بررسی پشت پردههای 3حادثه خیابانی اخیر که موج خبری و رسانهای سازمانیافته علیه نیروی انتظامی به راه انداخت
فیلم «پارک پلیس» را چهکسی ساخت؟
انگار سناریویی نوشته باشند و كسی از قبل چند تكه از یك پازل را كنار هم چیده باشد كه ماجراهای آن سناریو دقیقتر جلو برود و همزمان پازل نیز تكمیل شود، ماجراهای خیابانی عجیب و غریب در خُمام و رشت و بعد هم در تهران بدجوری به هم شبیهاند، انگار كه همگی از یك مركز كنترل شدهاند یا شخصی واحد سناریوی آنها را نوشته است.
در رشت در تاریكی شب و وسط خیابانهای پررفت و آمد زنی كه حجاب برداشته و جلوی ماشینها را میگیرد، روی كاپوتها میكوبد و تقاضای آهنگ میكند كه برایش پخش كنند و او برقصد. داد میكشد كه نیت كرده برقصد، كه اگر نرقصد از اینجا جُم نمیخورد، كه اگر پلیس بگیرد و ببرَدَش او زن نیست. معركه این زن دو ساعت طول كشید، مردم در ترافیك ماندند، جو متشنج شد و درحالی كه او مست از باده همچنان میرقصید با تماسهای مكرر مردم، پلیس سر رسید، پلیسی كه آمد و زن 35 ساله را برد و غائله را تمام كرد. در خمام، اواخر خرداد اما روز بود كه زنی محجبه با پسر كوچكش عدهای را درحال رقص بازهم وسط خیابان میبیند و تذكر میدهد كه بازهم رقصندهها تذكر را برنمیتابند، معركه بالا میگیرد، درگیری میشود و بین كلی دست و پا، زن محجبه روی زمین میافتد و حتی چادر از سرش میكشند به نحوی كه مهرههای كمر و گردنش آسیب میبیند. در تهران در پارك پلیس منطقه تهرانپارس، چهار روز پیش پلیس وارد پروندهای میشود كه مردم گزارش آن را به سامانه 110 داده و خواستهاند هرچه زودتر بساط رقص و پایكوبی پسران و دخترانی كه كشف حجاب كرده و آببازی را چاشنی كار كردهاند بگیرد كه این كار میشود و یكی از دختران با مقنعهای كه روی شانهاش افتاده البته به زور و خشونت و در پی جیغهای ممتدش وارد سمند كلانتری میشود. درست است که این ماجرا را میتوان از زوایای مختلف دید و مثل عدهای، پلیس را نقد یا مانند طیف دیگری، آنها را را تطهیر کرد، ولی این سه ماجرا، سه حادثه، سه سناریو یا سه تكه از پازل - اسمشان هرچیزی كه هست - نشان میدهد از یك سو عدهای بهدنبال آن هستند که هزینه امر به معروف و نهی از منكر را در كشورمان بالا ببرند و از سوی دیگر واكنش پلیس به عنوان پیشانی مقابله با ناهنجاریهای اخلاقی و رفتاری این روزها با هزینههای فراوان اجتماعی و فرهنگی و حتی امنیتی همراه شده است.
با این كه نصرا... پژمانفر، نماینده مردم مشهد در مجلس در ماجراهای اخیر جانب پلیس را گرفته و گفته نباید خطای یك نیرو یا تشكیلات را پای همه نوشت و کلیت را زیر سوال برد اما همه این اصطكاكها میان بعضی شهروندان و پلیس نشان میدهد مشكلی در كار است، شاید از جنس ضعف قانون یا ضعف در اجرای قانون در كشوری كه هم رعایت حجاب و عفاف در آن قانون است و هم برخورد اصولی با هنجارشكنان. این كه در ماجراهای اینچنینی مردم با مردم درگیر میشوند و تنشهای اجتماعی بالا میگیرد نیز مشكلی است برای خودش. ریشهاش را كه دنبال میكنیم یك سرش به آن ور آبیها میرسد، به آدمهایی با آن پویش چهارشنبههای سفید كه یك حكومت و کلی نهاد تبلیغی و امنیتی غربی پشت آن است به همین خاطر بعید نیست ماجراهای اخیر كشف حجاب در گیلان و تهران برآمده از القائات آن باشد.
