گفتوگو با رؤسای کمیته آفرود تهران و رباط کریم که برای کمک به لرستان رفتهاند
عبور آفرود سواران از تنگه شیرز
سیل آمده و کلی خرابی و دلشکستگی و پریشانی به جای گذاشته.مردمی از شمال و جنوب و جنوب غرب کشور این روزها حال و روز خوبی ندارند.آب از سر گذشته و حالا هر جا نگاه میکنند فقط گِل است.هنوز برخی از جادهها بسته است و روستانشینانی هستند که چشم به راه کمک دوختهاند.اما در میان اینهمه سختی ، چراغ امید روشن است، مردم از همه جای ایران در قالب اکیپهای امدادی به مناطق سیل زده رفته و در کنار مردم آسیبدیده اسباب و اثاثیه از گل بیرون میکشند، راه باز میکنند، سیل بند میسازند و هر کاری از دستشان برمیآید انجام میدهند تا مرهمی باشند هر چند کوچک بر زخم عمیق مردم سیلزده.
در کنار نیروهای ارتش و سپاه، بسیجیها هستند و جهادیها و آفرودسواران. آفرودسواران با خودروهای خاص که به نظر بیشتر مردم، مردانی هستند، ماجراجو و با دل و جرات و عشق سرعت و انجام کارهای متفاوت با خودروهایی که شاسی بلندند و زیبا و قوی.
اما حالا که سیل آمده و مردم زیادی از کشومان را درگیر کرده است، همین مردان از همه استانها راهی مناطق سیلزده شدهاند تا از جرات خود و قدرت خودروهایشان استفاده کرده به هموطنان خود کمک کنند.هر کجا آفرودسوار حرفهای و کار بلدی بوده به جاده زده و راه ساخته و کمک کرده.از آفرودسواران قزوین، مرکزی و ایلام بگیر تا خود لرستانیها و دیگر استانها.
برخی از طریق کمیته آفرودسواری استانشان راهی شدهاند و برخی هم انفرادی.اما آنچه اکنون به چشم میآید این است که کمک آنها چقدر در این شرایط مهم است و حضورشان تاثیرگذار.
با همه اینها آرش حاجی جعفری، مدیر کمیته آفرود تهران میگوید: شرایط شهرهای پلدختر، معمولان و کوهدشت و روستاهای اطراف اصلا خوب نیست و کسانی که آفرودسوار حرفهای نیستند و فقط خودروی شاسی بلند دارند به این مناطق نیایند چون خطرناک است.
از حاجی جعفری میپرسم ، چنین به نظر میرسد که برای اولین بار است که آفرودسواران برای کمک به حادثه دیدگان یک اتفاق طبیعی وارد عمل شدهاند و او میگوید: نه ، ما در زلزله کرمانشاه هم به کمک مردم رفتیم.
البته زمانی که چند سال قبل زلزله ورزقان را هم خراب کرد به صورت محدود به کمک رفتیم اما در زلزله کرمانشاه حدود 500 خودرو برای کمک فرستادیم.در سیل گلستان هم با اینکه ایام عید و تعطیلات بود ما حدود 25 خودرو به منطقه فرستادیم.
آفرودسوارانی که از تهران به لرستان رفتهاند حدود 60 خودرو هستند.همه داوطلبانه رفتهاند و اتومبیلها شخصی است و هزینههای مربوط به آنها را خود صاحبان خودروها عهدهدار هستند.
حاجی جعفری میگوید: ما 13فروردین به لرستان آمدیم و از چهاردهم فعالیت خود را آغاز کردیم.این نکته را هم بگویم که رئیس راهآهن تهران کمک زیادی به ما کرد و خودروهایمان را به صورت رایگان با قطار به خرمآباد آوردند.
