پاسخ کارشناسان به 6 شبهه درباره نقش رهبر انقلاب در برجام
چرا جلوی «خسارت محض» گرفته نشد؟
برجام با وجود اینکه این روزها حال خوشی ندارد اما همچنان در محافل مختلف سوژه بحث است و یکی از این محافل مراسم دیدار چهارشنبه گذشته دانشجویان با رهبر انقلاب بود. در این مراسم یکی از دانشجویان درباره «اقدام بعضیها در نسبت دادن تصویب برجام به رهبری» سؤال کرد که رهبر انقلاب اسلامی درباره آن گفتند: «در آن نامهای که درباره برجام به مسؤولان نوشتم مشخص است که تصویب باید چگونه باشد .... البته اگر آن شرایط و خصوصیات اجرا و اعمال نشد، وظیفه رهبری این نیست که وسط بیاید و بگوید برجام نباید اجرا شود.» حضرت آیتا... خامنهای گفتند: «این بحث که وظیفه رهبری در اینگونه مواقع اجرایی چیست، مقولهای است، اما معتقدم در زمینههای اجرایی نباید رهبری وارد میدان شود و کاری را اجرا کند یا جلوی آن را بگیرد، مگر در مواردی که به حرکت کلی انقلاب ارتباط پیدا میکند که در آنجا وارد میشویم.» ایشان خاطرنشان کردند: «من به برجام به آن صورتی که عمل و محقق شد، خیلی اعتقادی نداشتم و بارها نیز به خود مسؤولان این کار از جمله به آقای رئیسجمهور و وزیر محترم امور خارجه این مطلب را گفتیم و موارد زیادی را به آنها تذکر دادیم.» همین صحبتها باعث شد در مورد برجام و نقشی که رهبر انقلاب قبل، حین و بعد از تصویب برجام داشتند با چند نفر از کارشناسان مسائل بینالملل گفتوگو کنیم و چند سوال را با آنها در میان بگذاریم.
سعدا... زارعی: اصل ورود در مذاکره در مقوله فعالیتهای هستهای مورد تایید رهبری بود همانطور که قبل از دولت روحانی هم مساله مذاکره وجود داشت و مورد تایید رهبری بود. بعد که روند مذاکرات از گفتوگوی ایران با چند کشور اروپایی به مذاکره با 1+5 تبدیل شد و عملا ماجرا به سمت توافق برجام سوق پیدا کرد مقام معظم رهبری دو سه ملاحظه داشتند یکی اینکه به هیچوجه مذاکره جداگانه با آمریکاییها صورت نگیرد و در قالب گروه، مذاکره شود. بعد هم اینکه طرف ما در مسائل به هیچ وجه آمریکاییها قرار نگیرند. اما کمکم با این تعبیر دولت که اروپاییها از خودشان اختیار ندارند آرام آرام کفه آمریکا در این مذاکرات سنگین شد و در واقع مذاکرات ما تبدیل به مذاکرات ایران و آمریکا شد که این خلاف سیاستگذاری تعیینشده از سوی رهبر انقلاب بود. بعد هم که ماجرای برجام پیش آمد مقام معظم رهبری دائما توصیههایی داشتند از جمله وقتی که این مذاکرات وارد یک مرحله حساس شد 9 فرمول را برای تامین منافع ایران پیشنهاد کردند که یکی از آنها مساله تعهد برابر بود. اینکه دو طرف تعهد متوازنی داشته باشند و عمل به تعهدات توامان باشد نه اینکه یک طرف کاملا اجرا کند و طرف دیگر منتظر بماند و پس از پایان اجرای تعهدات طرف مقابل، بعد تصمیم بگیرد. اما در عمل در مورد اکثر بندهای مورد نظر مقام معظم رهبری از جمله همین بخش که امتیازات باید متوازن و توام باشد کوتاهی صورت گرفت و ایران برای اینکه حداکثر حسن نیت خودش را در مواجهه با کسانی که نمیشد با آنها حسن نیت داشت ابراز کند تعهدات خود را به صورت یکجانبه انجام داد.
دلیل اشاره مقام معظم رهبری به این مسائل در دیدار اخیر دانشجویان هم این بود که متاسفانه همان دوستان عزیزی که توصیهها را نادیده گرفتند اکنون اینطرف و آنطرف مینشینند و میگویند این برجام مورد تایید رهبری بوده و هرچه شده با تایید ایشان انجام شده است. اما چنین ادعاهایی واقعیت نداشت.