در جبهه آن ور آب البته برای مقابله با حجاب و ترویج هنجارشكنی و تقویت درگیری میان دولت و ملت و ملت و ملت تلاشهایی بیش از این پویش و بانی ظاهریاش میشود چون آنها فهمیدهاند اگر این موضوع را به مطالبهای عمومی تبدیل كنند در هرج و مرج ناشی از آن میتوانند بقیه برنامهها را پیاده كنند.
برای همین است كه هوشیاری پلیس و نیروهای ضابط در ماجراهای خیابانی كه محور ثابتش كشف حجاب است، ضروری است چون به كوچكترین لغزش و اشتباه، حاشیهها بزرگتر از متن ساخته میشود و درحالی كه هزینه امربه معروف و نهی از منكر و اعمال قانون در كشور بالا میرود، كلی تبعات اجتماعی و فرهنگی و امنیتی نیز دامن ایران را میگیرد.
خارج از گود مبارزه
امیرعلی مسعودی/ کارشناس رسانه
دیدهشدن فیلمهایی كه به سفارش شبكههای معاند این روزها در فضای مجازی دست به دست میشوند از این حكایت دارد كه مدیریت رسانه در كشورمان به فراموشی سپرده شده. به نظر میرسد برخی فراموش كردهاند كه رسانه دیگر در انحصار یك بنگاه یا نهاد نیست و باید از فضای گسترده رسانهای در كشور استفاده كنیم. مثلا میشد فیلم حاشیهساز اخیر را به جای نادیده گرفتن از رسانه رسمی كشور منتشر كرد و به نوعی وارد میدان مبارزه رسانهای شد كه بسیاری از شبكههای معاند در آن جولان میدهند. به نظرم این نادیده گرفتن نشأت گرفته از همان نبود مدیریت رسانهای در كشور است.
ضمن اینكه فارغ از ماجرای اخیر و قضاوت درباره آن روابط عمومی ناجا هم آنطور كه باید عمل نكرد در حالی كه میتوانست با آگاهی از قدرت رسانه كفه ترازو را به سمت خودش سنگینتر كند. به همین دلیل باید گفت افزایش سواد رسانهای در جامعه نباید محدود به شهروندان شود و كم نیستند مدیرانی كه نیاز به افزایش آگاهی در این زمینه دارند، تا بهراحتی در موضوعاتی كه احساسات جامعه را جریحهدار میكند بتوانند واقعیت حادثه را انعكاس دهند نه اینكه خود نیز تماشاگر دستپخت رسانههایی باشند كه هدفی جز تخریب ندارند.
نقشههای سیاه یك پویش سفید
امیرعباس عبداللهی/ جامعهشناس
با این كه آگاهیم پویش چهارشنبههای سفید و بانیان آن در كنار صدها شبكه و كانال معاند عامدانه قصد دارند فرهنگ حجاب و عفاف در كشورمان را سست كنند و با ایجاد شك و تردید در جامعه زمینه هرج و مرج را فراهم كنند اما معتقدیم كه چندان راهی از پیش نخواهند برد. علت این است كه عفاف و حجاب در ایران، تاریخچهای طولانی دارد و از دوران باستان تا عهد معاصر همواره مورد توجه مردم بوده و جزیی از فرهنگ ایرانی است.
از دیگر سو قانون به كشف حجاب به عنوان ناهنجاری نگاه میكند و برای مقابله با هرگونه هنجارشكنی در این حوزه سازو کارهایی را تعریف كرده است چون قانونگذار به این باور رسیده است كه یكی از تبعات ناشی از كشف حجاب و علنی شدن رفتارهای هنجارشكنانه، ضربه به بنیان خانواده و ایجاد ناهنجاریها و فحشاست. با علم به این موضوع، پویش چهارشنبههای سفید و حركتهای مشابه آن در بیرون از مرزها، موضوع حجاب را بهعنوان حربهای برای تحریك اعتراضات اجتماعی و مخالفت با حاكمیت به كار میگیرند تا با براندازی و برهم زدن تعادل اجتماعی به اهداف خود برسند.
