گفتوگو با مهدی سهرابی، قهرمان دوچرخهسواری به مناسبت روزجهانی این رشته
قهرمانی با دوچرخه پدربزرگ
اگر بنویسم همه بچهها چه دختر و چه پسر دوچرخهسواری را تجربه میكنند، اغراق نكردهام. اصلا انگار هر كودكی با این ذهنیت به دنیا میآید كه بهزودی روی زین دوچرخه مینشیند و ركاب میزند و در دنیای خیال خود دنیا را فتح كرده و اول میشود. اصلا انگار آن كسی كه دوچرخه را اختراع كرد، دنیا را برای اتفاقات خیلی بهتر آماده كرد. این اتفاق آنقدر خوب بود كه مردم دنیا به این فكر افتادند كه روزی را بهنام دوچرخه ثبت كنند و چنین شد كه روز سوم ژوئن یعنی امروز شد روز جهانی دوچرخه و دوچرخهسواری.
راستش مردم دنیا خیلی سال است كه علاقه به دوچرخه را از كودكی به بزرگسالی میآورند و تا پیری و كهنسالی این وسیله حمل و نقل دوستداشتنی را كنار خود نگه میدارند و از آن استفاده میكنند. بهجز علاقه شخصی كه دوچرخه در هر آدمی به وجود میآورد حالا جهانیان میدانند كه دوچرخه نه تنها آنها را از نقطهای به نقطهای دیگر میرساند بلكه به سلامتی و نشاط آنها هم اضافه میكند چون ركاب زدن یكی از بهترین و موثرترین ورزشها برای سلامتی و روحیه شاداب است. از طرفی دوچرخه نه گران است و نه هوا را آلوده میكند و نه مزاحمت صوتی دارد. این وسیله دوستداشتنی را هم میتوان تكنفره راند و هم دو نفره. برای ما ایرانیها كه معمولا در مضیقه مالی هستیم، هوای كشورمان معمولا آلوده است و از كمتحركی هم رنج میبریم، دوچرخه و دوچرخهسواری بسیار با صرفه است اما واقعیت این است گر چه همه بچههایمان دوچرخهسواری را تجربه میكنند اما تعداد بسیار كمی از آنها وقتی بزرگ میشوند از این وسیله استفاده میكنند. شاید چون خاطرهباز و نوستالژیگرا هستیم، دوچرخه را هم در صندوقخانه ذهنمان میبریم و به یاد گذشته حالمان را خوب میكنیم! آن هم زمانی كه میتوانیم در بزرگسالی هم از آن استفاده كرده و لذت ببریم.
البته این را هم نباید نادیده گرفت كه شهرها، محلهها، پاركها و جادههای ما برای استفاده از دوچرخه طراحی نشدهاند. در حالی كه در بیشتر كشورهای دنیا مردم به سمت استفاده از دوچرخه به عنوان وسیله نقلیه عمومی میروند برخی از دلسوزان طبیعت و سلامتی آدمها، تلاش میكنند با راهاندازی كمپینهایی مانند سهشنبههای بدون خودرو، دوچرخهسواری را هم ترویج كنند. اما واقعیت این است تا شهر برای تردد دوچرخهها آماده نشود، نمیتوان امیدی به استفاده فراگیر از این وسیله دوستداشتنی داشت.
ركابزن عاشق
در روز جهانی دوچرخه با مهدی سهرابی، یكی از قهرمانان دوچرخهسواری كشورمان كه متولد و ساكن زنجان است همصحبت شدم و از او خواستم از علاقهاش به دوچرخهسواری و مسیری كه برای قهرمانی طی كرد، بگوید.