سید حسین نقوی حسینی: برای مذاکره پیرامون موضوعات هستهای در ابتدای مذاکرات، اجماعی در کشور بوجود آمد و رهبری بارها فرمودند با مذاکره مشکلی نداریم اما علیرغم اعتماد به مذاکرهکنندگان داخلی به مذاکرهکنندگان طرف مقابل اعتماد نداریم و باید ضمانتهایی را در جهت جلب اعتماد ما ارائه دهند.
پس از پایان مذاکرات در نهایت برجام حاصل شد و در برجام نیز رهبری خط مشیهای اصلی را ترسیم کردند اما برخی از آنها از جمله متقابلبودن تعهدات رعایت نشد.
در ادامه رهبری فرمودند مجلس در این ارتباط تصمیم بگیرد، شاید انتظار رهبری این بود که مجلس در مقابل در نظر نگرفتن برخی خطمشیها بایستد که متاسفانه اینگونه عمل نشد.
علیرغم این اتفاق، رهبری 9 شرط را برای اجرای برجام مطرح کردند که البته برخی شروط نیز رعایت نشد. رهبری خط مشی، جهت گیری و چارچوب توافق را بخوبی ترسیم کردند اما این چارچوبها در عمل رعایت نشد.
اگر شروط رهبری محقق میشد...
زارعی: اگر شروط رهبری رعایت میشد اولا کفه آمریکا سنگین نبود و اروپاییها تعهد مستقیمتری به ما داشتند. الان تعهدات اروپا به ضمیمه تعهدات آمریکا است یا به تعبیر دیگر تعهدات اروپا موکول به تعهدات آمریکاست و توافق طوری تنظیم شده است که اروپاییها همیشه میتوانند عذر بیاورند که اگر ما عمل نمیکنیم به دلیل مخالفت آمریکا است.
فواد ایزدی: شروطی که رهبر انقلاب به رئیسجمهور اعلام کردند متاسفانه اجرا نشد و اگر اجرا میشد شرایط بهتری را پیدا میکردیم و حداقل ضرر برجام خیلی کمتر از الان بود.
مشکلی که ما در برجام داشتیم این بود که این توافق حالت حیثیتی برای دولت پیدا کرده بود و برای برخی مقامات ارشد دولتی، دغدغه شخصی شده بود. طرف مقابل هم این را متوجه شده بود و اینگونه فرض گرفته بود که در نهایت هرچه به ایران پیشنهاد شود با کم و زیاد میپذیرد. از این جهت برجام یک تراژدی است و ذوقزدگی دولت در نهایت به منافع ملت صدمه زد.
رهبری در نامهای که به رئیسجمهور نوشتند سعی کردند این روند را اصلاح کنند اما دولت توجه چندانی نکرد و در نهایت وضعیتی که ما الان داریم شرایط بدتری نسبت به قبل از برجام است و هم تحریمهای قبل از برجام را داریم و هم تحریمهای بعد از برجام را و علاوه بر اینها تهدید نظامی هم میشویم و تنها چیزی که نداریم آن 10 هزار کیلوگرم اورانیوم غنیشده و راکتور اراک و سانتریفیوژهایی است که برچیده شده است. ما در حوزه هستهای محدودیت داریم و دستاوردی هم در حوزه رفع تحریمها نداریم و این همان خسارت محضی است که به آن اشاره شده است.
یکی از شروط رهبری این بود که اگر تحریم جدیدی آمد اقداماتی صورت گیرد اما مشکلی که ما در کشور داشتیم این بود که در آن دو سه سال اول که آمریکا برجام را نقض میکرد افرادی در داخل کشور این نقض را توجیه میکردند زیرا برجام حالت حیثیتی پیدا کرده بود.
امینزاده: قطعا یکی از شروطی که رهبری تعیین کرده بودند به هزینهای مربوط میشد که اعضای برجام در صورت عدم اجرایی شدن آن باید میپرداختند، اما به دلیل عدم اجرایی شدن برخی شروط رهبری شاهد هستیم که طرف مقابل بدون پرداخت هزینه زیر برجام زده است. همچنین اگر براساس شروط رهبری تعهدات ما مرحله به مرحله اجرایی میشد تضمینهایی وجود داشت که اروپا نمیتوانست براحتی مانند امروز رفتار کند. اما متاسفانه در حوزه برجام به طرف مقابل اعتماد کرده و بیشتر تعهداتمان را انجام دادیم، تضمین کمتری گرفتیم و در حال حاضر برجام براحتی از سوی طرف مقابل رها شده است.