البته تمدن و قانون ایران خواهان حجاب زنان است و برهم زدن تعادل اجتماعی تنها آبشخور تفكر و سیاست غربی است. قانون برای هر فردی حریمی قرار داده و فقط با اجرای قانون است كه امنیت ملی ایجاد میشود. در ایران همه از حقوق شهروندی حرف میزنند، اما باید پرسید كه آیا مردم از حقوق شهروندی چیزی میدانند؟ در كلاس، در كتب دانشگاهی و یا در مدرسه این حقوق را آموزش دیدهاند؟ جالب است كه پویش چهارشنبههای سفید با هدف قراردادن همین حقوق شهروندی و ضربه زدن به قوانین كشور سعی دارد امنیت روانی و اجتماعی جامعه را مختل كند.
جای خالی دوربین روی لباس پلیس
حسن تردست/حقوقدان و قاضی بازنشسته
رفتار خشن پلیس اگر صحت داشته باشد قابل توجیه نیست و در این بین باید تاكید كرد از منظر سیاسی باید به چنین اتفاقهایی بیشتر پرداخت، چراكه این موارد خوراكی است برای شبكههایی كه علیه كشور تبلیغات میكنند. نباید فراموش كرد كه این شبكهها برای تشویش افكار عمومی چنین درگیریهایی را آموزش و در جامعه اشاعه میدهند.
از نظر حقوقی نیز میتوان گفت در حال حاضر در كشورمان حجاب آن طور كه در قانون تعریف شده از سوی برخی رعایت نمیشود و حكومت نیز با آنها مدارا میكند حتی برخی بدحجابیها (واژهای كه مصطلح شده) نزدیك به بیحجابی مطلق است. بنابراین اگر با عینك حقوقی و فرهنگی به ماجرا نگاه كنیم باید تاكید كنیم اینكه برخی میگویند حجاب اجباری، درست نیست؛ چون حجاب آن طور كه در قانون آمده رعایت نمیشود.
مساله دیگر اینكه در هیچ جای دنیا شهروندان نمیتوانند به مامور قانون بیاحترامی و از فرمان آنها سرپیچی كنند این درحالی است كه اگر اعتقادی به قانون ندارند به عنوان شهروند باید از آن پیروی كنند.
بنابراین اگر عدهای به عمد قانون را به تمسخر بگیرند و تظاهر به قانون شكنی كنند تا بتوانند برای شبكههای بیگانه خوراك تهیه كنند جرم دیگری است كه در این بین اتفاق میافتد. البته باید تاكید كرد ماموران نیز باید براساس قانون با شهروندان برخورد كنند و اگر فراتر از قانون و موازین عمل كنند باید براساس قانون مانند مجرم با آنها برخورد شود. برای كاهش چنین تنشهایی در جامعه نیز میتوان راهكارهایی ارائه كرد. برای نمونه باید لباس تمام ماموران پلیس كه در بحث آسیبهای اجتماعی فعال هستند به دوربین مجهز شود تا بتوان از دید ماموران پلیس نیز نحوه رفتار شهروندان با ماموران را ضبط كرد.
زمینههای گسست اجتماعی
غفور شیخی/ جامعه شناس
در جامعهشناسی، مفهومی به نام شكاف یا گپ مطرح است كه زاییده از دست رفتن اعتماد بین مردم و نهادهای رسمی است. این اتفاق زمانی شتاب میگیرد كه تغییرات در بین مردم بیشتر از طبقه مدیران میشود، چراكه مردم به واسطه ظهور شبكههای اجتماعی تحت تاثیر اتفاقهای بسیاری قرار میگیرند. در مواجهه با اتفاقی مانند برخورد پلیس با دختری كه كشف حجاب كرده بود نگاه بدنه مدیریتی كشور اعمال قانون یا وظیفه به امر است، اما از سوی برخی شهروندان این رفتار مدیریتی میتواند به نوعی یك عمل غیرانسانی و غیرحكیمانه تعبیر شود، چراكه برخی به ایجاد این شكاف دامن زدهاند.