هوای حوصله ابری است
رضا گرشاسبی، مدیر کمیته آفرود رباط کریم درباره حضور این گروه ازکمکرسانها به پلدختر میگوید: روز اولی که ما به خرمآباد رسیدیم در سطح استان فقط دو اتومبیل دو دیفرانسیل بودند که به مردم سیل زده کمک میکردند.ما به محض ورود از طریق وزرات ورزش به هلال احمر و قرارگاه جهادی امام رضا (ع) برای کمک و رساندن مواد غذایی و پوشاک و ... به سیلزدگان اعلام آمادگی کردیم. 15 فروردین، معبر پل شهرستان پلدختر باز شد و ما دو روزی آنجا بودیم و بعد به معمولان رفتیم.معمولان خیلی خرابیاش بیشتر از پلدختر بود.روستاهای زیادی زیر آب رفته و دیگر وجود نداشتند.
ساکنان این روستاها فقط توانسته بودند جان خود را بردارند و از سیل فرار کنند.
خانههای پلدختر پر از گِل است و مردم فقط تلاش میکنند که گِلها را از خانههای خود بیرون بریزند که کار بسیار سختی است.آنها آنقدر رنجور و بیحوصله شدهاند که حتی برای گرفتن غذا هم نمیآیند و نیروهای امدادی غذا را به در خانههایشان میبرند و به آنها میدهند.
گرشاسبی به کمک روحانیون حوزه اشاره میکند و میگوید: حوزویها با خانوادههایشان به پلدختر و معمولان آمدهاند و به مردم کمک میکنند که گلها از خانهها تخلیه شود.
این آفرودسوار،نکتهای تاسفبار هم را بیان میکند؛ مردم پلدختر آنقدر درگیر گِل هستند که حوصله آمدن و گرفتن وسیلههایی را که برایشان ارسال شده ندارند اما جای تاسف دارد که کسانی آمدند و وسیله گرفتند که در سیل آسیب ندیده بودند.
گرشاسبی میگوید: روز یک شنبه آقا آرش (مدیر کمیته آفرود تهران) معبری به سمت یکی از روستاهای معمولان باز کرد و ما با بستن خودروها به یکدیگر و عبور از رودخانه توانستیم به روستاییانی دسترسی پیدا کنیم که چندین روز در محاصره آب مانده بود و فقط با بالگرد به آنها امدادرسانی میشد و ما توانستیم معبری به سمت آنها باز کنیم.
ماجراجویان شجاع
حاجی جعفری درباره حضور در دیگر مناطق سیلزده لرستان میگوید: ما به دو دسته تقسیم شدیم تعدادی از خودروها به سمت نورآباد و دلفان رفتند و به مناطقی راه پیدا کردند که دسترسی به آنها غیرممکن بود و تعدادی هم به کوهدشت رفتند.دو تا از خودروها به کوهدشت جنوبی رفتند که پر از سنگ و مانع بود و در یک جایی به مانع سنگی خوردند و دیگر نتوانستند جلوتر بروند.کمکها را تا آن مانع میبردند و مردم میآمدند آن طرف مانع و سنگ و کمکها را تحویل میگرفتند.
به تنگه شیرز که معروف است هم رفتیم.اولین کسانی بودیم که از این تنگه عبور کردیم، همه جور اتفاقی در این تنگه رخ داده بود، از رانش زمین بگیر تا ریزش کوه و سیل و... مجبور بودیم برای رسیدن به مردم آسیب دیده به رودخانه بزنیم و همراه رود حرکت کنیم تا راهی پیدا کنیم.وقتی از تنگه رد شدیم همه مسؤولان که در فرمانداری منتظر بودند، تا خبری از ما به آنها برسد، شگفتزده شدند.آنطور که هلالاحمر اعلام کرده ما توانستیم هزار و پانصد بسته غذایی، بهداشتی و پتو ... را به روستاییانی که آن طرف تنگه قرار داشتند، برسانیم.مردمی که میگفتند تا روز یکشنبه فقط یک بار با بالگرد به آنها کمکرسانی شده است.
ازحاجی جعفری میپرسم با کدامیک از نهادهای امدارسانی بیشتر همکاری میکنید؟در جوابم میگوید: باورتان میشود الان همه نهادها تمایل دارند ما به آنها کمک کنیم چون به نوعی خط شکن هستیم و راه را باز میکنیم.با هلال احمر و قرارگاه جهادی امام رضا (ع) بیشترین همکاری را داریم و بستههای کمکهای آنها را به دست مردم سیلزده میرسانیم.
