزدیك صبح بود كه به كلانتری رفتم و خودم را معرفی كردم‌. من از مرگ همسرم ناراحت و پشیمان هستم.
 در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر كند.