آیا برجام به اصل انقلاب آسیب زد؟
زارعی: ابتدا باید دید در برجام چه اتفاقی افتاده است. در این توافق ایران یک سلسله فعالیتهای هستهای خودش را برای مدت زمان محدودی متوقف کرده و یک سری تعهدات را پذیرفته است. اولا فعالیتهای هستهای در میان فعالیتهای صنعتی ما یک جزء محسوب میشود. دوم اینکه مدت زمان اجرای این تعهد محدود است و بعد از دوره مشخص شده ایران میتواند فعالیتهای خود را از سر بگیرد. بنابراین اینها موضوعاتی نیست که بگوییم به طور اساسی به کشور یا به انقلاب و مردم لطمه میزند. اینها مثل امنیت مرزها یا قدرت نظامی و مساله آزادیهای مردم نیست بلکه مقوله تجدید پذیری است و از این حیث یک مساله استراتژیک محسوب نمیشود.
نقویحسینی: واقعیت این است که برجام آنگونه که رهبری چارچوب را مشخص کرده بودند پیش نرفت اما در هر صورت آنچه به نام برجام تصویب شد نمیتوانست به اصل انقلاب خدشه وارد کند زیرا در شرایطی بودیم که بتوانیم جلوی خسارت را بگیریم. علیرغم محدود شدن فعالیتهای هستهای اما باز نیز آنها غیر قابل دسترس نیستند. در ضمن تصور نمیکردیم آمریکا از برجام خارج شود، در برجام نیز پیشبینی نکرده بودیم که در صورت خروج یکی از اعضا باید چه اقداماتی انجام دهیم.
چرا رهبری جلوی «خسارت محض» را نگرفتند؟
الهام امینزاده: از آنجا که اعتقاد رهبری بروز نظرات و سیاستهای مختلف راجع به موضوع خاص است اجازه انجام برخی اقدامات را میدهند تا آیندگان تصور نکنند ایشان در صدد اعمال رای و نظر خود بودهاند. به همین جهت رهبری در مواقعی علیرغم اینکه در مورد موضوعی پیشنهادی دارند و حتی آینده را نیز پیشبینی کردهاند اما اجازه انجام کار را از سوی قوه مجریه میدهند تا به لحاظ افکار عمومی داخلی و جهانی این تجربه آزموده شود و در آینده در مقابل "ای کاش"ها قرار نگیریم که اگر کاری را انجام میدادیم نتیجه مثبتی در پی داشت. ایشان اجازه انجام امور را می دهند تا نتیجه آن را مردم ایران و جهان ببینند و متوجه باشند که انعطاف بسیاری در مقابل پیشنهادها داریم. در همین راستا مردم دیدند که اعضای 1+5 در تعاملاتشان چگونه رفتار کردند.
سعدا... زارعی: وظیفهای که رهبری داشتند و به خوبی هم انجام دادند این بود که در مقام رهبری و هدایت دقت کرده و خطراتی را که پیش روی این قضیه هست گوشزد کنند. ایشان مشفقانه و کارشناسانه تذکر میدادند و به موقع ورود میکردند و کار خودشان را در جایگاه رهبر انجام میدادند. اما در قانون اساسی در بخش اجرا، دولتی مسؤول اداره امور شده که چندان پاسخگو به رهبری نیست. یعنی در هیچ بندی از قانون اساسی نیامده که دولت باید فعالیتهای خودش را با رهبری هماهنگ کند. وقتی رهبری در قانون چنین جایگاهی نداشته باشد و رهبری هم نخواهند خارج از چارچوب قانون عمل کنند طبیعتا کاری که از دست رهبری در جایگاه خودشان میآید هدایت و اندرز است و اینکه مشکلات را به خوبی توضیح داده و در هر مسالهای راهحل ارائه دهند که واقعا رهبر انقلاب این کارها را به خوبی انجام دادهاند. بیش از این جزو اختیارات ایشان نبوده و مطالبه قانونی نیست که ایشان بخواهند بیش از این ورود کنند. در مورد مذاکرات برجام وقتی رئیسجمهور با 25 میلیون رای در انتخابات پیروز شده و میگوید اگر این مذاکرات به نتیجه نرسد قادر به اداره کشور نیست تنها وظیفه رهبری این بود که اندرز بدهند و راه را تبیین کنند اما بیش از این نمیتوانستند در برابر دولت کاری انجام دهند.