این گسست اجتماعی به نوعی برای مخالفان كشور حكم آب گلآلود را دارد به همین دلیل آنها با راهاندازی برخی پویشها و انتشار فیلم برخورد مردم با افرادی كه امر به معروف میكنند هیزم آتش ایجاد شده را بیشتر میكنند. البته باید یادآوری كرد مدیریت نشدن این مساله راه را برای فعالیت این فرصتطلبان فراهم كرده است و چنین اتفاقاتی محدود به این چند سال نیست و در چند سال گذشته در جامعه دیده میشود. از واكنش دولت به ماجراهایی مانند سیل و زلزله بگیرید تا مواردی كه اخیرا در رابطه با موضوع حجاب پیش آمده است به همین دلیل باید گفت شكاف بین مردم و بدنه مدیریتی در حال بیشتر شدن است.
برخی عملکردهای نامناسب درخصوص مدیریت مسائلی مانند كشف حجاب یا سگگردانی به كجفهمی بین مردم و مجریان قانون دامن میزند. هر عمل اشتباهی در مدیریت این مسائل موجب افزایش بیاعتمادی میان مردم و بدتر اینكه سبب جبههگیری افراد و تنش میان خود افراد جامعه میشود. آسیب اینگونه رفتارها خیلی بیشتر از دست به دست شدن یك فیلم چند دقیقهای میان افراد جامعه است.
فقط قانون، حتی در برخورد با متخلف
فاطمه ذوالقدر/ عضو كمیسیون فرهنگی مجلس
ما سالهاست كه درباره روشهای برخورد با مردم و نحوه ملزم كردن آنها به رعایت هنجارهای اجتماعی و ارزشهای عمومی تذكر میدهیم، اما باید توجه داشت كه بخش بزرگی از این مساله به بطن این موضوع و در واقع فرهنگسازی برمیگردد، فرهنگسازیای كه باید مبتنی برتوجه به اسلام و ازطریق خانواده انجام شود.
درباره این كه برخوردهای پلیسی با موضوعات اجتماعی تا چه اندازه موثر است، اختلافنظرهای مختلفی وجود دارد اما آنچه كه دربارهاش اتفاق نظر وجود دارد این است كه نیروی انتظامی باید سعه صدر داشته باشد و آموزشهای مناسب برای برخورد مناسب با افرادی كه قانون را زیر پا میگذارند، دریافت كند. متأسفانه شرایط بهگونهای است كه با كوچكترین اتفاقی كه دركشور روی میدهد، رسانههای غربی و معاند آن را دستمایهای برای سوءاستفاده قرار میدهند و حقایق را وارونه و دستكاری شده نشان میدهند.
ما در قوه مقننه توجه به قانون را مدنظر قرار دادهایم به طوری كه تاكید داریم حتی برخورد با متخلفان نیز باید در حیطه قانونی انجام شود. همچنین بهعنوان كمیسیون فرهنگی تاكید داریم برقراری تعامل و همدلی میان جامعه و نیروی انتظامی فقط با فرهنگسازی وآموزش ایجاد میشود.
هجمهای علیه حرمت پلیس
امیرحسین ثابتی/ كارشناس مسائل بینالملل و امنیت ملی
عملیات ضد رسانهای غرب كه در تلاش است چهره ایران را مخدوش كند، چند وقتی است شروع شده است. یكی از این عملیات ضد رسانهای بحث پویش چهارشنبههای سفید است. پیامدهای این تبلیغ وعملیات به گونهای است كه حالا مردم دست به قانونشكنی میزنند و شاهدیم به جای قدردانی از مأمور پلیسی كه قانون را اجرا میكند و با متخلف برخورد كرده است، او را مورد هجمه قرار میدهند. در هیچ كجای جهان با مأمور انتظامی كه در برابر فردی كه موادمخدر یا الكل مصرف كرده و فحاشی میكند، ایستاده، به این شكل برخورد نمیكنند. تبلیغات و هجمههای رسانهای كه علیه ایران ایجاد شده، حرمت نیروهای انتظامی را شكسته و درنهایت اقتدار ملی ایران را هدف قرار داده است. امروز با هزار و یك فشار روانی، تبلیغاتی و رسانهای غربیها، رفتار ملی ایرانیان تغییر كرده و امنیت اجتماعی نشانه رفته است.
