دوئل مرگبار بر سر ضایعات
مرد جوان كه هنگام جمعآوری ضایعات با دوستش دعوا كرده و او را كشته بود، بازداشت شد.
به گزارش خبرنگار جنایی جامجم، ساعت 21 و 30 دقیقه نهم اردیبهشت امسال یكی از ماموران كلانتری نواب در تماس با بازپرس كشیك قتل دادسرای جنایی تهران خبر داد كه مرد 30 سالهای به نام محمد كه ضایعات جمعكن بوده زخمی شده و در بیمارستان فوت كرده است. با دستور بازپرس جنایی، تحقیقات پلیسی در اینباره آغاز شد. ماموران با حضور در محل جنایت در محله نواب، از شاهدان تحقیق كردند كه معلوم شد كه مقتول از سوی دوستش كه او نیز ضایعاتجمعكن بوده با ضربه چاقو به قتل رسیده است.
پروندهای در دادسرای جنایی تهران تشكیل شد و جستوجو برای دستگیری متهم فراری آغاز شد تا اینكه او دو روز پیش در یكی از محلههای تهران هنگام جمعآوری ضایعات بازداشت شد.
متهم به افسر تحقیق گفت: من و مقتول هر دو كارمان جمعآوری ضایعات و فروش آن در تهران بود. مدتی بود كه بر سر جمعآوری ضایعات با او درگیری و اختلاف پیدا كرده بودم و چند بار با هم دعوایمان شد. سرانجام آن شب دوباره بر سر مكانهایی كه ضایعات جمع میكردیم، دعوایمان شد و از او خواستم كه در مكانهایی كه من كار میكنم حضور پیدا نكند كه با من دعوایش شد و به من فحاشی كرد. من از كار او ناراحت شدم و با چاقویی كه همراه داشتم دو ضربه به وی زدم و از ترس فرار كردم. روز بعد از طریق دوستانم متوجه شدم او فوت شده كه ترسید، خودم را تسلیم كنم، میخواستم چند روز كار كنم و پول جمعآوری كرده و از تهران بروم كه بازداشت شدم.
متهم با اعتراف به جنایت روانه بازداشتگاه پلیس آگاهی شد .
به گزارش خبرنگار جنایی جامجم، ساعت 21 و 30 دقیقه نهم اردیبهشت امسال یكی از ماموران كلانتری نواب در تماس با بازپرس كشیك قتل دادسرای جنایی تهران خبر داد كه مرد 30 سالهای به نام محمد كه ضایعات جمعكن بوده زخمی شده و در بیمارستان فوت كرده است. با دستور بازپرس جنایی، تحقیقات پلیسی در اینباره آغاز شد. ماموران با حضور در محل جنایت در محله نواب، از شاهدان تحقیق كردند كه معلوم شد كه مقتول از سوی دوستش كه او نیز ضایعاتجمعكن بوده با ضربه چاقو به قتل رسیده است.
پروندهای در دادسرای جنایی تهران تشكیل شد و جستوجو برای دستگیری متهم فراری آغاز شد تا اینكه او دو روز پیش در یكی از محلههای تهران هنگام جمعآوری ضایعات بازداشت شد.
متهم به افسر تحقیق گفت: من و مقتول هر دو كارمان جمعآوری ضایعات و فروش آن در تهران بود. مدتی بود كه بر سر جمعآوری ضایعات با او درگیری و اختلاف پیدا كرده بودم و چند بار با هم دعوایمان شد. سرانجام آن شب دوباره بر سر مكانهایی كه ضایعات جمع میكردیم، دعوایمان شد و از او خواستم كه در مكانهایی كه من كار میكنم حضور پیدا نكند كه با من دعوایش شد و به من فحاشی كرد. من از كار او ناراحت شدم و با چاقویی كه همراه داشتم دو ضربه به وی زدم و از ترس فرار كردم. روز بعد از طریق دوستانم متوجه شدم او فوت شده كه ترسید، خودم را تسلیم كنم، میخواستم چند روز كار كنم و پول جمعآوری كرده و از تهران بروم كه بازداشت شدم.
متهم با اعتراف به جنایت روانه بازداشتگاه پلیس آگاهی شد .