گزارش جامجم از حضور جدید شهاب حسینی در یک فیلم اولی
تلخ مثل نبات!
به طور طبیعی انتخاب بعضی افراد جامعه برای گذراندن اوقات فراغتشان رفتن به سینما و فیلم دیدن است، اما اینكه چه فیلمی را انتخاب كنند سوالی است كه در ذهن هر كسی كه قصد رفتن به سینما را دارد بهوجود میآید. پگاه ارضی، كارگردان جوان در نخستین ساخته بلند سینمایی خود، این روزها با فیلم «نبات» بر پرده سینماها حضور دارد؛ اثری در ژانر اجتماعی كه علاقهمندان بسیاری در سینمای ایران دارد. در نبات بعد از سالها دوباره شهاب حسینی را بر پرده سینما میبینیم، اما آیا نبات میتواند بازگشت شكوهمندانهای برای این بازیگر بعد از دریافت جوایز جهانیاش باشد؟ در جواب این سوال شاید بتوان گفت بله، چون برگ برنده فیلم دقیقا شهاب حسینی است كه قابلیت جذب مخاطب به سینما را دارد و میتواند با بازی تحسینبرانگیز خود (بهرغم حفرههای فیلمنامه در خلق شخصیت و دیالوگها و...) فیلم را یك تنه جلو ببرد. فیلم داستان پدر و دختری به اسم سعید و نبات را روایت میكند كه با یكدیگر زندگی میكنند. مادر نبات زمانی كه او یك سال بیشتر نداشته در آتشسوزی مرده و پدر و دختر تقریبا هر جمعه سری به مزار او میزنند. نبات تقریبا چیزی از مادرش نمیداند و پدرش طی این ده یازده سال زندگی، هم نقش مادر را برای او ایفا كرده، هم نقش پدر را. نبات علاقه وافری به مجسمهسازی دارد و در یك كلاس سفالگری نیز ثبتنام كرده؛ كلاسی كه در آن با زنی به نام رویا آشنا میشود. رابطه عمیقی بین رویا و نبات آغاز میشود و رویا مانند مادر نداشته نبات، او را دوست دارد اما به نظر میرسد سعید از حضور رویا در كنار نبات واهمه دارد و هیچ علاقهای به ادامه یافتن رابطه دخترش با این زن ندارد. از دیگر بازیگران این فیلم سینمایی نازنین فراهانی و ستایش محمودی هستند. جامجم در گزارش پیش رو نظر افشین علیار، منتقد سینما را درباره این فیلم جویا شده كه در ادامه میخوانید.
افشین علیار، منتقد و نویسنده سینمای ایران با ابراز رضایت از تماشای فیلم نبات به جامجم میگوید: نبات فیلمی است كه برای مخاطب سینما ساخته شده و اثری است ملودرام كه با استانداردهای ساختاری شكل گرفته.
این فیلم به دلیل ظرفیت موضوعی بهدرستی قصهگویی میكند و هدف فیلمساز با فیلمش كاملا مشخص است. پگاه ارضی به هیچ وجه وارد حاشیههای فرمیك فیلمسازی نشده و با قصه و روایتی منسجم همراه با قالب مناسب در شرایط بسیار ساده توانسته فیلم اولش را بسازد.
بیشك ارضی در ساخت فیلم اولش دغدغههایی داشته، اما چه خوب كه این دغدغه به پزروشنفكری و فرم خاصی تبدیل نشده. حتی نبات میتوانست یك اثر فمینیستی باشد، اما نیست چرا كه هدف یا دغدغه فیلمساز در محتوای اثر مصرف شده است. به همین دلیل مخاطب میتواند با سهشخصیت اصلی فیلم كنار بیاید، زیرا این سهشخصیت در دسترس مخاطب در جامعه قرار دارند.
او افزود: در نبات چیز تازهای خلق و كشف نمیشود، همه عناصر داستانی در راستای مشخصی قرار گرفتهاند و هسته مركزی فیلم گرچه نبات است، اما رابطه سعید و سایه هم در ایجاد قصه مهم به نظر میرسد. اساسا فیلمساز هیچ دخالتی در چگونگی واكنش نشان دادن شخصیتهایش ندارد و هر كدام از این سه شخصیت وظیفه جلو بردن فیلم را دارند. نبات سه محوریت اصلی دارد و شناسه آن از رابطهای نافرجام سعید و سایه شروع میشود، اما ارضی در نشان دادن رابطه پدر فرزندی بهدرستی پیش رفته است كه البته این امكان وجود داشت تا رابطه بیشتری از سعید و نبات ببینیم، اما فیلمساز برای رسیدن به هدفش قصد داشته خردهروایتهای دست و پا گیر را وارد جریان قصه نكند. به همین دلیل ساختار فیلم نبات در جهت قصهپردازی جلو رفته است.
این منتقد خاطرنشان کرد: ما هیچ نكته اضافی در فیلم نمیبینیم، حتی به كار و حرفه سعید هم اشارهای ظریف میشود كه فیلمساز میتوانست بیشتر آن را نشان بدهد یا اینكه معلوم نمیشود آن رسید كافهای كه در جیب سعید توسط نبات پیدا میشود چه كاركردی برای فیلم دارد، از سوی دیگر ارتباط سایه با نبات در كارگاه سفالگری یكباره دیده میشود كه این میتوانست با یك دیالوگ به مخاطب آگاهی بدهد كه سایه چگونه به آن كارگاه سفالگری رفته و چگونه به نبات نزدیك شده است.
وارد جریانات بالیوودی نمیشود
علیار توضیح داد: ارضی به عنوان فیلمساز زن به هیچ وجه پشت دو شخصیت زن فیلمش نمیایستد. بلكه در مقاطع زمانی این حق را به سعید میدهد كه چرا نمیخواهد سایه به نبات نزدیك شود، اما باز هم ارضی در نشان دادن رابطه سعید و سایه كم میگذارد و همچنین به طور واضح مشخص نمیشود چرا سایه به ایتالیا رفته است كه در چند سكانس دو نفره سعید و رویا این امكان وجود داشت كه این مساله مشخص شود، اما در یك سكانس سایه دلیل مهاجرتش را دوست نداشتن سعید عنوان و در سكانس بعد آن را نفی میكند!
شاید بهتر میبود بیماری آلزایمر سایه مطرح نمیشد این علت باعث شده كه سایه بعد از ده سال به فكر مادر بودنش بیفتد كه از احساسات مادرانهاش كاسته است، از سوی دیگر سعید بعد از دانستن بیماری سایه آرامتر میشود و حتی سراغ حلقهاش میرود و گریه میكند.
چه خوب كه فیلم وارد جریانات بالیوودی نمیشود، اینكه نبات و سایه برخورد احساسی مادر و فرزندی ندارند به فیلم كمك بزرگی كرده است و نبات از آن طرح كه سعید كشیده است میفهمد مادرش رویا (سایه) بوده است.
اینكه فیلمساز، طلبكار شدن نبات نسبت به دروغهای سعید (مرگ مادرش) را نشان نمیدهد از ویژگیهای مهم فیلم به حساب میآید و اضافه كنید كه پایانبندی فیلم به هیچ وجه پایان خوش نیست.
او در پایان تاكید كرد: اساسا این پایان نشاندهنده یك رابطه یا عشق نافرجام است كه امیدواری به ایجاد رابطه را گوشزد میكند. نبات برای پگاه ارضی به عنوان اولین فیلم سینماییاش اثر مهمی محسوب میشود؛ حداقل در این اوضاع نابسامان محتوایی نبات فیلمی است كه براساس محتوا و نگرش ساخته شده است.