در رشت در تاریكی شب و وسط خیابانهای پررفت و آمد زنی كه حجاب برداشته و جلوی ماشینها را میگیرد، روی كاپوتها میكوبد و تقاضای آهنگ میكند كه برایش پخش كنند و او برقصد. داد میكشد كه نیت كرده برقصد، كه اگر نرقصد از اینجا جُم نمیخورد، كه اگر پلیس بگیرد و ببرَدَش او زن نیست. معركه این زن دو ساعت طول كشید، مردم در ترافیك ماندند، جو متشنج شد و درحالی كه او مست از باده همچنان میرقصید با تماسهای مكرر مردم، پلیس سر رسید، پلیسی كه آمد و زن 35 ساله را برد و غائله را تمام كرد. در خمام، اواخر خرداد اما روز بود كه زنی محجبه با پسر كوچكش عدهای را درحال رقص بازهم وسط خیابان میبیند و تذكر میدهد كه بازهم رقصندهها تذكر را برنمیتابند، معركه بالا میگیرد، درگیری میشود و بین كلی دست و پا، زن محجبه روی زمین میافتد و حتی چادر از سرش میكشند به نحوی كه مهرههای كمر و گردنش آسیب میبیند. در تهران در پارك پلیس منطقه تهرانپارس، چهار روز پیش پلیس وارد پروندهای میشود كه مردم گزارش آن را به سامانه 110 داده و خواستهاند هرچه زودتر بساط رقص و پایكوبی پسران و دخترانی كه كشف حجاب كرده و آببازی را چاشنی كار كردهاند بگیرد كه این كار میشود و یكی از دختران با مقنعهای كه روی شانهاش افتاده البته به زور و خشونت و در پی جیغهای ممتدش وارد سمند كلانتری میشود. درست است که این ماجرا را میتوان از زوایای مختلف دید و مثل عدهای، پلیس را نقد یا مانند طیف دیگری، آنها را را تطهیر کرد، ولی این سه ماجرا، سه حادثه، سه سناریو یا سه تكه از پازل - اسمشان هرچیزی كه هست - نشان میدهد از یك سو عدهای بهدنبال آن هستند که هزینه امر به معروف و نهی از منكر را در كشورمان بالا ببرند و از سوی دیگر واكنش پلیس به عنوان پیشانی مقابله با ناهنجاریهای اخلاقی و رفتاری این روزها با هزینههای فراوان اجتماعی و فرهنگی و حتی امنیتی همراه شده است.
با این كه نصرا... پژمانفر، نماینده مردم مشهد در مجلس در ماجراهای اخیر جانب پلیس را گرفته و گفته نباید خطای یك نیرو یا تشكیلات را پای همه نوشت و کلیت را زیر سوال برد اما همه این اصطكاكها میان بعضی شهروندان و پلیس نشان میدهد مشكلی در كار است، شاید از جنس ضعف قانون یا ضعف در اجرای قانون در كشوری كه هم رعایت حجاب و عفاف در آن قانون است و هم برخورد اصولی با هنجارشكنان. این كه در ماجراهای اینچنینی مردم با مردم درگیر میشوند و تنشهای اجتماعی بالا میگیرد نیز مشكلی است برای خودش. ریشهاش را كه دنبال میكنیم یك سرش به آن ور آبیها میرسد، به آدمهایی با آن پویش چهارشنبههای سفید كه یك حكومت و کلی نهاد تبلیغی و امنیتی غربی پشت آن است به همین خاطر بعید نیست ماجراهای اخیر كشف حجاب در گیلان و تهران برآمده از القائات آن باشد.