نقوی حسینی: گاهی از طرف موکلهای ما نیز چنین موضوعی مطرح میشود. به ما میگویند چرا رهبری جلوی برخی اقدامات رئیسجمهور یا فلان مسؤول را نمیگیرند و با آنها برخورد نمیکنند مگر اختیارات تام ندارند؟ اما واقعیت این است که رهبری خارج از قانون و اقداماتی که مطابق آن پیشبینی شده است رفتار نمیکنند. رئیسجمهور و وزرا باید به وظایفشان عمل کنند بنابراین نباید تصور کنیم که رهبری بالاتر از قوانین اقدامی صورت دهند مگر اینکه در جایی خسارتی به اصل انقلاب وارد شود که ایشان ورود میکنند. به همین دلیل وقتی نهادها اختیارات قانونی دارند نباید همه چیز را متوجه جایگاه رهبری کنیم.
چرا مدافعان برجام، مسؤولیت آنرا نمیپذیرند؟
زارعی: برای همه مشخص شده که برجام برای ما هزینه بود و عملا فرصتی در اختیار کشور قرار نداده است. اینها برای اینکه بار این مساله را از روی دوش خودشان بردارند و بگویند که این تصمیم مربوط به نظام بوده است و اجماعی درباره آن وجود داشته سعی میکنند دایره افراد دخیل را توسعه دهند تا توجیهی برای کوتاهیهای خودشان دست و پا کنند.
ایزدی: برخی که در خارج از کشور این کار را میکنند کارشان طبیعی است و انتظار از آنها همین است اما مشکلی که داریم این است که برخی هم در داخل همان مطالب را میگیرند و بازنشر میدهند و این قابل قبول نیست. دوگانگی در حکومت یکی از محورهای تبلیغاتی دشمنان است و اینگونه میخواهند وانمود کنند که رهبری نمیخواهند کارهایی که به نفع کشور هست انجام شود. امام واقعیت این است که رهبری میخواهند جلوی کارهایی را که به ضرر کشور است بگیرند و برجام نمونه روشن این مساله است.
امینزاده: متاسفانه برخی تا زمانی که نتیجه اقدامی مثبت باشد آن را به خودشان نسبت میدهند و در غیر این صورت دیگران را مسؤول آن اتفاق قلمداد میکنند. این در حالی است که باید صفر تا صد نتایج حاصله از تصمیمات را بر عهده گرفت و پاسخگوی اعمال بود؛ چه زمانی که به موفقیت ختم می شود و چه زمانی که به نتیجه مورد نظر نرسیم.
راه برون رفت از شرایط فعلی برجام چیست؟
زارعی: از زمانی که آمریکا از برجام خارج شد این توافق تبدیل به یک تعهد یکطرفه از سوی ایران شد و از نظر حقوق بینالملل اجرای برجام توسط ایران کاملا یک امر داوطلبانه محسوب میشود. کشوری که به طور داوطلب، توافقی را اجرا میکند اختیار دارد که در هر زمانی این اجرا را متوقف یا کم کند یا راه دیگری را در پیش بگیرد. راه ما این است که از حقوق خودمان که دیگران هم این حقوق را به رسمیت میشناسند استفاده کنیم و مسیر بازسازی هستهای را پیش بگیریم.
ایزدی: در مورد خود برجام باید گفت که وقتی آمریکا از این توافق خارج شد برجام مرد. اروپاییها هم صرفا به دنبال معطل کردن ایران هستند و قولهای آنها محقق نخواهد شد. با برجام کاری نمیشود کرد و صرفا باید از آن درس گرفت که چه کارهایی را نباید انجام داد. اعتماد به آمریکا یا اعتماد به نهادهای بینالمللی اقدامات اشتباهی بود که انجام شد و باید درس گرفت. اما متاسفانه احساس میشود که درس گرفته نشده و بعضیها میخواهند در حوزههای منطقهای و موشکی هم برجامهای 2 و 3 داشته باشند.