سهرابی میگوید: ده، یازده ساله بودم و عاشق دوچرخهسواری، اما راستش خانوادهام پول نداشتند كه برایم دوچرخه بخرند، پدربزرگم یك دوچرخه قدیمی داشت كه از آن استفاده میكرد اما وقتی خانه بود، دوچرخهاش را قفل میكرد كه من آن را برندارم.گاهی هر جور بود قفل آن را باز میكردم و ساعتها دوچرخهسواری میكردم. وقتی پدر و مادرم علاقه مرا دیدند پدربزرگم را راضی كردند كه دوچرخهاش را به من بدهد. دوچرخهای كه برایم بزرگ بود اما با همان دوچرخه در مسابقات زیادی در سطح شهر شركت كردم و برنده شدم. بس كه این ورزش را دوست داشتم. وقتی به مسابقات استانی راه پیدا كردم با تلاش زیاد توانستم دوچرخهای نیمهحرفهای بخرم. مدام اول میشدم تا اینكه به اردوی تیم ملی راه پیدا كردم. عشق مرا به همه آنچه كه در ذهن داشتم رساند. در همه مسابقات مهم دوچرخهسواری جهان شركت كردم و مدالهای زیادی گرفتم. از طلا بگیر تا نقره و برنز. راستش هر كاری پشتكار میخواهد و عشق و علاقه. اگر عاشق باشی از همه مشكلات عبور میكنی.
شهر پذیرای دوچرخه نیست !
سهرابی متولد سال 60 است و در سال 86 به عنوان یكی از ده ورزشكار برتر ایران معرفی شده است.او هنوز هم تمرین میكند، هنوز هم ركاب میزند و عاشقانه بر زین دوچرخهای كه حالا كاملا حرفهای است مینشیند و به روزهای بهتر و روشنتر فكر میكند. این قهرمان دوچرخهسواری میگوید: همه میتوانند دوچرخهسوار باشند و در مسابقات شركت كنند. حالا دیگر اصولی تمرین كردن راحتتر از دوره ما شده است. اما همیشه باید اصول ایمنی را رعایت كرد. كلاه و دستكش و زانوبند از اولین وسیلههای لازم است. اگر كسی تصمیم دارد دوچرخهسواری را به صورت حرفهای ادامه دهد بهتر است با مربی كار كند.
قبلترها شهرهای اینقدر شلوغ نبودند و ماشینها به اندازه امروز نبود. در شهر و خیابان راحتتر میشد دوچرخهسواری كرد اما الان شهرها اصلا برای دوچرخهسواری مناسب نیستند و احتمال خطر بالاست.
وقتی شهرداریها اعلام میكنند مثلا سهشنبههای بدون خودرو، باید خودشان هم ورود خودرو به بخشهایی از شهر را ممنوع كنند تا مردم به راحتی حتی اگر شده یك روز دوچرخهسواری كنند. به نظرم باید فرهنگسازی شود نه تنها بین مردم بلكه بین مسؤولان و استفاده از دوچرخه به دغدغه تبدیل شود.وقتی مسؤولان احساس مسؤولیت كنند، معابری را برای دوچرخهها در نظر میگیرند، وقتی تعداد دوچرخهسوارها زیاد شود، مردم كم كم یاد میگیرند با آنها چگونه رفتار كرده و رانندگان میآموزند چگونه از كنار آنها حركت كنند كه به آنها آسیب نزنند. این قهرمان دوچرخهسواری میگوید: اما الان شرایط شهرها و جادهها برای دوچرخهسواری مناسب نیست برای همین از جوانها و علاقهمندان به این وسیله و این ورزش میخواهم در بزرگراهها تردد نكنند چون خطرناك است. حتی ما كه میخواهیم گاهی به صورت گروهی در سطح شهر تردد كنیم، با پلیس هماهنگ میكنیم تا ما را همراهی كند كه مشکلی به وجود نیاید.