آفرودسواران تا زمانی که نیاز باشد در مناطق سیل زده خواهند ماند.آنها دواطلبانه رفتهاند و هیچ توقعی از کسی ندارند.نه برای نام رفتهاند و نه برای نان.آنها رفتهاند تا راهی باز کنند و هموطنانشان را از محاطره آب و گِل دربیاورند.
خداقوت مردان ماجراجو و شجاع
در کنار نیروهای ارتش و سپاه، بسیجیها هستند و جهادیها و آفرودسواران. آفرودسواران با خودروهای خاص که به نظر بیشتر مردم، مردانی هستند، ماجراجو و با دل و جرات و عشق سرعت و انجام کارهای متفاوت با خودروهایی که شاسی بلندند و زیبا و قوی.
اما حالا که سیل آمده و مردم زیادی از کشومان را درگیر کرده است، همین مردان از همه استانها راهی مناطق سیلزده شدهاند تا از جرات خود و قدرت خودروهایشان استفاده کرده به هموطنان خود کمک کنند.هر کجا آفرودسوار حرفهای و کار بلدی بوده به جاده زده و راه ساخته و کمک کرده.از آفرودسواران قزوین، مرکزی و ایلام بگیر تا خود لرستانیها و دیگر استانها.
برخی از طریق کمیته آفرودسواری استانشان راهی شدهاند و برخی هم انفرادی.اما آنچه اکنون به چشم میآید این است که کمک آنها چقدر در این شرایط مهم است و حضورشان تاثیرگذار.
با همه اینها آرش حاجی جعفری، مدیر کمیته آفرود تهران میگوید: شرایط شهرهای پلدختر، معمولان و کوهدشت و روستاهای اطراف اصلا خوب نیست و کسانی که آفرودسوار حرفهای نیستند و فقط خودروی شاسی بلند دارند به این مناطق نیایند چون خطرناک است.
از حاجی جعفری میپرسم ، چنین به نظر میرسد که برای اولین بار است که آفرودسواران برای کمک به حادثه دیدگان یک اتفاق طبیعی وارد عمل شدهاند و او میگوید: نه ، ما در زلزله کرمانشاه هم به کمک مردم رفتیم.
البته زمانی که چند سال قبل زلزله ورزقان را هم خراب کرد به صورت محدود به کمک رفتیم اما در زلزله کرمانشاه حدود 500 خودرو برای کمک فرستادیم.در سیل گلستان هم با اینکه ایام عید و تعطیلات بود ما حدود 25 خودرو به منطقه فرستادیم.
آفرودسوارانی که از تهران به لرستان رفتهاند حدود 60 خودرو هستند.همه داوطلبانه رفتهاند و اتومبیلها شخصی است و هزینههای مربوط به آنها را خود صاحبان خودروها عهدهدار هستند.
حاجی جعفری میگوید: ما 13فروردین به لرستان آمدیم و از چهاردهم فعالیت خود را آغاز کردیم.این نکته را هم بگویم که رئیس راهآهن تهران کمک زیادی به ما کرد و خودروهایمان را به صورت رایگان با قطار به خرمآباد آوردند.
هوای حوصله ابری است
رضا گرشاسبی، مدیر کمیته آفرود رباط کریم درباره حضور این گروه ازکمکرسانها به پلدختر میگوید: روز اولی که ما به خرمآباد رسیدیم در سطح استان فقط دو اتومبیل دو دیفرانسیل بودند که به مردم سیل زده کمک میکردند.ما به محض ورود از طریق وزرات ورزش به هلال احمر و قرارگاه جهادی امام رضا (ع) برای کمک و رساندن مواد غذایی و پوشاک و ... به سیلزدگان اعلام آمادگی کردیم. 15 فروردین، معبر پل شهرستان پلدختر باز شد و ما دو روزی آنجا بودیم و بعد به معمولان رفتیم.معمولان خیلی خرابیاش بیشتر از پلدختر بود.روستاهای زیادی زیر آب رفته و دیگر وجود نداشتند.