در جبهه آن ور آب البته برای مقابله با حجاب و ترویج هنجارشكنی و تقویت درگیری میان دولت و ملت و ملت و ملت تلاشهایی بیش از این پویش و بانی ظاهریاش میشود چون آنها فهمیدهاند اگر این موضوع را به مطالبهای عمومی تبدیل كنند در هرج و مرج ناشی از آن میتوانند بقیه برنامهها را پیاده كنند.
برای همین است كه هوشیاری پلیس و نیروهای ضابط در ماجراهای خیابانی كه محور ثابتش كشف حجاب است، ضروری است چون به كوچكترین لغزش و اشتباه، حاشیهها بزرگتر از متن ساخته میشود و درحالی كه هزینه امربه معروف و نهی از منكر و اعمال قانون در كشور بالا میرود، كلی تبعات اجتماعی و فرهنگی و امنیتی نیز دامن ایران را میگیرد.
خارج از گود مبارزه
امیرعلی مسعودی/ کارشناس رسانه
دیدهشدن فیلمهایی كه به سفارش شبكههای معاند این روزها در فضای مجازی دست به دست میشوند از این حكایت دارد كه مدیریت رسانه در كشورمان به فراموشی سپرده شده. به نظر میرسد برخی فراموش كردهاند كه رسانه دیگر در انحصار یك بنگاه یا نهاد نیست و باید از فضای گسترده رسانهای در كشور استفاده كنیم. مثلا میشد فیلم حاشیهساز اخیر را به جای نادیده گرفتن از رسانه رسمی كشور منتشر كرد و به نوعی وارد میدان مبارزه رسانهای شد كه بسیاری از شبكههای معاند در آن جولان میدهند. به نظرم این نادیده گرفتن نشأت گرفته از همان نبود مدیریت رسانهای در كشور است.
ضمن اینكه فارغ از ماجرای اخیر و قضاوت درباره آن روابط عمومی ناجا هم آنطور كه باید عمل نكرد در حالی كه میتوانست با آگاهی از قدرت رسانه كفه ترازو را به سمت خودش سنگینتر كند. به همین دلیل باید گفت افزایش سواد رسانهای در جامعه نباید محدود به شهروندان شود و كم نیستند مدیرانی كه نیاز به افزایش آگاهی در این زمینه دارند، تا بهراحتی در موضوعاتی كه احساسات جامعه را جریحهدار میكند بتوانند واقعیت حادثه را انعكاس دهند نه اینكه خود نیز تماشاگر دستپخت رسانههایی باشند كه هدفی جز تخریب ندارند.
نقشههای سیاه یك پویش سفید
امیرعباس عبداللهی/ جامعهشناس
با این كه آگاهیم پویش چهارشنبههای سفید و بانیان آن در كنار صدها شبكه و كانال معاند عامدانه قصد دارند فرهنگ حجاب و عفاف در كشورمان را سست كنند و با ایجاد شك و تردید در جامعه زمینه هرج و مرج را فراهم كنند اما معتقدیم كه چندان راهی از پیش نخواهند برد. علت این است كه عفاف و حجاب در ایران، تاریخچهای طولانی دارد و از دوران باستان تا عهد معاصر همواره مورد توجه مردم بوده و جزیی از فرهنگ ایرانی است.
از دیگر سو قانون به كشف حجاب به عنوان ناهنجاری نگاه میكند و برای مقابله با هرگونه هنجارشكنی در این حوزه سازو کارهایی را تعریف كرده است چون قانونگذار به این باور رسیده است كه یكی از تبعات ناشی از كشف حجاب و علنی شدن رفتارهای هنجارشكنانه، ضربه به بنیان خانواده و ایجاد ناهنجاریها و فحشاست. با علم به این موضوع، پویش چهارشنبههای سفید و حركتهای مشابه آن در بیرون از مرزها، موضوع حجاب را بهعنوان حربهای برای تحریك اعتراضات اجتماعی و مخالفت با حاكمیت به كار میگیرند تا با براندازی و برهم زدن تعادل اجتماعی به اهداف خود برسند.