امروز بهنام روز دوچرخه ثبت شده، بسیاری از كشورهای دنیا مثل چین، هلند، انگلستان، آلمان و ... سالهاست روی موضوع استفاده از دوچرخه به عنوان وسیله نقلیه عمومی كار كردهاند و امروزه همه مردم این كشورها از این وسیله استفاده میكنند. در كشور ما دغدغه استفاده از دوچرخه دارد شكل میگیرد و امیدواریم این فكر شكل عملی به خود بگیرد و شهرها، پاركها و جادهها برای دوچرخهسواری آماده شوند. دوچرخه از یك خاطره و نوستالژی دوران كودكی به وسیلهای برای جابهجایی استفاده شود، مسلما در این شرایط شهر و آدمها سالمتر و زیباتر میشوند.
راستش مردم دنیا خیلی سال است كه علاقه به دوچرخه را از كودكی به بزرگسالی میآورند و تا پیری و كهنسالی این وسیله حمل و نقل دوستداشتنی را كنار خود نگه میدارند و از آن استفاده میكنند. بهجز علاقه شخصی كه دوچرخه در هر آدمی به وجود میآورد حالا جهانیان میدانند كه دوچرخه نه تنها آنها را از نقطهای به نقطهای دیگر میرساند بلكه به سلامتی و نشاط آنها هم اضافه میكند چون ركاب زدن یكی از بهترین و موثرترین ورزشها برای سلامتی و روحیه شاداب است. از طرفی دوچرخه نه گران است و نه هوا را آلوده میكند و نه مزاحمت صوتی دارد. این وسیله دوستداشتنی را هم میتوان تكنفره راند و هم دو نفره. برای ما ایرانیها كه معمولا در مضیقه مالی هستیم، هوای كشورمان معمولا آلوده است و از كمتحركی هم رنج میبریم، دوچرخه و دوچرخهسواری بسیار با صرفه است اما واقعیت این است گر چه همه بچههایمان دوچرخهسواری را تجربه میكنند اما تعداد بسیار كمی از آنها وقتی بزرگ میشوند از این وسیله استفاده میكنند. شاید چون خاطرهباز و نوستالژیگرا هستیم، دوچرخه را هم در صندوقخانه ذهنمان میبریم و به یاد گذشته حالمان را خوب میكنیم! آن هم زمانی كه میتوانیم در بزرگسالی هم از آن استفاده كرده و لذت ببریم.
البته این را هم نباید نادیده گرفت كه شهرها، محلهها، پاركها و جادههای ما برای استفاده از دوچرخه طراحی نشدهاند. در حالی كه در بیشتر كشورهای دنیا مردم به سمت استفاده از دوچرخه به عنوان وسیله نقلیه عمومی میروند برخی از دلسوزان طبیعت و سلامتی آدمها، تلاش میكنند با راهاندازی كمپینهایی مانند سهشنبههای بدون خودرو، دوچرخهسواری را هم ترویج كنند. اما واقعیت این است تا شهر برای تردد دوچرخهها آماده نشود، نمیتوان امیدی به استفاده فراگیر از این وسیله دوستداشتنی داشت.
ركابزن عاشق
در روز جهانی دوچرخه با مهدی سهرابی، یكی از قهرمانان دوچرخهسواری كشورمان كه متولد و ساكن زنجان است همصحبت شدم و از او خواستم از علاقهاش به دوچرخهسواری و مسیری كه برای قهرمانی طی كرد، بگوید.
سهرابی میگوید: ده، یازده ساله بودم و عاشق دوچرخهسواری، اما راستش خانوادهام پول نداشتند كه برایم دوچرخه بخرند، پدربزرگم یك دوچرخه قدیمی داشت كه از آن استفاده میكرد اما وقتی خانه بود، دوچرخهاش را قفل میكرد كه من آن را برندارم.گاهی هر جور بود قفل آن را باز میكردم و ساعتها دوچرخهسواری میكردم. وقتی پدر و مادرم علاقه مرا دیدند پدربزرگم را راضی كردند كه دوچرخهاش را به من بدهد. دوچرخهای كه برایم بزرگ بود اما با همان دوچرخه در مسابقات زیادی در سطح شهر شركت كردم و برنده شدم. بس كه این ورزش را دوست داشتم. وقتی به مسابقات استانی راه پیدا كردم با تلاش زیاد توانستم دوچرخهای نیمهحرفهای بخرم. مدام اول میشدم تا اینكه به اردوی تیم ملی راه پیدا كردم. عشق مرا به همه آنچه كه در ذهن داشتم رساند. در همه مسابقات مهم دوچرخهسواری جهان شركت كردم و مدالهای زیادی گرفتم. از طلا بگیر تا نقره و برنز. راستش هر كاری پشتكار میخواهد و عشق و علاقه. اگر عاشق باشی از همه مشكلات عبور میكنی.