ساکنان این روستاها فقط توانسته بودند جان خود را بردارند و از سیل فرار کنند.
خانههای پلدختر پر از گِل است و مردم فقط تلاش میکنند که گِلها را از خانههای خود بیرون بریزند که کار بسیار سختی است.آنها آنقدر رنجور و بیحوصله شدهاند که حتی برای گرفتن غذا هم نمیآیند و نیروهای امدادی غذا را به در خانههایشان میبرند و به آنها میدهند.
گرشاسبی به کمک روحانیون حوزه اشاره میکند و میگوید: حوزویها با خانوادههایشان به پلدختر و معمولان آمدهاند و به مردم کمک میکنند که گلها از خانهها تخلیه شود.
این آفرودسوار،نکتهای تاسفبار هم را بیان میکند؛ مردم پلدختر آنقدر درگیر گِل هستند که حوصله آمدن و گرفتن وسیلههایی را که برایشان ارسال شده ندارند اما جای تاسف دارد که کسانی آمدند و وسیله گرفتند که در سیل آسیب ندیده بودند.
گرشاسبی میگوید: روز یک شنبه آقا آرش (مدیر کمیته آفرود تهران) معبری به سمت یکی از روستاهای معمولان باز کرد و ما با بستن خودروها به یکدیگر و عبور از رودخانه توانستیم به روستاییانی دسترسی پیدا کنیم که چندین روز در محاصره آب مانده بود و فقط با بالگرد به آنها امدادرسانی میشد و ما توانستیم معبری به سمت آنها باز کنیم.
ماجراجویان شجاع
حاجی جعفری درباره حضور در دیگر مناطق سیلزده لرستان میگوید: ما به دو دسته تقسیم شدیم تعدادی از خودروها به سمت نورآباد و دلفان رفتند و به مناطقی راه پیدا کردند که دسترسی به آنها غیرممکن بود و تعدادی هم به کوهدشت رفتند.دو تا از خودروها به کوهدشت جنوبی رفتند که پر از سنگ و مانع بود و در یک جایی به مانع سنگی خوردند و دیگر نتوانستند جلوتر بروند.کمکها را تا آن مانع میبردند و مردم میآمدند آن طرف مانع و سنگ و کمکها را تحویل میگرفتند.
به تنگه شیرز که معروف است هم رفتیم.اولین کسانی بودیم که از این تنگه عبور کردیم، همه جور اتفاقی در این تنگه رخ داده بود، از رانش زمین بگیر تا ریزش کوه و سیل و... مجبور بودیم برای رسیدن به مردم آسیب دیده به رودخانه بزنیم و همراه رود حرکت کنیم تا راهی پیدا کنیم.وقتی از تنگه رد شدیم همه مسؤولان که در فرمانداری منتظر بودند، تا خبری از ما به آنها برسد، شگفتزده شدند.آنطور که هلالاحمر اعلام کرده ما توانستیم هزار و پانصد بسته غذایی، بهداشتی و پتو ... را به روستاییانی که آن طرف تنگه قرار داشتند، برسانیم.مردمی که میگفتند تا روز یکشنبه فقط یک بار با بالگرد به آنها کمکرسانی شده است.
ازحاجی جعفری میپرسم با کدامیک از نهادهای امدارسانی بیشتر همکاری میکنید؟در جوابم میگوید: باورتان میشود الان همه نهادها تمایل دارند ما به آنها کمک کنیم چون به نوعی خط شکن هستیم و راه را باز میکنیم.با هلال احمر و قرارگاه جهادی امام رضا (ع) بیشترین همکاری را داریم و بستههای کمکهای آنها را به دست مردم سیلزده میرسانیم.
آفرودسواران تا زمانی که نیاز باشد در مناطق سیل زده خواهند ماند.آنها دواطلبانه رفتهاند و هیچ توقعی از کسی ندارند.نه برای نام رفتهاند و نه برای نان.آنها رفتهاند تا راهی باز کنند و هموطنانشان را از محاطره آب و گِل دربیاورند.
خداقوت مردان ماجراجو و شجاع