البته تمدن و قانون ایران خواهان حجاب زنان است و برهم زدن تعادل اجتماعی تنها آبشخور تفكر و سیاست غربی است. قانون برای هر فردی حریمی قرار داده و فقط با اجرای قانون است كه امنیت ملی ایجاد میشود. در ایران همه از حقوق شهروندی حرف میزنند، اما باید پرسید كه آیا مردم از حقوق شهروندی چیزی میدانند؟ در كلاس، در كتب دانشگاهی و یا در مدرسه این حقوق را آموزش دیدهاند؟ جالب است كه پویش چهارشنبههای سفید با هدف قراردادن همین حقوق شهروندی و ضربه زدن به قوانین كشور سعی دارد امنیت روانی و اجتماعی جامعه را مختل كند.
جای خالی دوربین روی لباس پلیس
حسن تردست/حقوقدان و قاضی بازنشسته
رفتار خشن پلیس اگر صحت داشته باشد قابل توجیه نیست و در این بین باید تاكید كرد از منظر سیاسی باید به چنین اتفاقهایی بیشتر پرداخت، چراكه این موارد خوراكی است برای شبكههایی كه علیه كشور تبلیغات میكنند. نباید فراموش كرد كه این شبكهها برای تشویش افكار عمومی چنین درگیریهایی را آموزش و در جامعه اشاعه میدهند.
از نظر حقوقی نیز میتوان گفت در حال حاضر در كشورمان حجاب آن طور كه در قانون تعریف شده از سوی برخی رعایت نمیشود و حكومت نیز با آنها مدارا میكند حتی برخی بدحجابیها (واژهای كه مصطلح شده) نزدیك به بیحجابی مطلق است. بنابراین اگر با عینك حقوقی و فرهنگی به ماجرا نگاه كنیم باید تاكید كنیم اینكه برخی میگویند حجاب اجباری، درست نیست؛ چون حجاب آن طور كه در قانون آمده رعایت نمیشود.
مساله دیگر اینكه در هیچ جای دنیا شهروندان نمیتوانند به مامور قانون بیاحترامی و از فرمان آنها سرپیچی كنند این درحالی است كه اگر اعتقادی به قانون ندارند به عنوان شهروند باید از آن پیروی كنند.
بنابراین اگر عدهای به عمد قانون را به تمسخر بگیرند و تظاهر به قانون شكنی كنند تا بتوانند برای شبكههای بیگانه خوراك تهیه كنند جرم دیگری است كه در این بین اتفاق میافتد. البته باید تاكید كرد ماموران نیز باید براساس قانون با شهروندان برخورد كنند و اگر فراتر از قانون و موازین عمل كنند باید براساس قانون مانند مجرم با آنها برخورد شود. برای كاهش چنین تنشهایی در جامعه نیز میتوان راهكارهایی ارائه كرد. برای نمونه باید لباس تمام ماموران پلیس كه در بحث آسیبهای اجتماعی فعال هستند به دوربین مجهز شود تا بتوان از دید ماموران پلیس نیز نحوه رفتار شهروندان با ماموران را ضبط كرد.
زمینههای گسست اجتماعی
غفور شیخی/ جامعه شناس
در جامعهشناسی، مفهومی به نام شكاف یا گپ مطرح است كه زاییده از دست رفتن اعتماد بین مردم و نهادهای رسمی است. این اتفاق زمانی شتاب میگیرد كه تغییرات در بین مردم بیشتر از طبقه مدیران میشود، چراكه مردم به واسطه ظهور شبكههای اجتماعی تحت تاثیر اتفاقهای بسیاری قرار میگیرند. در مواجهه با اتفاقی مانند برخورد پلیس با دختری كه كشف حجاب كرده بود نگاه بدنه مدیریتی كشور اعمال قانون یا وظیفه به امر است، اما از سوی برخی شهروندان این رفتار مدیریتی میتواند به نوعی یك عمل غیرانسانی و غیرحكیمانه تعبیر شود، چراكه برخی به ایجاد این شكاف دامن زدهاند.