شهر پذیرای دوچرخه نیست !
سهرابی متولد سال 60 است و در سال 86 به عنوان یكی از ده ورزشكار برتر ایران معرفی شده است.او هنوز هم تمرین میكند، هنوز هم ركاب میزند و عاشقانه بر زین دوچرخهای كه حالا كاملا حرفهای است مینشیند و به روزهای بهتر و روشنتر فكر میكند. این قهرمان دوچرخهسواری میگوید: همه میتوانند دوچرخهسوار باشند و در مسابقات شركت كنند. حالا دیگر اصولی تمرین كردن راحتتر از دوره ما شده است. اما همیشه باید اصول ایمنی را رعایت كرد. كلاه و دستكش و زانوبند از اولین وسیلههای لازم است. اگر كسی تصمیم دارد دوچرخهسواری را به صورت حرفهای ادامه دهد بهتر است با مربی كار كند.
قبلترها شهرهای اینقدر شلوغ نبودند و ماشینها به اندازه امروز نبود. در شهر و خیابان راحتتر میشد دوچرخهسواری كرد اما الان شهرها اصلا برای دوچرخهسواری مناسب نیستند و احتمال خطر بالاست.
وقتی شهرداریها اعلام میكنند مثلا سهشنبههای بدون خودرو، باید خودشان هم ورود خودرو به بخشهایی از شهر را ممنوع كنند تا مردم به راحتی حتی اگر شده یك روز دوچرخهسواری كنند. به نظرم باید فرهنگسازی شود نه تنها بین مردم بلكه بین مسؤولان و استفاده از دوچرخه به دغدغه تبدیل شود.وقتی مسؤولان احساس مسؤولیت كنند، معابری را برای دوچرخهها در نظر میگیرند، وقتی تعداد دوچرخهسوارها زیاد شود، مردم كم كم یاد میگیرند با آنها چگونه رفتار كرده و رانندگان میآموزند چگونه از كنار آنها حركت كنند كه به آنها آسیب نزنند. این قهرمان دوچرخهسواری میگوید: اما الان شرایط شهرها و جادهها برای دوچرخهسواری مناسب نیست برای همین از جوانها و علاقهمندان به این وسیله و این ورزش میخواهم در بزرگراهها تردد نكنند چون خطرناك است. حتی ما كه میخواهیم گاهی به صورت گروهی در سطح شهر تردد كنیم، با پلیس هماهنگ میكنیم تا ما را همراهی كند كه مشکلی به وجود نیاید.
امروز بهنام روز دوچرخه ثبت شده، بسیاری از كشورهای دنیا مثل چین، هلند، انگلستان، آلمان و ... سالهاست روی موضوع استفاده از دوچرخه به عنوان وسیله نقلیه عمومی كار كردهاند و امروزه همه مردم این كشورها از این وسیله استفاده میكنند. در كشور ما دغدغه استفاده از دوچرخه دارد شكل میگیرد و امیدواریم این فكر شكل عملی به خود بگیرد و شهرها، پاركها و جادهها برای دوچرخهسواری آماده شوند. دوچرخه از یك خاطره و نوستالژی دوران كودكی به وسیلهای برای جابهجایی استفاده شود، مسلما در این شرایط شهر و آدمها سالمتر و زیباتر میشوند.