این گسست اجتماعی به نوعی برای مخالفان كشور حكم آب گلآلود را دارد به همین دلیل آنها با راهاندازی برخی پویشها و انتشار فیلم برخورد مردم با افرادی كه امر به معروف میكنند هیزم آتش ایجاد شده را بیشتر میكنند. البته باید یادآوری كرد مدیریت نشدن این مساله راه را برای فعالیت این فرصتطلبان فراهم كرده است و چنین اتفاقاتی محدود به این چند سال نیست و در چند سال گذشته در جامعه دیده میشود. از واكنش دولت به ماجراهایی مانند سیل و زلزله بگیرید تا مواردی كه اخیرا در رابطه با موضوع حجاب پیش آمده است به همین دلیل باید گفت شكاف بین مردم و بدنه مدیریتی در حال بیشتر شدن است.
برخی عملکردهای نامناسب درخصوص مدیریت مسائلی مانند كشف حجاب یا سگگردانی به كجفهمی بین مردم و مجریان قانون دامن میزند. هر عمل اشتباهی در مدیریت این مسائل موجب افزایش بیاعتمادی میان مردم و بدتر اینكه سبب جبههگیری افراد و تنش میان خود افراد جامعه میشود. آسیب اینگونه رفتارها خیلی بیشتر از دست به دست شدن یك فیلم چند دقیقهای میان افراد جامعه است.
فقط قانون، حتی در برخورد با متخلف
فاطمه ذوالقدر/ عضو كمیسیون فرهنگی مجلس
ما سالهاست كه درباره روشهای برخورد با مردم و نحوه ملزم كردن آنها به رعایت هنجارهای اجتماعی و ارزشهای عمومی تذكر میدهیم، اما باید توجه داشت كه بخش بزرگی از این مساله به بطن این موضوع و در واقع فرهنگسازی برمیگردد، فرهنگسازیای كه باید مبتنی برتوجه به اسلام و ازطریق خانواده انجام شود.
درباره این كه برخوردهای پلیسی با موضوعات اجتماعی تا چه اندازه موثر است، اختلافنظرهای مختلفی وجود دارد اما آنچه كه دربارهاش اتفاق نظر وجود دارد این است كه نیروی انتظامی باید سعه صدر داشته باشد و آموزشهای مناسب برای برخورد مناسب با افرادی كه قانون را زیر پا میگذارند، دریافت كند. متأسفانه شرایط بهگونهای است كه با كوچكترین اتفاقی كه دركشور روی میدهد، رسانههای غربی و معاند آن را دستمایهای برای سوءاستفاده قرار میدهند و حقایق را وارونه و دستكاری شده نشان میدهند.
ما در قوه مقننه توجه به قانون را مدنظر قرار دادهایم به طوری كه تاكید داریم حتی برخورد با متخلفان نیز باید در حیطه قانونی انجام شود. همچنین بهعنوان كمیسیون فرهنگی تاكید داریم برقراری تعامل و همدلی میان جامعه و نیروی انتظامی فقط با فرهنگسازی وآموزش ایجاد میشود.
هجمهای علیه حرمت پلیس
امیرحسین ثابتی/ كارشناس مسائل بینالملل و امنیت ملی
عملیات ضد رسانهای غرب كه در تلاش است چهره ایران را مخدوش كند، چند وقتی است شروع شده است. یكی از این عملیات ضد رسانهای بحث پویش چهارشنبههای سفید است. پیامدهای این تبلیغ وعملیات به گونهای است كه حالا مردم دست به قانونشكنی میزنند و شاهدیم به جای قدردانی از مأمور پلیسی كه قانون را اجرا میكند و با متخلف برخورد كرده است، او را مورد هجمه قرار میدهند. در هیچ كجای جهان با مأمور انتظامی كه در برابر فردی كه موادمخدر یا الكل مصرف كرده و فحاشی میكند، ایستاده، به این شكل برخورد نمیكنند. تبلیغات و هجمههای رسانهای كه علیه ایران ایجاد شده، حرمت نیروهای انتظامی را شكسته و درنهایت اقتدار ملی ایران را هدف قرار داده است. امروز با هزار و یك فشار روانی، تبلیغاتی و رسانهای غربیها، رفتار ملی ایرانیان تغییر كرده و امنیت اجتماعی نشانه رفته است.